سفر عراقچی به کابل؛ نیاز ایران یا نفع طالبان؟

سفر سید عباس عراقچی؛ وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل اگرچه از اهمیت فراوانی برخوردار بود و در عین حال ایرانی‌ها انتظار داشتند که این سفر گره‌های رابطه میان دوطرف را باز کند، زمینه‌های بروز تنش بالقوه در روابط را از میان بردارد و مسائل مهمی مانند آب و مهاجرت را یک بار برای همیشه حل و فصل کند، پیش از آن‌که نیازهای مورد اشاره ایران را برآورده کرده باشد منافع طالبان را تامین کرد.

سید عباس عراقچی؛ وزیر امور خارجه ایران در سفر به کابل درباره  «مهاجران افغان» و «حقابه ایران از هلمند» با مقامات طالبان گفتگو کرد.

اسماعیل بقائی؛ سخنگوی وزارت خارجه ایران گفت که این سفر با هدف «تقویت روابط دوجانبه، پی‌گیری منافع ملی ایران و تعامل بر سر مسائل مورد علاقه و نگرانی‌های مشترک» انجام شده است.

در دیدار عراقچی با امیرخان متقی، دوطرف درباره روابط سیاسی، اقتصادی و امنیتی بین ایران و افغانستان گفتگو کردند.

به نظر می‌رسد که ایرانی‌ها انتظار زیادی از سفر سید عباس عراقچی به کابل داشتند. او بلندپایه‌ترین مقام ایرانی بود که در بیش از سه سال گذشته یعنی به دنبال حاکمیت طالبان بر افغانستان به کابل سفر کرد؛ رویدادی که نشان می‌دهد ایرانی‌ها تا چه اندازه برای این سفر اهمیت قائل بودند و بدون شک، روی دستاوردهای قابل ارزیابی آن حساب باز کرده بودند.

همان‌گونه که در بالا نیز اشاره شد مساله «حقابه» ایران از رودخانه هلمند و نیز وضعیت بحرانی مهاجران افغان در ایران از عمده‌ترین مسائلی بود که در دستور کار وزیر امور خارجه ایران و هیات همراه او در سفر به کابل قرار داشت.

مقامات ایرانی انتظار دارند که طالبان به تعهدات پیشین خود مبنی بر به اجرایی کردن توافق‌نامه ۱۳۵۱ میان ایران و افغانستان در حوزه «حقابه» پای‌بند باشند و به آن عمل کنند؛ اما در مقابل، طالبان علیرغم تکرار وعده‌های پیشین خود مبنی بر این‌که به مفاد توافقنامه مورد اشاره کاملاً متعهد هستند در عمل چنین نشان نمی‌دهند.

ادامه سیاست‌های مناقشه‌برانگیز دولت اشرف‌غنی در زمینه مدیریت منابع آبی و آب‌های سرزمینی افغانستان با احداث سدها و بندهای متعدد به ویژه در مناطق غربی کشور، ایرانی‌ها را نسبت به تعهدات طالبان در حوزه آب ناامید و نگران کرده است.

علاوه بر این به نظر می‌رسد که آب به مثابه یک اهرم فشار ژئوپلیتیک از سوی برخی رقبای ایران از طریق طالبان مورد استفاده قرار می‌گیرد و به همین دلیل، شماری از کشورهای منطقه و جهان از جمله ترکیه، برخی کشورهای عربی، آذربایجان و حتی امریکا از پروژه‌های آبی طالبان حمایت مالی می‌کنند؛ موضوعی که از نظر مقامات ایرانی نه تنها آثار، عواقب و پیامدهای زیست محیطی برای مناطق شرقی ایران در پی دارد؛ بلکه نوعی تلاش شیطنت‌آمیز برای ایجاد تقابل میان طالبان و تهران است.

به همین دلایل، شاید یکی از مهم‌ترین اهداف سفر سید عباس عراقچی به کابل، طرح صریح مساله آب و تامین «حقابه» مورد ادعای ایران از رودخانه هلمند بود؛ اما طالبان همچنان با تکرار وعده‌های پیشین خود عملاً هیچ گام اساسی با امضای تفاهم‌نامه‌ها یا توافق‌نامه‌های تازه با طرف ایرانی در مسیر تحقق مطالبه ایران در حوزه آب برنداشتند.

