آیا آیندهای برای «پیمان برای آینده» وجود دارد؟
سرگئی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه در مقالهای درباره نتایج هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد که به تاریخ 24 سپتامبر 2024 در نیویارک برگزار شد و نشستهای مرتبط با آن از جمله نشستی که طرح «پیمانی برای آینده» را تصویب کرد نوشته است. در این نشستها آقای لاوروف به نمایندگی از روسیه شرکت کرده بود و مقاله او اکنون در مجله «روسیه در امور جهانی» به زبان روسی منتشر شدهاست.
در این مقاله وزیر خارجه روسیه گفته: «در چارچوب هفته بلندپایه سازمان ملل متحد مجمعی به نام «اجلاس سران آینده برگزار شد» از آنجایی که بحران جهانی در حال عمیقتر شدن است و باید کاری در مورد آن انجام شود. روسیه با درک به ایده دبیرکل برای برگزاری آن واکنش نشان داد. دیپلمات های روسی با وجدان به تدارک این نشست پیوستند، هرچند توهم خاصی در سر نداشتند. علاوه بر این، در تاریخ سازمان ملل، رویدادهای بلندپروازانه بسیاری رخ داده است که به بیانیههای بلندی ختم شد که به زودی فراموش شدند.»
در این مقاله همچنین آمده: «اجلاس هزاره در سال ۲۰۰۰، که وظیفه رهایی مردم از بلای جنگ را اعلام کرد. کمی بیش از دو سال بعد، ایالات متحده در رأس «ائتلاف مشتاقان»، به بهانهای مضحک، بدون دستور شورای امنیت سازمان ملل به عراق حمله کرد، کشوری که هنوز نمیتواند از پیامدهای ویرانگر این امر رهایی یابد. ماجراجویی «اجلاس جهانی» سازمان ملل در سال ۲۰۰۵ تعهد خود را به ایجاد جهانی عادلانه مطابق با اصول و اهداف منشور سازمان ملل اعلام کرد. این «تعهد مقدس» مانع از آن نشد که واشنگتن و متحدانش، ام. ساکاشویلی؛ رییس وقت گرجستان را متقاعد کنند که در سال ۲۰۰۸ علیه مردم اوستیای جنوبی و نیروهای حافظ صلح روسیه تجاوز مسلحانه انجام دهد.»
این مقاله افزوده: «سه سال بعد، ناتو یک مداخله نظامی در لیبیا را سازماندهی کرد که دولت آن را نابود کرد و ثبات کشورهای همسایه و کل منطقه خاورمیانه را تضعیف کرد.»
براساس این مقاله، در سال ۲۰۱۵، اجلاس توسعه پایدار سازمان ملل طرحهای بلندپروازانهای را برای مبارزه با فقر و نابرابری به تصویب رساند. در واقع، این وعدهها در مقابل پسزمینه عدم تمایل کشورهای غربی به کنار گذاشتن شیوههای استعماری نوین در حفاری ثروت کل جهان به نفع خود، معلوم شد.
در این مقاله آمده: «گوترش مانند کوفی عنان و بانکیمون در زمان خود ابتکار عمل خود را با شعار راه اندازی مجدد همکاری جهانی مطرح کرد. شعار عالی، چه کسی مخالف آن است؟ اما وقتی غرب تمام آن «ارزشهای تغییرناپذیر» جهانیسازی را که سالها از همه پلتفرمها به ما گفته میشود، پایمال کرده و ما را متقاعد میکند که دسترسی برابر همه را به جهان تضمین میکند، از چه نوع همکاری جهانی میتوان صحبت کرد.»
براساس این مقاله، کار به جایی رسیده است که غرب نیز میخواهد سازمان ملل را به ابزاری برای پیشبرد اهداف خودخواهانه خود تبدیل کند.
در مقاله گفته شده: «همانطور که اجلاس آینده نشان داد، تلاشهای فزایندهی برای کمرنگ کردن ماهیت بین دولتی سازمان جهانی وجود دارد. تغییرات دیرینه در روشهای استخدام دبیرخانه سازمان ملل متحد به تعویق افتاده است، پست های کلیدی که اکنون به طور موثر توسط بوروکراسی اقلیت غربی اشغال شده و به ارث رسیده است. اگر دبیرکل خواستار «بازنشانی» همکاری جهانی است، دبیرخانه باید ایدههای وحدتبخش را ترویج کند، گزینههایی برای مصالحه ارائه دهد و بهانهای برای معرفی روایتهای مطلوب غرب در کار سازمان ملل ابداع نکند.»