طالبان و پاکستان؛ آخرین فرصتهای دیپلماسی
فرصت برای دیپلماسی، اندک است و شمارش معکوس برای پایان این فرصت از هماکنون آغاز شده است؛ چیزی که اظهارات اخیر آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان و پاسخ تند طالبان به این اظهارات نیز آن را تایید میکند.
حافظ ضیا احمد؛ معاون سخنگوی وزارت خارجه طالبان، اظهارات اخیر آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان در رابطه با وضعیت امنیتی و اقتصادی افغانستان را دور از واقعیت خوانده و گفته که این اظهارات تلاشی برای مغشوش کردن افکار عمومی در مورد افغانستان است.
آقای ضیا احمد گفته: «چنانچه مشکلات و خطراتی را به افغانستان نسبت داده که در واقع امکان همه اینها از پاکستان دیده میشود.»
او گفته: «آقای درانی باید بداند که این وظیفه دیپلماتهاست که از لطمه زدن به روابط بین کشورها توسط اظهار نظرهای تحریکآمیز رسانهای جلوگیری کنند.»
واکنش طالبان به اظهارات جنجالی اخیر آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان بیش از گذشته تند، صریح و تهاجمی بود و به همین دلیل، موضعگیری طالبان نسبت به اظهارات آقای درانی، بازتاب وسیعی در رسانههای افغانستان و منطقه داشت و نظر بسیاری از کارشناسان را به خود جلب کرد.
اگرچه آصف دورانی در اظهارات تازه خود سعی کرد توجه جهان را به حکومت طالبان جلب کرده و شناسایی رسمی رژیم طالبان را یکی از راهکارها برای مدیریت اوضاع و کنترل بحران جاری در کشور معرفی کند و برای این منظور به جامعه جهانی هشدار دهد که اگر افغانستان بار دیگر از کانون توجهات جامعه بینالمللی حذف شود، خطر تکرار حملات ۱۱ سپتامبر جدی است؛ اما این اظهارات به سرعت و با شدیدترین لحن ممکن از سوی طالبان پاسخ داده شد.
پاسخ طالبان نشان میدهد که دولت مستقر در کابل برخلاف روزهای اولیه، ارادهای قوی برای نزدیک شدن به اسلامآباد و یا وانمود کردن وجود یک رابطه راهبردی میان دوطرف ندارد.
این امر البته ریشه در واقعیتهای مختلف دارد.
۱. واقعیت نخست این است که طالبان حاکم بر افغانستان از نظر قومی ایدئولوژیک و اهداف سیاسی و نظامی، پیوندهای مستحکمی با طالبان پاکستانی دارد؛ این چیزی نیست که به سادگی قابل چشمپوشی یا اصلاح و تعدیل باشد.
پاکستان هم به خوبی میداند که تفاوت معناداری میان طالبان و افغان و طالبان پاکستانی وجود ندارد. تنها تفاوت واقعی شاهد این باشد که طالبان افغان اهداف مبارزاتی خود را به درون مرزهای رسمی افغانستان محدود کرده بودند و طالبان پاکستانی نیز بر ایجاد همان تغییرات در آن سوی دیورند در خاک پاکستان متمرکز هستند.
درست به همین دلیل است که افراسیاب ختک؛ تحلیلگر سیاسی و فعال حقوق بشر در پاکستان اخیراً در واکنش به «خوارج» خواندن طالبان پاکستانی از سوی فرمانده ارتش پاکستان به نکته ظریفی اشاره کرد. او گفت که اگر شما طالبان پاکستانی را خوارج مینامید این مفهوم به سادگی به طالبان افغان نیز تسری پیدا میکند؛ زیرا هر دو گروه طالبان از ایدئولوژی یگانهای پیروی میکنند.
به این ترتیب، تلاش پاکستان برای قطع روابط راهبردی میان طالبان افغان و طالبان پاکستانی محکوم به شکست است و همین واقعیت موجب ایجاد گرهگاههای غیرقابل بازگشایی در روابط طالبان و پاکستان شده است.
۲. واقعیت دیگر این است که طالبان برای حکومت کردن در افغانستان ناگزیر اند از پاکستان فاصله بگیرند؛ زیرا مردم افغانستان به طور تاریخی نگاه غیردوستانهای نسبت به پاکستان دارند و این نگاه با دخالتهای مستمر دولتهای حاکم بر اسلامآباد و ارتش این کشور در امور داخلی افغانستان، راهاندازی جنگهای چند ده ساله و حمایت از تروریزم چندین برابر تشدید شده است.
به این ترتیب، طالبان نمیتوانند با نشان دادن وابستگی و دستنشاندگی خود به پاکستان، خشم و نفرت و انزجار مردم افغانستان علیه رژیم خود را تقویت کنند.
۳. سومین واقعیت هم این است که طالبان دیگر یک دولت منزوی و وابسته به حمایتهای چند کشور معدود و محدود نیست. آنها آنگونه که خودشان ادعا میکنند در حال حاضر با نزدیک به ۴۰ کشور جهان روابط دیپلماتیک دارند و با وجود اینکه از سوی هیچ کشوری به رسمیت شناخته نمیشوند، تعاملات سیاسی، اقتصادی و حتی امنیتی با کشورهای یادشده برقرار کردهاند. در چنین شرایطی احساس نیاز طالبان به پاکستان به طور طبیعی کاهش مییابد و آنها مجبور نیستند که برای تامین نیازهای خود به پاکستان امتیاز بدهند.
۴. چهارمین واقعیت، تغییرات سیاسی داخلی در پاکستان است. دولت عمران خان روابط نزدیکی با طالبان داشت و همین امر نیز بر سیاست خارجی صلحآمیز و سازشکارانه طالبان در قبال پاکستان و بالعکس تاثیر میگذاشت. با سرنگونی دولت عمران خان و سرکوب سران تحریک انصاف توسط دولت مورد حمایت ارتش آن کشور، وضعیت در داخل پاکستان به زیان طالبان تغییر کرد و این تغییر در سیاست خارجی طالبان در قبال دولت بعدی اسلامآباد نیز نمود یافت.
در این میان، کارشناسان هشدار میدهند که اگر عملیات عزم استحکام ارتش پاکستان در مناطق قبایلی کلید بخورد وضعیت حتی از این هم بدتر خواهد شد. به باور آنها فرصت برای دیپلماسی، اندک است و شمارش معکوس برای پایان این فرصت از هماکنون آغاز شده است؛ چیزی که اظهارات اخیر آصف درانی؛ نماینده ویژه پاکستان در امور افغانستان و پاسخ تند طالبان به این اظهارات نیز آن را تایید میکند.