پشتونستان، بمب ساعتی پاکستان

نارضایتی‌های چند ده ساله، سیاست‌های تبعیض‌آمیز دولت‌های حاکم بر اسلام‌آباد، بی‌عدالتی‌های گسترده سیاسی، قومی و اقتصادی و سرمایه‌گذاری عظیم قدرت‌های بزرگ با مشارکت دولت اسلام‌آباد و ارتش این کشور بر جریان‌های تروریستی و افراط‌گرا در مناطق قبایلی پاکستان این منطقه را عملاً به یک بمب ساعتی در درون خاک پاکستان تبدیل کرده است.

یک جرگه بزرگ پشتون‌های پاکستان روز چهارشنبه، ۶ سرطان در شهر پشاور با تصمیم جدید ارتش این کشور برای راه‌اندازی عملیات نظامی «عزم استحکام» مخالفت کرد.

شرکت کنندگان این جرگه گفتند که برای انجام چنین عملیاتی، نخست باید مجلس ملی پاکستان تصمیم بگیرد.

این جرگه که رهبران سیاسی پشتون‌ها از جمله اسد قیصر؛ ریيس سابق مجلس ملی پاکستان و محمودخان اچکزی؛ رهبر حزب ملی عوامی پختونخوا در آن اشتراک داشتند، با تصمیم جدید حکومت پاکستان برای راه‌اندازی یک عملیات نظامی در خیبرپختونخوا و بلوچستان مخالفت کرده است.

در اعلامیه جرگه پشتون‌های پاکستان آمده است که حکومت باید تمام مطالبات مشروع معترضان در گذرگاه‌های خرلاچی، چمن، انگور اده، تورخم، غلام‌خان و لماور بپذیرد. این معترضان ماه‌هاست که در اعتراض به سیاست‌های جدید مرزی پاکستان تحصن کرده‌اند.

وضعیت در مناطق قبایلی به شدت بحرانی است. کارشناسان می‌گویند که عملیات نظامی ارتش پاکستان موسوم به «عزم استحکام» این وضعیت را چندین برابر تشدید خواهد کرد.

آن‌ها در این زمینه به پیامدها و عواقب عملیات «ضرب غضب» که چند سال پیش از سوی ارتش پاکستان در مناطق قبایلی به منظور سرکوب شورشیان و افراطگرایان راه‌اندازی شده بود اشاره می‌کنند؛ عملیاتی که به تولد تی تی پی انجامید و عواقب آن تا امروز ادامه دارد.

از جانب دیگر، مناطق قبایلی پاکستان سال‌هاست که به کانون بحران، تنش، اعتراضات ضد دولتی، ظهور جنبش‌های سیاسی، قومی و مذهبی علیه دولت اسلام‌آباد تبدیل شده است.

در سال‌های اخیر سرمایه‌گذاری گسترده قدرت‌های خارجی با حمایت و مشارکت دولت‌های حاکم بر اسلام‌آباد، مناطق قبایلی را عملاً به محملی برای اجتماع افراطگرایان سراسر جهان تبدیل کرده است؛ افراطگرایانی که تا دیروز یک هدف مشترک داشتند: جهاد در افغانستان!

با پیروزی طالبان و استقرار رژیم امارات در کابل اما این هدف دیگر از موضوعیت خارج شده است. به همین دلیل، اکنون شماری از افراطگرایان نوک پیکان مبارزات حملات خود را به سمت رژیم اسلام‌آباد نشانه رفته‌اند.

آن‌ها که به ادعای مقام‌های پاکستانی از حمایت مستقیم و گسترده طالبان افغان نیز برخوردار هستند می‌گویند که قوانین حاکم بر اسلام‌آباد «کفرآمیز» است، برای تغییر این قوانین باید نظام تغییر کند و یک حاکمیت مبتنی بر «شریعت» بر سرنوشت پاکستانی‌ها مسلط شود؛ همان چیزی که دیروز با حمایت‌های همه‌جانبه و بی‌پروای پاکستان از طالبان افغان در افغانستان به اجرا درآمد و امروزه پیامدها و هزینه‌های از سنگین آن را مردم افغانستان می‌پردازند.

