قوش‌تپه، پروژه امریکایی طالبان برای فشار بر آسیای مرکزی؟

همزمان با ادامه سکوت کشورهای آسیای مرکزی و عدم موضع هماهنگ آن‌ها در مورد ساخت کانال قوش‌تپه در شمال افغانستان، منابع می‌گویند که قوش‌تپه، پروژه مشترک امریکا و طالبان برای فشار بر آسیای مرکزی می‌باشد.

در اکتبر گذشته، عبدالسلام حنفی؛ معاون نخست وزیر طالبان، در مراسم آغاز فاز دوم ساخت این کانال، قوش‌تپه را «یکی از مهم‌ترین پروژه‌های عمرانی در افغانستان» خواند.

او همچنین گفت که تحقق آن باید همه تردیدها را در مورد توانایی‌های حکومت سرپرست افغانستان از بین ببرد.

در همین حال، این معضل اجتماعی – محیطی منافع تمام مردم آسیای مرکزی را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

طالبان بر صراحت خود در مورد مدیریت آب‌های فرامرزی تأکید کرده‌اند، اما تاکنون این مسائل تنها اظهاراتی بیش نیست.

آن‌ها بیشتر با مسائل سیاسی پیرامون به رسمیت شناختن بین المللی خود انگیزه دارند.

به همین دلیل برای آن‌ها مهم است که در رویدادهای جهانی مانند کنفرانس‌های تغییرات آب و هوایی سازمان ملل متحد شرکت کنند، اما هنوز در هیچ گفتگوی آب و هوایی شرکت نکرده‌اند.

امید بر این است که نمایندگان افغانستان در نوامبر امسال در کنفرانس تاثیر جهانی COP29 در باکو دعوت شوند، به خصوص که یکی از موضوعات کلیدی این مجمع «انتقال عادلانه انرژی» خواهد بود.

اگرچه مقامات کابل در موضوع آب با ایران موفقیت‌هایی داشته‌ا‌ند، اما نمی‌توان همین را در مورد آسیای مرکزی گفت. این مسئله به وضوح ناشی از این واقعیت است که پنج جمهوری آسیای مرکزی در مورد آب‌های فرامرزی با افغانستان موضع واحدی اتخاذ نکرده‌اند.

کابل تا به امروز هیچ رایزنی رسمی با هیچ‌یک از کشور آسیای مرکزی در مورد کانال قوش‌تپه نداشته است.

در همین حال، همانطور که فرمت‌های دوجانبه نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت (برخلاف مورد ایران)، رهبری طالبان نیز نمی‌تواند مسائل مربوط به آب را به راحتی با کشورهای آسیای مرکزی حل و فصل کند.

افغانستان عضو توافقنامه آسیای مرکزی در زمینه همکاری در زمینه مدیریت مشترک در مورد استفاده و حفاظت از منابع آب از منابع بین دولتی نیست. این توافق در سال 1992 در آلماتی امضا شد، در هنگامی که پنج جمهوری تازه به استقلال دست یافته بودند، در حالی که جنگ داخلی در افغانستان در جریان بود.

کانال قوش‌تپه که در افغانستان به عنوان پروژه ملی از آن یاد می‌شود، برای این کشور اهمیت استراتژیک دارد. با این حال، مطمئناً تأثیر منفی بر کشورهای واقع در پایین‌دست آمودریا خواهد داشت. برای درک این موضوع نیازی به متخصص بودن ندارید. در غیاب گفتگو و اقدامات شفاف، این موضوع در کوتاه‌مدت می‌تواند به چالشی بسیار جدی و واقعی برای کشورهای آسیای مرکزی تبدیل شود.

در این رقابت ژئوپلیتیکی، انواع نظریه‌ها و نظرات سیاسی پیرامون پروژه قوش‌تپه به وجود آمده است.

به عنوان مثال، مخالفان طالبان بر این عقیده هستند که آن‌ها قصدشان از برای آبادسازی مناطق حاصلخیز در امتداد کانال، بیشتر این است که پشتون‌های کشور و اعضای گروه تی تی پی را در آینده به این منطقه انتقال دهند.

نظر دیگر این است که ادعا می‌شود طالبان از طریق ایالات متحده و با حمایت از سوی آن‌ها قوش‌تپه به عنوان یک «کارت و اهرم بازی» در آسیای مرکزی می‌بینند تا در نتیجه نفوذ بیشتری در منطقه داشته باشند.

همه این نظرات یک مورد مشترک دارند – تهدید مستقیم کشورهای آسیای مرکزی.

در همین حال، در حال حاضر، کشورهای آسیای مرکزی رویکرد انتظار و دید را در پیش گرفته‌اند و ترجیح می‌دهند با افغانستان به صورت دوجانبه کار کنند، هرچند باید توجه داشت که هیچ نتیجه‌ای در بر نخواهد داشت.

درک این نکته برای طالبان مهم است که آب نمی‌تواند موضوع تعاملات باشد و نباید به عنوان اهرم فشار سیاسی و اقتصادی بر همسایگان شمالی افغانستان تلقی شود. کشورهای آسیای مرکزی در برخورد با مسائل استفاده مشترک از آب تجربه‌ای کسب کرده‌اند و می‌توانند به عنوان یک جبهه متحد برای حفظ منافع خود در مقابل طالبان عمل کنند.

آب حوزه‌ای برای تصمیم‌گیری‌های مشترک و مسئولانه است. همانطور که خود طالبان ادعا می‌کنند، کانال قوش تپه ممکن است در واقع نقطه شروعی برای توسعه روابط حسن همجواری بر اساس احترام متقابل باشد.

منبع: Times of central Asia

مطالب مرتبط