اوکراین مأموریت بعدی خلیلزاد
انتشار طرح صلح خلیلزاد برای اوکراین نشان میدهد که او نه تنها از میراث خود در افغانستان پشیمان نیست؛ بلکه حتی مایل است که ماموریتی را که در افغانستان به سرانجام رساند در مورد اوکراین نیز تکرار کند.
زلمی خلیلزاد؛ نماینده پیشین امریکا در امور صلح افغانستان طرحی چهار فقرهای را برای پایان جنگ در اوکراین ارائه کرده است.
او در طرحی با عنوان «پایان دادن به جنگ در اوکراین: نقشه راه بالقوه برای صلح» گفته که دونالد ترامپ و معاونش جیدی ونس، همواره درباره پیروزی بر روسیه از طریق کمک مالی امریکا و اروپا به اوکراین و فشارهای اقتصادی بر مسکو تردید خود را ابراز کردهاند.
خلیلزاد همچنین گفته که اگر ترامپ در انتخابات پیروز شود احتمال دارد برای حل دیپلماتیک بحران اوکراین فشار بیاورد.
حل مساله قلمرو تحت کنترل اوکراین و روسیه، تضمین امنیتی قوی برای اوکراین، امضای یک معاهده امنیتی بین اتحادیه اروپا و اوکراین و معاهده دفاعی ایالات متحده و اوکراین طرحهایی است که آقای خلیلزاد پیشنهاد داده است.
به گفته خلیلزاد، ترامپ و ونس در مورد سطح کمکهای ایالات متحده نگران بوده و استدلال کردهاند که قدرتهای اروپایی باید بار غالب را به دوش بکشند؛ زیرا جنگ «در همسایگی آنها است.»
در این مقاله آمده است که جیدی ونس؛ معاون دونالد ترامپ معتقد است که اولویت باید تهدید چین باشد و تلاش در اوکراین منابع مورد نیاز برای مقابله با چالش حیاتی بیجینگ را منحرف میکند.
او درباره جنگ میان روسیه و اوکراین گفته: «پیروزی برای هیچ یک از طرفین قریبالوقوع نیست.»
طرح صلح زلمی خلیلزاد که از او به عنوان معمار «صلح» میان امریکا و طالبان نام برده میشود دارای ابعاد و وجوه مختلف و متفاوت است.
زلمی خلیلزاد در حال حاضر هیچ نقشی در سیاست امریکا ندارد. او یک جمهوریخواه است که اندکی پس از به قدرت رسیدن بایدن از سمت خود در وزارت خارجه امریکا به عنوان نماینده ویژه ایالات متحده در امور صلح افغانستان کنار گذاشته شد.
با این حال، میراث او همچنان در افغانستان و امریکا محل بحثها، اختلافها و مناقشات گسترده و جدی است. این چیزی است که ممکن است دهها سال دیگر نیز در مورد آن بحث شود؛ زیرا زلمی خلیلزاد در محور توافقی قرار داشت که منجر به قدرت رسیدن طالبان و خروج شرمآور و فاجعهبار ایالات متحده از افغانستان شد.
تاریخ نشان داده است که افراد و شخصیتهایی که به عنوان یکی از طرفهای توافقات تاریخی منجر به پایان اشغال یک سرزمین یا تغییر معادلات قدرت در آن نقشآفرینی کردهاند همواره به شدت منفور یا عمیقاً محبوب باقی خواهند ماند؛ این چیزی است که در مورد زلمی خلیلزاد نیز صدق میکند.
اکنون او مورد نفرت عمیق و شدید مردم افغانستان قرار دارد؛ زیرا آنها او را عامل بزرگ خیانت آشکار آمریکا به آرمانهای مردم افغانستان میدانند.
با این وجود اما به نظر میرسد که زلمی خلیلزاد چندان از نقشی که در زمینه تحمیل طالبان بر مردم افغانستان و زمینهسازی برای خروج عجولانه، فاجعهبار و شرمآور نیروهای امریکایی ایفا کرده پشیمان نیست.
علیرغم سیاستهای بحثبرانگیز طالبان که اکنون حتی ایالات متحده از آن انتقاد میکند، زلمی خلیلزاد حتی یکبار هم مسئولیت خود در به قدرت رسیدن رساندن طالبان را به عهده نگرفته و از سیاستهای زنستیزانه، انحصارگرایانه و سرکوبگرانه طالبان به طور جدی انتقاد نکرده است.
انتشار طرح صلح خلیلزاد برای اوکراین هم نشان میدهد که او نه تنها از میراث خود در افغانستان پشیمان نیست؛ بلکه حتی مایل است که ماموریتی را که در افغانستان به سرانجام رساند در مورد اوکراین نیز تکرار کند.
به عبارت دقیقتر، نماینده پیشین ترامپ در امور صلح افغانستان با انتشار این طرح در صدد تسهیل زمینه بازگشت خود به این ماموریت در دولت احتمالی ترامپ برای اوکراین است.
در طرح مورد اشاره به طور معناداری این واقعیت مورد تاکید قرار گرفته است که پیروزی دولت اوکراین بر قدرت روسیه، غیرواقعبینانه و دستنیافتنی است.
او حتی در مورد بازپسگیری سرزمینهای تحت سلطه روسیه توسط دولت کییف نیز تردید دارد.
از جانب دیگر او به طور صریح بر این موضع دونالد ترامپ تاکید میکند که کشورهای اروپایی همانگونه که در تامین هزینههای ناتو باید سهم بیشتری بگیرند، مسئول کمک مالی و نظامی به اوکراین نیز هستند؛ زیرا جنگ در همسایگی آنهاست.
کارشناسان مسائل امنیتی میگویند که در چنین شرایطی بقا و دوام دولتی کییف بدون دریافت حمایتهای مالی و تسلیحاتی گسترده از ایالات متحده با خطر روبهرو میشود؛ زیرا کشورهای اروپایی به تنهایی قادر به تامین مالی و تسلیحاتی دولت اوکراین برای جنگ با روسیه نیستند؛ همان اتفاقی که در مورد دولت جمهوری به رهبری اشرف غنی در افغانستان نیز رخ داد و منجر به فروپاشی سریع و کامل آن در پی توافق امریکا با طالبان شد.
بنابراین از آنجایی که ترامپ مایل نیست جنگ اوکراین با تسلیحات و پول مالیات دهندگان امریکایی ادامه پیدا کند و کشورهای اروپایی سهم کمتری در این جنگ به عهده بگیرند تکرار تجربه اشرف غنی در مورد زلنسکی اجتنابناپذیر به نظر میرسد و برای به سرانجام رساندن این ماموریت، زلمی خلیلزاد که همچنان مصمم به قطورتر کردن پرونده بدنامیهای تاریخی خود با امضای توافقنامههای استعماری است بهترین گزینه محسوب میشود.