اسراییل به ایران حمله کرد؛ حالا چه میشود؟
اکنون خاورمیانه جوی آرام را پس از حدود یک ماه التهاب کشنده تجربه میکند. تصور میشود که در پی این حملات، خطر وقوع یک جنگ فراگیر، گسترده و غیرقابل کنترل، دستکم در آینده قابل پیشبینی از میان رفته است.
بامداد شنبه ۵ عقرب صدای انفجارهای مهیب در تهران و چند شهر دیگر ایران، شماری از مردم این کشور را بیدار کرد. اندکی طول کشید تا تایید شود که اسرائیل به ایران حمله کرده؛ رویدادی که نزدیک به یک ماه همه مردم خاورمیانه و چه بسا جامعه جهانی، منتظر وقوع آن بودند.
اسرائیل پس از دومین حمله موشکی سپاه پاسداران ایران به سرزمینهای تحت اشغال خود تهدید کرده بود که ایران مرتکب اشتباه بزرگی شده و پاسخ این رژیم به این حملات، «دردناک و مرگبار» خواهد بود.
طولانی شدن پاسخ اسرائیل که از همان ابتدا اجتنابناپذیر به گمانهزنیها دامن زده و بر دامنه نگرانیها افزوده بود؛ زیرا بسیاری تصور میکردند که اسرائیل احتمالاً در تدارک یک حمله بزرگ و گسترده است. مقامات مختلف رژیم اسرائیل نیز پیوسته تهدید میکردند که واکنش این رژیم پشیمانکننده و با تخریبهای گسترده همراه خواهد بود.
آنچه در عمل در بامداد ۵ عقرب اتفاق افتاد اما چیزی نبود که همگان انتظار داشتند. بسیاری از ایرانیان با طنز و تمسخر با این رویداد مواجه شدند. نهادهای نظامی ایران در نخستین واکنشها ادعا کردند که پدافند هوایی این کشور، حملات اسرائیل را خنثی کرده و «آسیبهایی جزئی» به برخی پایگاهها و مراکز نظامی وارد آمده است؛ اما در نهایت مشخص شد که دستکم ۴ درجهدار نظامی ایران در نتیجه حملات اسرائیل کشته شدهاند.
حتی رسانههای غربی نیز به محدود و کنترل شده بودن حمله اسرائیل اذعان کردند. بسیاری از رسانههای اسرائیلی و حتی امریکایی از واکنشی که از جانب رژیم تلآویو به حملات گسترده موشکی سپاه پاسداران ایران نشان داده شد ابراز ناامیدی کردند.
شماری از منتقدان، حملات اسرائیل را با نمایش موشکی اول اکتوبر ایران در آسمان این رژیم مقایسه کردند که به طور زنده از تلویزیونهای سراسر جهان پخش میشد و موشکهای بالستیک و هایپرسونیک ایران را نشان میداد که با موفقیت به اهداف تعیین شده برخورد میکنند، بدون آنکه سامانههای دفاع هوایی نامدار رژیم اسرائیل و متحدان غربی آن، قادر به مهار آن باشند.
در مقابل اما حتی یک تصویر تاییدشده از مانور ۱۰۰ جنگنده ادعایی رژیم اسرائیل در آسمان ایران منتشر نشد. تنها تصاویری که در حال حاضر به طور گسترده در رسانههای همگانی و شبکههای اجتماعی بازنشر میشود فعالیت موشکهای پدافندی ایران در واکنش به پرتابههای اسرائیلی است که به نظر میرسد یک به یک خنثی میشوند.
در پی حملات اسرائیل، به باور بسیاری از ناظران اکنون خاورمیانه جوی آرام را پس از حدود یک ماه التهاب کشنده تجربه میکند. تصور میشود که در پی این حملات، خطر وقوع یک جنگ فراگیر، گسترده و غیرقابل کنترل، دستکم در آینده قابل پیشبینی از میان رفته است.
آنچه این برداشت خوشبینانه را تقویت میکند عدم تاکید و تهدید مقامات ایرانی به پاسخ متقابل در برابر واکنش رژیم اسرائیل است.
شماری از منابع حتی میگویند که اسرائیل پیش از حمله به ایران، از طریق طرفهای ثالث به تهران اطلاع داده که حمله محدود خواهد بود تا ایران از پاسخ متقابل پرهیز کند. مقامهای مختلف دولت امریکا نیز در بیانیههای رسمی و واکنشهای خود به حمله اسرائیل به ایران بر این نکته تاکید کردند که انتظار دارند ایران به روند کنش و واکنش متقابل در برابر اسرائیل پایان دهد و به این ترتیب، چرخه خشونت و خطر گسترش جنگ در خاورمیانه متوقف شود.
به این ترتیب، اگرچه از منظر حقوقی و بر بنیاد ماده ۵۱ منشور سازمان ملل متحد، ایران به دلیل اینکه از جانب یک عامل خارجی هدف حمله قرار گرفته، حق دارد به این حمله در زمان و مکان مناسب پاسخ دهد؛ بنابراین از نظر دیپلماتیک و حقوقی، جمهوری اسلامی میتواند ادعا کند که حق پاسخگویی به حملات رژیم اسرائیل را برای خود محفوظ میداند؛ اما به عقیده آگاهان به لحاظ نظامی به نظر نمیرسد که هیچ یک از دوطرف متخاصم، مایل به دامن زدن به درگیری و تشدید تنشهای بیشتر باشند.
بر این اساس با وجود اینکه یک نسلکشی تمامعیار در شمال غزه جریان دارد و جنگ رژیم اسرائیل با حزبالله نیز بدون چشماندازی برای آتشبس همچنان از دوطرف قربانی میگیرد؛ اما پس از حمله سحرگاه ۵ عقرب اسرائیل بر اهداف نظامی ایران، آرامش نسبی در سراسر خاورمیانه و جهان به وجود آمده و دستکم در کوتاه مدت خطر وقوع یک جنگ تمامعیار منطقهای دیده نمیشود.
با این حال اما نباید فراموش کرد که ایران و اسرائیل به عنوان دو نیروی متخاصم در خاورمیانه که در طول دهها سال گذشته از طریق نیروهای نیابتی خود به همدیگر ضربه زده و برای کاهش نفوذشان بر قلمروهای مورد مناقشه، رویاروی هم قرار داشته اند، پس از حمله ۷ اکتبر سال گذشته جنبش حماس بر اسرائیل، چندین بار به طور مستقیم باهم درگیر شدهاند و این هرگز نشانه خوبی برای امنیت خاورمیانه و به یک معنا امنیت جهان نیست. درست به همین دلیل است که کارشناسان هشدار میدهند که خطر جنگ هنوز به طور کامل و برای همیشه برطرف نشده و در صورت عدم توقف جنگهای فاجعهبار و خونین جاری در غزه و لبنان و بدون استقرار یک صلح پایدار، عادلانه و مبتنی بر توافق و تعهد همه جوانب درگیر، هیچ تضمینی وجود ندارد که خاورمیانه امسال یا سالهای آینده یک جنگ مهیب و مرگبار را تجربه نکند؛ جنگی که به طور بالقوه از این ظرفیت برخوردار است که تمام قطبهای قدرت را به آوردگاه بکشاند و صلح و امنیت شکننده بینالمللی را با چالش بروز یک جنگ جهانی تمامعیار دیگر روبهرو سازد.