با این وجود مدت‌هاست که بسیاری از کارشناسان هشدار می‌دهند که دامنه پیامدهای تسلط افراطگرایان هرگز به افغانستان متوقف نخواهد ماند؛ زیرا تقویت و توسعه افراطگرایی، تروریزم و استفاده از ابزارهای نامشروع برای تحمیل هژمونی خود بر سرنوشت ملت‌های دیگر چیزی نیست که صرفاً در محدوده مرزهای ملی یک واحد سیاسی محدود بماند.

اکنون به نظر می‌رسد که بازخوردهای این ارزیابی در خود پاکستان بیش از هر کشور دیگری ملموس و قابل محاسبه است.

مجموعه این عوامل در کنار نارضایتی‌های چند ده ساله، سیاست‌های تبعیض‌آمیز دولت‌های حاکم بر اسلام‌آباد، بی‌عدالتی‌های گسترده سیاسی، قومی و اقتصادی و سرمایه‌گذاری عظیم قدرت‌های بزرگ با مشارکت دولت اسلام‌آباد و ارتش این کشور بر جریان‌های تروریستی و افراط‌گرا در مناطق قبایلی پاکستان این منطقه را عملاً به یک بمب ساعتی در درون خاک پاکستان تبدیل کرده است؛ بمبی که پیش از این با به قدرت رساندن تحریک انصاف به رهبری عمران خان و در هم شکستن سیطره سنتی خاندان‌های قدرت که به طور معمول از سند و پنجاب می‌آمدند نیروی ویرانگر خود را نشان داده بود.

تحریک انصاف اما که نخستین دولت دموکراتیک پاکستان را تشکیل داده بود در نتیجه فشارهای فزاینده ناشی از توطئه‌های مشترک داخلی و خارجی، سرانجام از چرخه قدرت خارج شد و حکومت غیرنظامی اسلام‌آباد بار دیگر به خاندان‌های قدرت بازگردانده شد. با این وجود در انتخابات اخیر پاکستان علی رغم ادعاهای گسترده مبنی بر تقلب و دستبرد در نتایج آرا و با وجود اعمال محدودیت‌های فراوان برای جلوگیری از مشارکت احزاب و چهره‌های محبوب، بار دیگر این تحریک انصاف پاکستان بود که بیش‌ترین کرسی‌ها را از آن خود کرد.

این امر سبب شد که برای نخستین بار در تاریخ سیاسی پاکستان، احزاب رقیب یعنی حزب مردم و حزب مسلم لیگ با هم متحد شوند تا بتوانند یک دولت ائتلافی تشکیل دهند و نگذارند که بار دیگر قدرت به هواداران عمران خان واگذار شود.

به این ترتیب، پشتون‌های معترض در مناطق قبایلی پاکستان تحت تاثیر تنش‌های فزاینده میان افغانستان و پاکستان و انسداد مرزها در پی وضع قوانین سختگیرانه و دست و پاگیر مرزبانان پاکستانی، بهانه جدیدی برای اعتراض پیدا کردند. آن‌ها با راه‌اندازی یکی از طولانی‌ترین اعتراضات اجتماعی در منطقه، موجب انسداد یکی از مرزهای مشترک میان افغانستان و پاکستان شدند؛ اعتراضاتی که همچنان ادامه دارد.

با توجه به این شرایط، راه‌اندازی عملیات «عزم استحکام» بدون تردید وضعیت را بسیار پیچیده‌تر از قبل خواهد کرد؛ وضعیتی که جرگه بزرگ پشتون‌ها در پیشاور نیز نسبت به پیامدهای آن هشدار داده است.

مجموعه این عوامل نشان می‌دهد که مناطق قبایلی پاکستان و به طور خاص انباشت اعتراضات و مطالبات تاریخی پشتون‌ها در این منطقه به یک بمب ساعتی قدرتمند علیه حیات اجتماعی و سیاسی پاکستان تبدیل شده است.

اکنون شمارش معکوس برای انفجار این بمب آغاز شده است؛ رویدادی که می‌تواند وضعیت بی‌ثبات جاری در مناطق قبایلی را به سرعت در سراسر پاکستان گسترش دهد و این کشور مستعد بحران و بی‌ثباتی را وارد چرخه تازه‌ای از خشونت و ناامنی کند.

مطالب مرتبط