افغانستان و خطر تکرار حملات ۱۱ سپتامبر

خطر تکرار حوادث ۱۱ سپتامبر کاملاً جدی و واقعی است؛ اما برخلاف توجیهات و استدلال‌های نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان این خطر لزوماً ناشی از فراموشی وضعیت افغانستان از سوی جامعه جهانی به دلیل جنگ‌های اوکراین و غزه یا فقر فراگیر در افغانستان نیست؛ بلکه بخش مهم و اصلی این خطر ناشی از سیاست‌های پایدار دولت‌هایی مانند پاکستان در زمینه حمایت از تروریزم و استفاده از گروه‌های تروریستی برای تحقق اهداف هژمونیک و پیشبرد پروژه‌های استراتژیک خود در کشورهای همسایه و منطقه محسوب می‌شود.

آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان گفته: «افغانستان تقریبا فراموش شده است. هیچ شکی در آن نیست و این در واقع در نشست سوم دوحه در ماه جون مورد تاکید قرار گرفت. کمک‌های بشردوستانه در حد مطلوب نیست. حتی در سال گذشته فقط یک‌سوم تعهدات انجام شد.»

او افزوده که پس از جنگ در اوکراین و غزه، اولویت‌های بازیگران بین‌المللی تغییر کرده است. در واقع «افغانستان دیگر در اخبار نیست. حتی در صفحات داخلی افغانستان غایب است.»

آقای درانی که در نشستی در وزارت خارجه پاکستان سخن می‌گفت، هشدار داده: «من فکر می‌کنم که این وضعیت می‌تواند افغانستان را به شرایط پیش از ۱۱ سپتامبر بازگرداند و در واقع ۱۱ سپتامبر دیگر به وجود بیاورد.»

هشدار پاکستان درباره خطر تکرار حملات ۱۱ سپتامبر در صورت فراموشی افغانستان از سوی جامعه جهانی در حالی ابراز می‌شود که پاکستان از حامیان اصلی تروریزم مستقر در افغانستان محسوب می‌شود.

دولت‌های مختلف مسلط بر اسلام‌آباد، ارتش پاکستان و سازمان مخوف آی‌اس‌آی در طول ده‌ها سال گذشته از تروریزم، ناامنی و گسیل جهادگران سراسر جهان به افغانستان حمایت کردند.

شواهد و قرائن فراوانی درباره اثبات این ادعا وجود دارد از جمله کشته شدن اسامه بن لادن؛ بنیان‌گذار و رهبر شبکه القاعده در نزدیکی اسلام‌آباد که گفته می‌شود عامل اصلی حملات ۱۱ سپتامبر در امریکا بود.

با این‌همه اما ائتلاف ضد تروریستی به رهبری امریکا همواره پاکستان را به عنوان یکی از شرکای راهبردی خود در مبارزه با تروریزم در افغانستان معرفی می‌کرد و با وجود اینکه پاکستان میزبان ده‌ها گروه تروریستی، سران، رهبران و ایدئولوگ‌های ترور و هزاران مدرسه مذهبی تولیدکننده تروریست‌های بالقوه محسوب می‌شد و اسامه بن لادن و سران و رهبران طالبان در این کشور زندگی می‌کردند، جامعه جهانی هرگز دولت اسلام‌آباد، ارتش این کشور و سازمان مخوف آی‌اس‌آی را به دلیل حمایت از تروریزم تحت فشار قرار نداد.

در حال حاضر نیز در حالی که طالبان با حمایت پاکستان، قدرت سیاسی و نظامی را در افغانستان تصاحب کرده‌اند و تحت حاکمیت آن‌ها گروه‌های تروریستی در حال بازسازی خود هستند، خطر توسعه تروریزم فرامرزی از مبدأ افغانستان روز به روز تشدید می‌شود، در این میان به طور شگفت‌انگیزی پاکستان که پیش از این از حامیان اصلی تروریزم و افراطگرایی به حساب می‌آمد، اکنون خود را قربانی تروریزم ناشی از افغانستان می‌داند، حتی درباره خطر تکرار حملات مرگبار ۱۱ سپتامبر به جامعه جهانی هشدار می‌دهد.

موضع‌گیری مورد اشاره آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان نشان می‌دهد که رویکرد پاکستان نسبت به تروریزم کاملاً ابزاری، منفعت‌اندیشانه و مبتنی بر اولویت‌های امنیتی و اهداف راهبردی این کشور است. این در حالی است که از نظر منتقدان، تروریزم خطری ذاتی علیه صلح و امنیت بین المللی است و بی‌توجه به این‌که از سوی کدام کشورها و سازمان‌های استخباراتی حمایت می‌شود، مقابله با آن مسئولیت غیر‌قابل تغییر همه کشورها و دولت‌های مسئول محسوب می‌شود.

بنابراین با توجه به وضعیت حاکم بر افغانستان و رشد روزافزون گروه‌های تروریستی تحت حاکمیت طالبان، خطر تکرار حوادث ۱۱ سپتامبر کاملاً جدی و واقعی است؛ اما برخلاف توجیهات و استدلال‌های نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان این خطر لزوماً ناشی از فراموشی وضعیت افغانستان از سوی جامعه جهانی به دلیل جنگ‌های اوکراین و غزه یا فقر فراگیر در افغانستان نیست؛ بلکه بخش مهم و اصلی این خطر ناشی از سیاست‌های پایدار دولت‌هایی مانند پاکستان در زمینه حمایت از تروریزم و استفاده از گروه‌های تروریستی برای تحقق اهداف هژمونیک و پیشبرد پروژه‌های استراتژیک خود در کشورهای همسایه و منطقه محسوب می‌شود.

بنابراین جهان مسئولیت دارد که افزون بر تقویت توجه خود به وضعیت جاری در افغانستان، مقابله با فقر و تحت فشار قرار دادن طالبان برای ایجاد یک دولت مسئول و فراگیر، دولت‌ها، ارتش‌ها و سازمان‌های اطلاعاتی و جاسوسی کشورهای پیرامون افغانستان را نیز در قبال حمایت بی‌پروا از تروریزم و استفاده ابزاری از آن برای تبدیل کشورهای منطقه به عمق استراتژیک خود پاسخگو قرار دهد و در صورت تداوم حمایت از تروریزم از سوی کشورهایی مانند پاکستان هزینه‌های ناشی از این سیاست را بر آنان تحمیل کند.

مطالب مرتبط