بریکس بدون طالبان
درخواست نابخردانه دعوت از طالبان برای شرکت در نشست گروه بریکس، نشانهای روشن از ارزیابی سادهلوحانه طالبان درباره روابط این گروه با روسیه بود. این در حالی است که گروه بریکس در گام نخست، متشکل از اقتصادهای نوظهور است؛ نه اقتصادهای درهم شکسته.
نشست سه روزه بریکس در شهر کازان؛ پایتخت جمهوری تاتارستان با حضور سران و نمایندگان نزدیک به ۴۰ کشور آغاز شد. طالبان که روابط نزدیکی با روسیه دارند و درخواست رسمی برای حضور در نشست بریکس را به مسکو ارائه کرده بودند، در این نشست دعوت نشدهاند.
طالبان چندی پيش با فرستادن نامهای از روسیه خواستند که اجازه دهد این گروه در شانزدهمین نشست سران کشورهای عضو بریکس اشتراک کند و روسیه این درخواست را به تصمیم اعضای این سازمان گذاشت؛ اما پذیرفته نشد.
برازیل، روسیه، هند، چین، افریقای جنوبی، ایران، امارات متحده عربی، مصر و اتیوپیا اعضای این سازمان اند.
اگرچه روسیه روابط نزدیکی با طالبان برقرار کرده و براساس مقتضای منافع ملی و راهبردی خود همچنان تلاش میکند تا این روابط را نزدیکتر سازد؛ اما این بدان معنا نیست که هر انتظار و درخواست طالبان از سوی مسکو اجابت خواهد شد.
طالبان میدانند که روسیه یکی از ابرقدرتهای بزرگ دنیای امروز محسوب میشود و در صورتی که آنها بتوانند اعتماد سران مسکو را جلب کنند، این کشور میتواند به عنوان قدرت تعدیلکننده، جای خالی طالبان را در نهادهای بینالمللی و مجامع جهانی پر کند؛ اما این انتظار عمیقاً خوشبینانه، ناسازگار با واقعیتها و فراتر از چیزی است که روسیه از طالبان انتظار دارد.
به عبارت بهتر، هدف مسکو از ارتباط با طالبان اول اینکه کنترل این گروه و کاهش تهدیدهای ناشی از حاکمیت آن برای کشورهای پیرامون افغانستان و متحدان روسیه در آسیای مرکزی است، و در گام دوم، استفاده از ظرفیتهای طالبان برای مهار و سرکوب گروه تروریستی داعش خراسان و سایر تروریستهای فرامرزی فعال در افغانستان.
البته در این میان، میتوان مبارزه با باندهای قاچاق مواد مخدر و جلوگیری از ترانزیت این مواد از مسیر آسیای میانه به سمت روسیه را نیز بر دو هدف بالا افزود.
بدیهی است که روسها برای تحقق این اهداف، نیازمند گسترش روابط خود با طالبان هستند و در این زمینه حاضر اند که چالشهای موجود در مسیر توسعه روابط از جمله وجود نام طالبان در فهرست گروههای تروریستی روسیه را از میان بردارند تا به لحاظ قانونی، امکان برقراری تعاملات نزدیکتر میان مسکو و رژیم طالبان فراهم شود.
در جانب مقابل اما تصور میشود که ارزیابی طالبان از رویکرد مثبت مسکو نسبت به حاکمیت این گروه عمیقاً خوشبینانه و بیگانه با واقعیتهاست. آنها تصور میکنند که روسیه نیز مانند چین برای دستیابی به اهداف استراتژیک و منافع بزرگ خود در افغانستان زیر سلطه طالبان، حاضر است هر درخواستی را قبول کند و هر امتیازی که لازم باشد بپردازد.
درخواست نابخردانه دعوت از طالبان برای شرکت در نشست گروه بریکس نیز نشانهای روشن از ارزیابی ساده لوحانه طالبان درباره روابط این گروه با روسیه بود.
این در حالی است که گروه بریکس در گام نخست، متشکل از اقتصادهای نوظهور است؛ نه اقتصادهای درهم شکسته که برای ادامه حیات خود به کمکهای نقدی امریکا یا تجارت سیاه مانند مواد مخدر و همکاری با شبکههای مالی گروههای تروریستی وابسته باشند.
از جانب دیگر، روسیه تنها کشوری نیست که برای دعوت از طرفهای دیگر برای شرکت در نشست سران گروه بریکس تصمیم میگیرد. بریکس یک گروه اقتصادی بزرگ متشکل از چندین کشور است و تصمیمگیری درباره دعوت از سازمانها و کشورهای دیگر برای عضویت یا حضور به عنوان مهمان یا ناظر در نشستهای آن به طور جمعی گرفته میشود.
افزون بر این، طالبان در حالی از روسیه خواستند تا نمایندگان این گروه را در نشست سران بریکس دعوت کند که همین چند روز پیش، آنها اجازه نیافتند که به نمایندگی از افغانستان در نشست رهبران شانگهای در اسلام آباد حضور پیدا کنند؛ این در حالی بود که افغانستان عضو ناظر سازمان شانگهای است و اگر طالبان مشروعیت رسمی میداشتند قاعدتاً باید در نشستها شانگهای حضور پیدا میکردند.
به این ترتیب، گروه بریکس به درخواست رسمی طالبان برای حضور در نشست سران آن در شهر کازان؛ پایتخت جمهوری تاتارستان روسیه پاسخ منفی داد؛ درخواستی که با توجه به استدلالهای مورد اشاره در بالا حتی اگر طالبان به عنوان دولت رسمی افغانستان به رسمیت شناخته شوند با توجه به وضعیت اقتصادی بحرانزده و فاجعهبار کشور برای اجابت آن سالها کار و تلاش لازم است که در نتیجه آن، افغانستان به ثبات و پایداری اقتصادی لازم دست یابد و با عبور از بحران انسانی و معیشتی کنونی به عنوان یکی از فقیرترین کشورهای جهان، به مثابه یک اقتصاد نوظهور و رو به توسعه عرض اندام کند؛ چیزی که در حال حاضر به یک سراب یا در خوشبینانهترین حالت به یک رویای دور و دست نیافتنی شباهت دارد.