سایه تروریستهای فعال در افغانستان بر امنیت آسیای مرکزی
بدون توجه به اینکه موضع تازه وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی درباره خطر تروریستهای فعال در افغانستان تحت کنترل طالبان برای امنیت آسیای مرکزی تا چه اندازه بر سیاست صلحجویانه و رویکرد تعاملی این کشورها با حکومت طالبان تاثیر میگذارد یا نمیگذارد، بیانیه مورد اشاره وزرای امور خارجه کشورهای عضو پیمان امنیت جمعی یک بار دیگر بر این واقعیت آشکار تاکید میکند که حضور گروههای تروریستی در افغانستان غیرقابل انکار است و ادعاهای طالبان درباره مقابله با تروریزم و قطع ارتباط با گروههای تروریستی هرگز نمیتواند هرگز از سوی کشورهای دیگر مورد پذیرش قرار بگیرد.
وزیران امور خارجه کشورهای عضو پیمان امنیت جمعی (CSTO) روز یکشنبه، ۱۱ قوس، در بیانیهای گفتند که گروههای تروریستی مستقر در افغانستان یکی از جدیترین تهدیدات برای کشورهای آسیای مرکزی هستند.
در بیانیه وزیران خارجه این کشورها آمده است: «ما به این نکته اشاره میکنیم که گروههای تروریستی مستقر در افغانستان تهدید جدی برای امنیت کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی ایجاد میکنند.»
آنان همچنین بر تشکیل حکومت همهشمول که از تمام اقوام افغانستان نمایندگی کند، تأکید کردهاند.
این تازهترین هشدار یک سازمان مهم امنیتی در منطقه درباره خطر تروریستهای فعال در افغانستان برای امنیت منطقهای است؛ هشداری که نشان میدهد تروریزم فرامرزی در افغانستان علیرغم انکارهای طالبان، همچنان فعال باقی مانده، روز به روز رشد و پیشرفت کرده و اکنون به خطری جدی برای امنیت کشورهای پیرامون تبدیل شده است.
این هشدار در عین حال میتواند زنگ خطر را برای کشورهایی به صدا درآورد که تعامل با طالبان را در دستور کار خود قرار دادهاند و تصور میکنند که از این رهگذر میتوانند منافع استراتژیک خود را تامین کنند و در عین حال، نگرانیهای امنیتیشان درباره تحولات جاری در افغانستان را نیز مرتفع سازند.
کارشناسان مسائل منطقهای میگویند که هشدار تازه وزرای امور خارجه کشورهای عضو پیمان امنیت جمعی در عین حال میتواند یک نشانه مثبت نیز تلقی شود و آن اینکه روسای دستگاههای دیپلماسی کشورهای همسایه و منطقه که لزوماً روندهای تعامل با طالبان را به پیش میبرند و مسئول ترمیم و توسعه روابط این کشورها با رژیم حاکم بر کابل هستند هم با سازمانها و مراجع امنیتی این کشورها همسو و همصدا شده و درباره خطرات ناشی از تروریزم فرامرزی در افغانستان هشدار میدهند و ابراز نگرانی میکنند.
بنابراین انتظار میرود که در پی این هشدارها که نخستین بار هم نیست که از سوی یک سازمان معتبر منطقهای درباره حضور گروههای مختلف تروریستی در افغانستان و پیامدهای آن برای امنیت و ثبات در سراسر منطقه، ابراز میشود کنشگران عرصه سیاست خارجی با ناظران و استراتژیستهای امنیتی برای اتخاذ مواضع هماهنگ و مشترک در قبال افغانستان زیر سلطه طالبان و پاسخگو قرار دادن حاکمان کنونی افغانستان در قبال امنیت منطقه متحد شوند.
به عبارت واضحتر، اگرچه در حال حاضر بسیاری از کشورهای همسایه و منطقه با طالبان تعامل دارند و این تعامل نیز به رهبران طالبان این اعتماد به نفس را اعطا کرده که حکومت آنها حتی بدون نیاز به شناسایی رسمی از سوی مجامع بینالمللی، قادر است روابط خارجی خود را ساماندهی کند و به تعاملات و ارتباطات خود با کشورهای خارجی ادامه دهد؛ اما اگر تهدیدها و نگرانیها و خطرات گروههای تروریستی مورد حمایت طالبان در افغانستان برای امنیت منطقه مورد توجه روسای دستگاههای دیپلماسی کشورهای همسایه قرار بگیرد این بدون شک، موانعی جدی را در مسیر سیاست خارجی تعاملی این کشورها با طالبان ایجاد خواهد کرد و به این ترتیب، طالبان میان دو گزینه ادامه تعامل، مشروط به مبارزه جدی واقعی و مسئولانه با تروریزم یا ادامه حمایت از تروریستهای فراملیتی به بهای از دست دادن روابط خارجی با کشورهای همسایه و منطقه و پذیرش انزوای سیاسی و هزینههای اقتصادی ناشی از آن قرار خواهند گرفت.
با این حال و بدون توجه به اینکه موضع تازه وزرای امور خارجه کشورهای عضو سازمان پیمان امنیت جمعی درباره خطر تروریستهای فعال در افغانستان تحت کنترل طالبان برای امنیت آسیای مرکزی تا چه اندازه بر سیاست صلحجویانه و رویکرد تعاملی این کشورها با حکومت طالبان تاثیر میگذارد یا نمیگذارد، بیانیه مورد اشاره وزرای امور خارجه کشورهای عضو پیمان امنیت جمعی یک بار دیگر بر این واقعیت آشکار تاکید میکند که حضور گروههای تروریستی در افغانستان غیرقابل انکار است و ادعاهای طالبان درباره مقابله با تروریزم و قطع ارتباط با گروههای تروریستی هرگز نمیتواند هرگز از سوی کشورهای دیگر مورد پذیرش قرار بگیرد.
به این ترتیب، کشورهای همسایه و منطقه نمیتوانند همزمان با رژیم طالبان در افغانستان روابط گسترده سیاسی اقتصادی و حتی امنیتی برقرار کنند؛ اما از جانب دیگر، ناظر و نگران فعالیت رو به گسترش گروههای فراملیتی تروریستی و حمایتهای پیدا و پنهان رژیم طالبان از این گروهها باشند؛ زیرا این رویکرد با وجود اینکه ممکن است منافع کوتاه مدت کشورها از رهگذر تعامل با طالبان را تامین و تضمین کند؛ اما نمیتواند خطرات ویرانگر و هزینههای وحشتناک ناشی از نادیده گرفتن پیوندهای وثیق و مستحکم طالبان با گروههای تروریستی منطقهای را کاهش دهد یا از میان ببرد.
به همین دلیل است که انتظار میرود در کنار ابراز نگرانیها هشدارها و فراخوانهای مکرر برای تشکیل یک حکومت فراگیر و فراقومی در افغانستان که در قبال مسئولیتهای منطقهای و بینالمللی افغانستان کاملاً مسئول و پاسخگو باشد، کشورهای همسایه و منطقه از تعامل مستقل و مستقیم با رژیم طالبان پرهیز کنند و با اتخاذ مواضع مشترک و جمعی در برابر تهدیدهایی که منافع مشروع و مشترک این کشورها را با خطر روبهرو میکند متحد شوند.