ازبکستان و طالبان؛ واقع‌گرایی یا فایده‌گرایی؟

اگرچه انتظار می‌رفت که ازبکستان نیز در کنار تاجیکستان به دلیل جمعیت قابل توجه ازبک‌ها در افغانستان و عدم تامین سهم عادلانه آن‌ها از سیاست و قدرت در دولت طالبان به سیاست پیشین خود در دفاع و حمایت از گروه‌های ضد طالبان ادامه دهد؛ اما رویکرد کنونی دولت تاشکند نشان می‌دهد که ازبک‌ها نگاهی واقع‌گرایانه نسبت به تحولات افغانستان پسا طالبان دارند.

یک هیات بزرگ اقتصادی به رهبری عبدالله عارف‌اف؛ نخست‌وزیر ازبکستان، روز شنبه ۲۷ اسد راهی کابل شد و در میدان هوایی کابل از سوی عبدالسلام حنفی؛ معاون ازبک‌تبار نخست‌وزیر طالبان مورد استقبال قرار گرفت.

هیات ازبکستانی در کابل با مقام‌های ارشد دولت طالبان از جمله امیرخان متقی؛ وزیر امور خارجه، عبدالسلام حنفی؛ معاون اداری و مولوی عبدالکبیر؛ معاون سیاسی نخست‌وزیر طالبان دیدار داشت.

هیات ازبکستانی همچنین تفاهم‌نامه‌هایی به ارزش دو و نیم میلیارد دالر را با مقامات طالبان در حوزه‌های گوناگون اقتصادی، تجاری و استخراج معادن امضا کرد؛ تفاهم‌نامه‌هایی که اگر اجرایی شود به باور کارشناسان اقتصادی، روابط میان دو کشور را دستخوش جهشی فوق‌العاده خواهد کرد و منافع بزرگی را برای دو کشور به ارمغان خواهد آورد.

در جریان دیدارهای هیات ازبکستانی با مقامات طالبان همچنین تاکید شد که تاشکند مایل به اجرای پروژه‌های بزرگ منطقه‌ای از جمله خط آهن ترانس افغان است.

همه این‌ها نشان می‌دهد که دولت ازبکستان برای تامین حداکثری منافع مشروع خود در اقتصاد و توسعه افغانستان از بسیاری از غدغه‌های خود در زمینه حقوق اقوام و اقلیت‌های افغانستان، وجود یک دولت فراگیر و مشروع در کابل و اعمال عدالت سیاسی از سوی رهبران عمدتا پشتون‌تبار طالبان چشم‌پوشی کرده است.

این‌همه در حالی است که ازبکستان در دوره اول حاکمیت طالبان از حامیان اصلی مقاومت ضد طالبان محسوب می‌شد. در آن دوره ازبکستان در کنار تاجیکستان و ایران از جمله همسایگان افغانستان بود که با میزبانی از گروه‌های ضد طالبان و فراهم کردن کمک‌های مالی، تسلیحاتی و لجستیکی برای این گروه‌ها از «مقاومت اول» علیه طالبان در افغانستان حمایت می‌کرد.

در این دوره اما با وجود این‌که همچنان گروه‌های موسوم به «مقاومت» به حملات چریکی و پارتیزانی خود علیه نیروهای طالبان در کابل و سایر ولایات ادامه می‌دهند بسیاری از کشورهای یادشده ارتباطات خود با گروه‌های ضد طالبان را به شدت محدود کرده و از آن سو بر تعامل با طالبان و توسعه روابط با این گروه تاکید می‌کنند.

این نشانگر یک تغییر بزرگ و جدی است؛ تغییری که از یک سو ناشی از حاکمیت مطلق و کامل طالبان بر سراسر قلمرو افغانستان است و از جانب دیگر، ریشه در فقدان یک دولت مشروع مورد تایید جامعه بین‌المللی در افغانستان دارد.

از جانب دیگر، طالبان نیز تلاش می‌کنند با تبلیغ «سیاست خارجی اقتصادمحور» خود کشورهای همسایه، منطقه و جهان را به گسترش تعامل با دولت خویش ترغیب کرده و به آنان اطمینان دهند که فغانستان هرگز به پناهگاهی برای گروه‌های تروریستی به منظور هدف قرار دادن خاک کشورهای دیگر تبدیل نخواهد شد.

در این میان اگرچه انتظار می‌رفت که ازبکستان نیز در کنار تاجیکستان به دلیل جمعیت قابل توجه ازبک‌ها در افغانستان و عدم تامین سهم عادلانه آن‌ها از سیاست و قدرت در دولت طالبان به سیاست پیشین خود در دفاع و حمایت از گروه‌های ضد طالبان ادامه دهد؛ اما رویکرد کنونی دولت تاشکند نشان می‌دهد که ازبک‌ها نگاهی واقع‌گرایانه نسبت به تحولات افغانستان پسا طالبان دارند. آن‌ها نیز مانند بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه مایل به حمایت از مبارزه مسلحانه علیه طالبان نیستند و احتمالاً به این نتیجه رسیده‌اند که هیچ راه حل نظامی برای بحران افغانستان وجود ندارد، طالبان یک «واقعیت» انکارناپذیر است و تقابل با این گروه به منافع اقتصادی و اهداف استراتژیک این کشورها زیان می‌رساند.

به این ترتیب، سیاست خارجی دولت ازبکستان در قبال طالبان ترکیبی از واقع‌گرایی و فایده‌گرایی است و در این میان ممکن است بخشی از مردم افغانستان به ویژه ازبک‌های ساکن مناطق شمالی کشور به دلیل عدم دریافت حمایت‌های مورد انتظار از ازبکستان احساس سرخوردگی و ناامیدی کنند؛ اما با توجه به رویکرد تعاملی و رو به توسعه ازبکستان نسبت به رابطه با دولت طالبان به نظر می‌رسد که این احساس برای تاشکند دست کم در مرحله کنونی اهمیت چندانی ندارد.

مطالب مرتبط