خرسندی طالبان از شکست کامالا
طالبان با اشاره به شکست کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا سادگی میتوانند استدلال کنند که حتی در توسعه یافتهترین دموکراسیهای موجود در جهان امروز نیز زنان به عنوان جنس دوم حق ندارند رئیس جمهور شوند؛ بنابراین هیچکس نباید انتظار داشته باشد که زنان افغان در سیاست و قدرت سهیم باشند و برای دستیابی به این هدف، بر رژیم طالبان فشار وارد کند.
در نخستین واکنش از یک مقام حکومت طالبان به نتایج انتخابات ریاست جمهوری امریکا، انعامالله سمنگانی؛ رئیس اطلاعات و فرهنگ طالبان در قندهار، گفت که امریکاییها آماده نیستند به یک زن به عنوان رئیس جمهور رای بدهند.
او در شبکه اجتماعی ایکس نوشت: «میگفتند بالاخره زن در امریکا رئیس جمهور میشود؛ کاری که هرگز نشده است و شاید پس از این کمتر کسی باور کند که شود. امریکاییها آماده نیستند زمام کشور بزرگ خود را به دست زن بسپارند.»
واکنش این مقام محلی طالبان نشان میدهد که شکست کامالا هریس به عنوان یک زن در انتخابات ریاست جمهوری امریکا موجب خرسندی عمیق رژیم طالبان در افغانستان شده است. این خرسندی دلایل و عوامل مختلفی دارد.
از نظر طالبان، زنان حق ندارند بدون همراهی مردان در عرصه عمومی ظاهر شوند، سهمی در سیاست و اجتماع داشته باشند، به عنوان یک انسان، متکی به قدرت و اراده خود باشند و از رهگذر کار و تلاش و دانش خویش نیازمندیهای حیاتی خود را تامین کنند.
رژیم حاکم بر افغانستان یکی از مردسالارانهترین رژیمهای موجود در جهان محسوب میشود. هیچ زنی در حکومت طالبان دارای سمت رسمی نیست. هزاران کارمند دولتی زن پس از سلطه طالبان خانهنشین شده و در حالی که شمار قابل توجه از آنها نانآور خانوادههایشان هستند حتی اجازه کار و فعالیت مستقلانه اقتصادی را نیز ندارند.
سیاستهای زنستیزانه طالبان اما به اینجا محدود نمیشود. آنها با تدوین قانون جنجالی و بحثبرانگیز به نام قانون امر به معروف و نهی از منکر، حتی آواز بلند زنان و صدای خنده آنها را نیز ممنوع و حرام اعلام کرده و به این ترتیب، زنان در جامعه زیر سلطه طالبان عملاً هیچ صدایی ندارند.
در چنین شرایطی، ریاست جمهوری کامالا هریس به عنوان یک زن در امریکا ممکن بود فشارها بر رژیم طالبان را افزایش دهد؛ زیرا انتظار میرفت که او بیش از اسلاف خود با جنبشهای اعتراضی زن در افغانستان، همگرایی و همصدایی نشان دهد و به منظور بازگشایی مکاتب و دانشگاهها به روی دختران و رفع ممنوعیت کار زنان در ادارات و بنگاههای اقتصادی بر رژیم طالبان فشار وارد کند.
علاوه بر این، کامالا هریس با انتقاد از توافقنامه دوحه که در زمان ترامپ میان کارگزاران او و طالبان امضا شده بود رقیب جمهوریخواه خود را به معامله با یک «گروه تروریستی» متهم کرد؛ معاملهای که به باور او وجب آزادی هزاران «تروریست» از زندانهای افغانستان شد.
بنابراین کاملاً قابل انتظار بود که طالبان خواهان پیروزی کامالا در انتخابات ریاست جمهوری امریکا نباشند و در مقابل بازگشت دوباره ترامپ به کاخ سفید را ترجیح دهند؛ کسی که بارها از روحیه جنگجویی طالبان ستایش کرده و با امضای یک توافقنامه مناقشهبرانگیز زمینهساز سقوط نظام جمهوری مورد حمایت ایالات متحده و سلطه مجدد طالبان بر افغانستان شده است.
علاوه بر این، همانگونه که در واکنش انعامالله سمنگانی نیز بازتاب یافته یکی دیگر از انگیزههای طالبان در ابراز خرسندی از شکست کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا تاکید بر درستی مواضع زنستیزانه این گروه است.
طالبان با اشاره به شکست کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا سادگی میتوانند استدلال کنند که حتی در توسعه یافتهترین دموکراسیهای موجود در جهان امروز نیز زنان به عنوان جنس دوم حق ندارند رئیس جمهور شوند؛ بنابراین هیچکس نباید انتظار داشته باشد که زنان افغان در سیاست و قدرت سهیم باشند و برای دستیابی به این هدف، بر رژیم طالبان فشار وارد کند.
آگاهان اما میگویند که شاید یکی از شاخصهایی که موجب شکست کامالا هریس در تقابل با ترامپ در کارزار انتخاباتی ریاست جمهوری امریکا شد جنسیت او به عنوان یک زن باشد؛ اما فراموش نکنیم که وضعیت زندگی زنان در امریکای به رهبری ترامپ و افغانستان زیر سلطه طالبان از زمین تا آسمان فرق دارد. بنابراین هرگونه مقایسهای میان شکست کامالا هریس در انتخابات ریاست جمهوری امریکا و «فتنه» توصیف کردن صدای زنان در افغانستان، قیاس معالفارق، تلاشی مذبوحانه برای فرار از مسئولیت و فرافکنی محض است که تنها در منطق مضحک طالبان میگنجد.
در این میان البته شکی وجود ندارد که به جز شکست کامالا هریس، یکی دیگر از موضوعاتی که موجب خرسندی و شادمانی طالبان در افغانستان شد پیروزی دونالد ترامپ بود. طالبان که در گذشته حتی دعا میکردند که ترامپ کرونا را شکست دهد و بهبود پیدا کند، بدون شک در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری امریکا نیز مشتاقانه منتظر پیروزی او در انتخابات و بازگشت مجددش به کاخ سفید بودند.
گرایشهای متقابل طالبان و ترامپ به همدیگر از زمان مذاکرات دوحه، امضای توافقنامه استعماری میان دوطرف، ستایشهای مکرر ترامپ از رهبران و جنگجویان طالبان بر همگان آشکار است. از نظر دونالد ترامپ در افغانستان تنها یک رهبر سیاسی وجود دارد و آن ملا عبدالغنی برادر است و ترامپ آماده است که با او بر سر مسائل بسیاری مذاکره و معامله کند، بدون آنکه مجبور باشد تکثر و تنوع سیاسی و قومی در افغانستان را به رسمیت بشناسد و یا کمترین اعتنایی به وضعیت رقت انگیز زنان و دختران این سرزمین در سایه سیاستهای سرکوبگرانه رژیم طالبان داشته باشد.
در این سو در افغانستان نیز برای طالبان بازگشت ترامپ به کاخ سفید و پایان کار یک دولت دموکرات که تظاهر به حقوق بشر، دفاع از حقوق زنان و لزوم تشکیل دولت فراگیر در افغانستان میکرد یک موهبت فوق العاده ارزشمند شمرده میشود.