طالبان همچنین با وجود این‌که از این سفر برای نشان دادن قدرت دیپلماسی و روابط رو به توسعه خود با کشورهای همسایه و منطقه استفاده کردند، در عمل اقبال چندانی به سفر وزیر امور خارجه ایران به کابل نشان ندادند.

یکی از واضح‌ترین نشانه‌ها در این زمینه، استقبال رسمی از هیات بلندپایه ایرانی در میدان هوایی کابل بود که در آن، تنها عبداللطیف نظری؛ معاون هزاره‌تبار وزارت اقتصاد طالبان و نیز ذاکر جلالی؛ از مقامات میان‌پایه وزارت خارجه طالبان حضور داشتند. به عقیده آگاهان، استقبال این افراد از هیات عالی‌رتبه ایرانی در میدان هوایی کابل، حامل این پیام صریح بود که علیرغم اشتیاق ایرانی‌ها طالبان همچنان در زمینه توسعه روابط با تهران، محتاطانه و مصلحت‌اندیشانه عمل می‌کنند.

کارشناسان می‌گویند که طالبان نمی‌خواهند با توسعه روابط راهبردی خود با تهران، فغانستان را بار دیگر به کانون رقابت‌های فشرده ژئوپلیتیک تبدیل کند. آن‌ها در عین حال تحت تاثیر اختلافات عمیق ایدئولوژیک و برخی گرایش‌های سیاسی با جمهوری اسلامی علیرغم توسعه روابط تجاری و اقتصادی با این کشور، فاصله معنادار خود با همسایه غربی افغانستان را حفظ می‌کنند تا به سایر بازیگران منطقه‌ای و بین‌المللی نشان دهند که حاضر نیستند روابط با ایران را بر رابطه با سایر رقبای جمهوری اسلامی در منطقه و جهان ترجیح دهند.

به بیان صریح‌تر، طالبان که مشتاقانه خواستار معامله با ترامپ برای عادی‌سازی رابطه هستند، هیچگاه نمی‌خواهند با ارتقای روابط کنونی خود با ایران در سطح راهبردی و استراتژیک، چشم‌انداز عادی‌سازی رابطه خود با واشنگتن را خراب کنند.

این همان چیزی است که طالبان در ارتباط و تعامل با سایر رقبا و دشمنان امریکا در منطقه و جهان نیز مد نظر قرار می‌دهند. به عنوان نمونه آن‌ها تاکنون حتی با کشورهایی مانند روسیه و چین که در عرصه بین‌المللی قدرت‌های هماورد امریکا به حساب می‌آیند نیز رابط راهبردی برقرار نکرده‌اند و به امید بهبود رابطه با واشنگتن ارتباط با دشمنان امریکا را کاملاً محدود و کنترل شده نگه داشته‌اند.

با توجه به این واقعیت‌ها سفر سید عباس عراقچی؛ وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران به کابل اگرچه از اهمیت فراوانی برخوردار بود و در عین حال ایرانی‌ها انتظار داشتند که این سفر گره‌های رابطه میان دوطرف را باز کند، زمینه‌های بروز تنش بالقوه در روابط را از میان بردارد و مسائل مهمی مانند آب و مهاجرت را یک بار برای همیشه حل و فصل کند، پیش از آن‌که نیازهای مورد اشاره ایران را برآورده کرده باشد منافع طالبان را تامین کرد؛ زیرا به این گروه یک بار دیگر امکان مانور سیاسی و نمایش قدرت در برابر مطالبات جامعه بین‌المللی را داد و مهم‌تر از همه اینکه یک برگ برنده کارآمد و موثر در هرگونه معامله احتمالی میان ترامپ و طالبان در اختیار این گروه قرار داد و آن اینکه اگر ترامپ از معامله با طالبان امتناع کند، توسعه روابط با ایران به عنوان گزینه جایگزین به سرعت در دستور کار رهبران طالبان قرار خواهد گرفت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *