قمار روسیه با طالبان و پیامدهای آن برای افغانستان
روسیه نگرانیهای شدید امنیتی در افغانستان زیر سلطه طالبان دارد. اهداف امنیتی کانال قوشتپه، جابهجایی مهاجران وزیرستانی، طالبان پاکستانی و تروریستهای فراملیتی در شمال کشور و احداث هزاران «مدرسه جهادی» در کنار کمپهای مربوط به سازمانهای تروریستی منطقهای و بینالمللی که یکی پس از دیگری در نقاط مختلف افغانستان به ویژه شمال و شرق کشور، برافراشته میشوند، مواردی نیستند که از نظر روسها قابل چشمپوشی باشند.
ضمیر کابلوف؛ نماینده ویژه روسیه در امور افغانستان اعلام کرده که پیشنهاد حذف نام طالبان از فهرست سازمانهای ممنوعه در روسیه برای تصمیمگیری نهایی به ولادیمیر پوتین ابلاغ شده است.
کابلوف گفته که درباره طالبان هنوز مسایلی وجود دارد و پس از حل آن تصمیم گرفته خواهد شد.
کابلوف گفته که امکان به رسمیتشناختن دولت طالبان از سوی روسیه، اکنون بسیار محتملتر از زمانی است که طالبان تازه به قدرت رسیده بود.
کابلوف هفته گذشته نیز گفته بود که طالبان «دیگر دشمن روسیه نیستند». او همچنین اضافه کرده بود که ممکن است طالبان دوستان شماره یک روسیه نباشند؛ اما دشمن این کشور هم نیستند.
او هفته گذشته نیز گفت «محدودیتهای سیاسی خاصی» وجود دارد؛ اما رابطه روسیه با طالبان «در حال افزایش» است.
او پیش از این گفته بود که طالبان به روسیه به عنوان جانشین شوروی سابق اعتماد دارند.
اگرچه اظهارات آقای کابلوف با استقبال گسترده طالبان روبهرو شده و این گروه امیدوار است که روسیه به عنوان یکی از نخستین کشورها حکومت آن را به رسمیت بشناسد؛ اما دستکم براساس آنچه از سوی نماینده ویژه رییس جمهور روسیه در امور افغانستان، مطرح شده، نمیتوان نتیجه گرفت که این اقدام به زودی و به طور یکجانبه از سوی روسیه صورت خواهد گرفت.
طالبان میدانند که تصمیم روسیه درباره مشروعیت بینالمللی دولت آنها اهمیت فوقالعادهای دارد. آنها نسبت به نقش و جایگاه روسیه در معادلات منطقهای و بینالمللی، آگاهی دارند و نیز اهمیت تغییر تصمیم یک عضو دایم شورای امنیت سازمان ملل درباره مشروعیت بینالمللی حکومت طالبان را به وضوح درک میکنند.
در جانب مقابل نیز روسیه درباره به رسمیت شناختن حکومت طالبان، ملاحظات و دغدغههایی دارد که به آسانی قابل نادیده گرفتن نیست.
روسها پیش از این، تصریح کردهاند که ماهیت و هویت طالبان، قومی و ایدئولوژيک است و در آن به جز پشتونهای سنیمذهب که سابقه عضویت در گروه طالبان را دارند، تقریبا هیچ نیروی قومی و مذهبی دیگری سهمی به سزا ندارد.
مسکو همچنین بارها بر لزوم تشکیل دولت فراگیر در کابل تاکید کرده و گفته که تا زمان تحقق این مهم، حکومت طالبان را به رسمیت نخواهد شناخت.
افزون بر این، روسیه نگرانیهای شدید امنیتی در افغانستان زیر سلطه طالبان دارد. اهداف امنیتی کانال قوشتپه، جابهجایی مهاجران وزیرستانی، طالبان پاکستانی و تروریستهای فراملیتی در شمال کشور و احداث هزاران «مدرسه جهادی» در کنار کمپهای مربوط به سازمانهای تروریستی منطقهای و بینالمللی که یکی پس از دیگری در نقاط مختلف افغانستان به ویژه شمال و شرق کشور، برافراشته میشوند، مواردی نیستند که از نظر روسها قابل چشمپوشی باشند.
ناامنیهای مرزی، مواد مخدر و توسعه افراطگرایی در کشورهای آسیای مرکزی در پی سلطه طالبان بر افغانستان هم از دیگر مسایلی است که روسیه نمیتواند آنها را نادیده بگیرد.
افزون بر این، شمال افغانستان که با جمهوریهای آسیای مرکزی هممرز است، به طور سنتی، زیستبوم اقوام غیرپشتون بوده که با همسایگان شمالی کشور، پیوندها و ارتباطات قومی و نژادی دارند و روسیه به خوبی میداند که این ظرفیت بزرگ نباید دستخوش تغییر شود و برنامههای خطرناک طالبان برای تغییر بافتار جمعیتی این منطقه، یک تهدید جدی است.
روسیه همچنین روابط سنتی مستحکمی با جنبشهای مقاومت ضد طالبان دارد و تاکنون بارها از هیاتهای این جریانها در مسکو میزبانی کرده و متحدان استراتژيک روسیه در آسیای مرکزی نیز میزبان رهبران و فرماندهان این جریانها هستند.
از جانب دیگر، روسیه هرگز نمیتواند روابط پیچیده طالبان با امریکا را دستکم بگیرد؛ زیرا همین روابط بود که طالبان را به قدرت بازگرداند و همین روابط است که این قدرت را تضمین کرده است.
بنابراین، آیا مسکو با پیشگام شدن در شناسایی رسمی رژيم طالبان به طرزی ناشیانه در زمین امریکا بازی میکند؟
پاسخ این پرسش، منفی است؛ مگر اینکه روسها در رایزنی با طالبان پیشاپیش درباره نگرانیها، دغدغهها، ملاحظات، منافع، مهار خطرات و عواقب ناگوار این تصمیم، تضمینهای لازم را دریافت کرده و به نتایج قابل اطمینانی دست یافته باشند.
با اینهمه، همانگونه که در اظهارات ضمیر کابلوف هم بازتاب یافته، هنوز مسایل و مواردی وجود دارد که حل نشده است و روسیه تا زمانی که در این زمینه به راه حلی نرسد، هیچگاه به طور یکجانبه ریسک شناسایی رسمی طالبان را به عنوان نخستین قدرت جهانی به جان نخواهد خرید.