طرح دوستی در زمینه بی‌اعتمادی؛ روابط پیچیده طالبان و همسایگان

موضع‌گیری تازه دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی و پاسخ تکراری طالبان به آن به وضوح بر این واقعیت شهادت می‌دهد که علیرغم تلاش و تقلای طالبان برای تغییر تصویر وحشتناک این گروه در نگاه سایر کشورها، از نظر همسایگان افغانستان، حاکمیت طالبان بر این کشور، کانون تهدید، منبع بی‌ثباتی و حامل خطر توسعه تروریزم به ورای مرزهای افغانستان است.

به دنبال هشدار دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی نسبت به خطر گسترش تروریزم از خاک افغانستان به کشورهای عضو این سازمان و همسایه‌های افغانستان، حمدالله فطرت؛ معاون سخنگوی طالبان گفت که هیچ تهدیدی از افغانستان متوجه کشور‌های دیگر نیست.

این در حالی است که ایمانقلی تاسماگامبتوف؛ دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی پیشتر گفته بود که این سازمان به نظارت بر چالش‌ها و تهدیدات از افغانستان ادامه می‌دهد.

او افزوده بود که خطر گسترش فعالیت‌های تروریستی، مهاجرت غیرقانونی و قاچاق غیرقانونی سلاح و مواد مخدر در آسیای میانه همچنان وجود دارد.

از نخستین روزهای بازگشت طالبان به قدرت، همسایگان و کشورهای منطقه بارها نسبت به پیامدهای امنیتی این رویداد برای همه کشورهای پیرامون افغانستان هشدار داده و ابراز نگرانی کرده‌اند.

این مواضع همچنان از سوی سازمان‌ها، کشورها و مقامات ارشد سیاسی و امنیتی همسایه و منطقه تکرار می‌شود و بیش از سه سال حاکمیت طالبان بر افغانستان هنوز قادر به تغییر این دیدگاه نسبت به این گروه نشده است.

کارشناسان می‌گویند که این یک ناکامی بزرگ برای طالبان است؛ طالبانی که همواره تلاش می‌کنند تا به کشورهای همسایه و منطقه اطمینان دهند که بازگشت آنان به قدرت تهدیدی برای هیچ کشوری نیست و آنان متعهد هستند که اجازه ندهند خاک افغانستان برای ایجاد ناامنی و بی‌ثباتی در کشورهای دیگر مورد استفاده قرار بگیرد.

موضع‌گیری تازه دبیرکل سازمان پیمان امنیت جمعی و پاسخ تکراری طالبان به آن به وضوح بر این واقعیت شهادت می‌دهد که علیرغم تلاش و تقلای طالبان برای تغییر تصویر وحشتناک این گروه در نگاه سایر کشورها، از نظر همسایگان افغانستان، حاکمیت طالبان بر این کشور، کانون تهدید، منبع بی‌ثباتی و حامل خطر توسعه تروریزم به ورای مرزهای افغانستان است.

درست به همین دلیل است که بسیاری از کشورهای همسایه از پاکستان و ایران گرفته تا جمهوری‌های آسیای میانه در چارچوب پیمان امنیت جمعی در تلاش هستند تا با ایجاد کمربندهای امنیتی، حصارکشی مرزی و اعمال سختگیرانه‌ترین رژیم‌های نظارت بر مرزها دامنه تنش‌های ناشی از حضور رشد و فعالیت تروریزم فرامرزی، باندهای قدرتمند قاچاق مواد مخدر و البته مهاجرت‌های دسته جمعی از افغانستان زیر سلطه طالبان را به حداقل ممکن کاهش دهند و از امنیت ملی و ثبات داخلی خود در قبال بحران‌های منطقه ناشی از وضعیت حاد افغانستان جلوگیری کنند.

این اقدامات و سیاست‌ها بدون شک برای طالبان خوشایند نیست. آن‌ها در صدد هستند تا تصویری عادی از افغانستانی رو به توسعه به جهان نشان دهند؛ کشوری که به زعم آن‌ها با حاکمیت طالبان توانسته به جنگ‌های چندده ساله پایان دهد، ترور و تریاک را مهار کند و در حال توسعه روابط سازنده خود با همه کشورهای همسایه، منطقه و جهان است.

البته تلاش‌ها و تقلاهای طالبان از سوی شماری از کشورهای همسایه و منطقه بی‌پاسخ نمانده است. به همین دلیل است که رژیم طالبان علیرغم فقدان مشروعیت ملی و ناکامی در کسب شناسایی بین‌المللی در حال حاضر با ده‌ها کشور جهان ارتباط و تعامل دارد و از رهگذر این روابط توانسته همچنان به حیات خود ادامه دهد و پایه‌های قدرت خویش را مستحکم سازد.

در مقابل، کشورهای همسایه و منطقه نیز با فعال نگه داشتن سفارتخانه‌های خود در کابل و تلاش برای توسعه روابط با دولت طالبان سعی می‌کنند از تقابل مستقیم با این رژیم خودداری کرده و کانال‌های ارتباط و همکاری را باز نگه دارند.

آگاهان می‌گویند که این سیاست، نشانگر طرح دوستی بر زمینه بی‌اعتمادی است. به بیان واضح‌تر، کشورهای همسایه و منطقه در حالی که افغانستان را همچنان کانون بحران، بی‌ثباتی، ناامنی و تهدید تروریزم، مواد مخدر و مهاجرت‌های گروهی می‌دانند و بخش عمده این بحران‌ها و معضلات را ناشی از حاکمیت دوباره طالبان بر سرنوشت این کشور ارزیابی می‌کنند، ناگزیر هستند تا با رژیم حاکم بر کابل وارد تعامل شده و از این طریق، طالبان را کنترل کرده و تهدیدها و خطرات ناشی از حاکمیت آن‌ها بر افغانستان برای امنیت ملی خود را مهار سازند.

این‌که این سیاست تا چه اندازه مثبت و اثربخش خواهد بود در حال حاضر شاید داوری درباره آن دشوار باشد؛ اما شماری از ناظران بدبین‌تر از همین اکنون هشدار می‌دهند که کشورهای منطقه و جهان، تحت تاثیر بازی‌های پیچیده و پشت پرده ابرقدرت‌هایی مانند امریکا با طالبان دچار یک اشتباه مهلک و مرگبار می‌شوند. آنان به منظور پرهیز از تنش و تقابل با طالبان به زعم خود سعی دارند تا با حفظ روابط، آنان را کنترل کند؛ اما در واقع طالبان را تقویت می‌کنند، پایه‌های قدرت آن‌ها را مستحکم می‌سازند، به استمرار حاکمیت طولانی‌شان بر افغانستان کمک می‌کنند و در نتیجه به پروژه‌های ضد امنیتی و ایدئولوژیک این گروه از جمله تقویت تروریزم و صدور آن به کشورهای دیگر سهیم می‌شوند.

مطالب مرتبط