حضور در ویانا، غیبت در دوحه
نمایندگان شماری از جریانهای سیاسی، نظامی، جامعه مدنی و زنان افغانستان در چهارمین دور نشستهای موسوم به«روند ویانا» در پایتخت اتریش گرد هم آمدند تا درباره نقشه راه آینده افغانستان، انسجام مواضع خود درباره تحولات جاری و تلاش برای ایجاد یک چتر بزرگ سیاسی و نظامی علیه طالبان، مشورت و رایزنی کنند.
این نشست به ویژه از این جهت اهمیت دارد و قابل توجه بسیاری از رسانهها، محافل سیاسی و اندیشکدههای فعال در حوزه افغانستان قرار گرفته که همه کسانی که در آن شرکت کردند در نشست دوحه که طی چند روز آینده به ابتکار سازمان ملل متحد و این بار با حضور طالبان برگزار میشود غایب خواهند بود.
به همین دلیل، بسیاری از ناظران معتقد اند که نشست ویانا عملاً در برابر نشست دوحه برگزار شده و هدف از آن ایجاد یک صف تازه در برابر طالبان و حامیان بینالمللی آنها محسوب میشود.
شماری از شرکت کنندگان نشست ویانا نیز به صراحت تاکید کردند که آنها روند دوحه را قبول ندارند، این روند به ابتکار امریکا و به منظور مشروعیت بخشیدن به طالبان تشکیل شده و هدف از آن نادیده گرفتن اراده واقعی مردم افغانستان میباشد.
علاوه بر این، حذف زنان و نمایندگان جامعه مدنی از نشست دوحه نیز خشم و اعتراض شدید داخلی و خارجی را به همراه داشته و فشارها بر برگزارکنندگان این نشست را افزایش داده است.
دامنه این فشارها به اندازهای افزایش یافت که شماری از مراجع و شخصیتهای سیاسی و امنیتی کشور حتی خواستار تحریم همکاری و ارتباط با سازمان ملل متحد و استعفای نماینده ویژه امریکا در حوزه زنان و حقوق بشر در افغانستان شدند.
با این وجود، سخنگویان سازمان ملل متحد پیوسته تاکید میکنند که زنان از روند دوحه حذف نشدهاند و آنها در پلتفرمهای جانبی این نشست حضور خواهند داشت و با آنان مشورت خواهد شد. این توجیه اما با توجه به اینکه هیچیک از نمایندگان زن و جامعه مدنی و جریانهای سیاسی و قومی افغانستان در نشست اصلی دوحه حضور نخواهند داشت تاکنون نتوانسته از حجم فشارها، اعتراضها و انتقادها بکاهد و نقش سازمان ملل در مشروعیت بخشیدن یکجانبه به طالبان را کمرنگ جلوه دهد.
با توجه به این رویدادها ناظران معتقد اند که برگزاری نشست ویانا حاوی این پیام قدرتمند به جامعه جهانی و بازیگران مختلف مساله افغانستان بود که تلاشهای هدفمند و سیستماتیک برای حذف میلیونها نفر از مردم افغانستان از جریان تصمیم گیری درباره سرنوشت کنونی و چشمانداز آینده خود غیرمنطقی، غیرقابل قبول و محکوم به شکست است.
موضوع دیگری که این پیام را بیشتر از پیش تقویت کرد رویدادهای خونین امنیتی در کابل بود؛ رویدادهایی که طی ۳ سال سلطه دوباره طالبان بر کشور تقریباً بیسابقه بوده است و در نتیجه آن چندین نیروی طالبان کشته و زخمی شدند و دو جبهه شبه نظامی یعنی «جبهه مقاومت ملی» به رهبری احمد مسعود و «جبهه آزادی» به رهبری یاسین ضیا مسئولیت این رویدادها را به عهده گرفتند.
رهبران ارشد هر دو جبهه در نشست ویانا حضور دارند و این امر به باور کارشناسان نشان داد که این جبهات و جریانها نه تنها وجود خارجی دارند؛ بلکه از این توانایی و ظرفیت نیز برخوردار اند که اگر همچنان از سوی جامعه جهانی و بازیگران اصلی معادلات افغانستان نادیده گرفته شوند سلطه شکننده طالبان بر سرنوشت افغانستان را با چالشهای جدی امنیتی روبهرو کنند و امنیت مورد ادعای طالبان را مختل سازند.
به بیان دیگر، حملات خونین نیروهای ضد طالبان در کابل که مرکز قدرت طالبان به حساب میآید و این حملات همزمان با چهارمین نشست ویانا با حضور فرماندهان جبهات نظامی ضد طالبان انجام شد حامل این پیام نیرومند بود که حذف مخالفان طالبان، پیامدها و هزینههایی دارد که ممکن است برای صلح و ثبات مورد انتظار جامعه جهانی در افغانستان مطلوب نباشد.
البته در این میان باید توجه داشت که هیچ حمله نظامی موثر در داخل افغانستان بدون حمایت خارجی امکانپذیر نیست؛ بنابراین همزمان با برگزاری نشست ویانا و در آستانه برگزاری نشست دوحه، حملات خونین کابل را باید از این زاویه نیز مورد ارزیابی قرار داد که چه کشورهایی تلاش میکنند با نمایش قدرت نظامی جبهات ضد طالبان از طرفهای دیگر ر روندهای بینالمللی امتیاز بگیرند و اجازه ندهند که اراده قدرتهای بزرگ از جمله امریکا و متحدان منطقهای آن منافع بازیگران دیگر را تهدید کند.