تهدید یا تعامل؛ کار طالبان با ترامپ به کجا میرسد؟
طالبان به طور محتاطانه و محافظهکارانهای که بعضاً حتی به طور تحقیرآمیزی بزدلانه به نظر میرسد امیدوار به عادیسازی رابطه با دولت ترامپ هستند و به احتمال قوی در پشت پرده، تلاشهای فشردهای را از طریق قطر، امارات و سایر بازیگران منطقهای برای ایجاد کانالهای مستقیم با ترامپ و تیم او راهاندازی کردهاند.
به دنبال تهدید مارکو روبیو؛ وزیر امور خارجه امریکا علیه رهبران طالبان، سهیل شاهین؛ سفیر طالبان در قطر هشدار داد: «همه باید از جهاد ملت افغانستان در مقابل فشار و تهاجم، در دهههای اخیر درس بگیرند.»
مارکو روبیو پیشتر گفته بود که طالبان نسبت به آنچه تاکنون اعلام شده، شمار بیشتر شهروندان امریکایی را به گروگان گفتهاند.
او افزود: «اگر این واقعیت داشته باشد، ما باید فورا یک جایزه بسیار بزرگ بر سر رهبران ارشد طالبان اختصاص دهیم، شاید حتی بیشتر از آنچه برای اسامه بن لادن تعیین کرده بودیم.»
شاهین در واکنش به این تهدید، گفته است که سیاست دولت طالبان حل مسائل بهصورت مسالمتآمیز از طریق گفتگو است.
نکته اول این است که طالبان در سطح بسیار پایین به تهدید آشکار و بزرگ وزیر امور خارجه امریکا پاسخ دادند و این به معنای آن است که رهبران این گروه همچنان محتاطانه و امیدوارانه به سیاستهای دولت جدید دونالد ترامپ نگاه میکنند و آرزو دارند که مسیرهای معامله قابل انتظار آنان با ترامپ در دوره دوم بسته نشود. به همین دلیل آنها در حال حاضر هیچ تصمیم و ارادهای برای ایجاد تنش و تقابل با ایالات متحده ندارند و حتی از پاسخ دادن به تهدیدات مستقیم، آشکار و زننده مقامات عالیرتبه امریکایی نیز در سطح بالا پرهیز میکنند.
نکته دوم این است که حتی در واکنشی که از سوی سهیل شاهین؛ سفیر طالبان در قطر در پاسخ به تهدید بیسابقه وزیر امور خارجه امریکا مطرح شده نیز ترکیبی از تهدید و تفاهم نهفته است.
آقای شاهین در عین حال که وزیر امور خارجه امریکا را به کارنامه ادعایی «جهاد» طالبان و مردم افغانستان رجعت داده و به این ترتیب، تلاش کرده به او هشدار دهد که هرگز روحیه جهادی مردم افغانستان را علیه امریکا برنیانگیزد و آن را دوباره امتحان نکند، همچنان بر موضع اصولی طالبان یعنی رویکرد تعاملی و معاملهگرایانه با دولت ترامپ تاکید ورزیده و سعی کرده سیگنالهای مثبت و چراغ سبز مورد نظر رهبران طالبان را به مقامات جدید کاخ سفید در زمینه تعامل و معامله ارسال کند.
این نشان میدهد که طالبان به طور محتاطانه و محافظهکارانهای که بعضاً حتی به طور تحقیرآمیزی بزدلانه به نظر میرسد امیدوار به عادیسازی رابطه با دولت ترامپ هستند و به احتمال قوی در پشت پرده، تلاشهای فشردهای را از طریق قطر، امارات و سایر بازیگران منطقهای برای ایجاد کانالهای مستقیم با ترامپ و تیم او راهاندازی کردهاند.
این در حالی است که در مقابل، مقامات مختلف دولت ترامپ به شمول شخص رئیس جمهور ایالات متحده در مناسبتهای و به بهانههای گوناگون، طالبان را تهدید میکنند، از اعمال فشار بر این گروه برای بازگرداندن تسلیحات امریکایی سخن میگویند، ارسال بستههای پول نقد توسط امریکا به کابل را متوقف کردهاند و در حال تعیین شرایط سنگین برای استمرار کمکهای مالی ایالات متحده به افغانستان هستند.
اظهارات تند و تهدیدآمیز مارکو روبیو؛ وزیر امور خارجه رادیکال دونالد ترامپ نیز در راستای همین سیاست قابل ارزیابی است و به معنای آن است که مدیران جدید واشنگتن برخلاف دولت جو بایدن، مصمم به اعمال فشار بر طالبان برای تحمیل شرایط خود بر این گروه و کسب امتیازات مورد نظر ایالات متحده هستند.
بنابراین، طالبان که به دنبال قطع کمکهای مالی ایالات متحده با شرایط سخت اقتصادی روبهرو شده، بحران و بیثباتی در بازار ارز و داد و ستدهای مالی در افغانستان به شدت ادامه دارد و علیرغم تدابیر ناکارآمد مقامات بانک مرکزی طالبان و اعمال فشارهای مضاعف، بیهوده و غیرقانونی بر صرافان و کنشگران بازارهای مالی و ارزی کشور، نه تنها از حجم بحران کاسته نشده؛ بلکه آثار و پیامدهای ریزش ارزش پول ملی بر قیمت مواد اولیه در بازار کابل و سایر شهرها فشارهای فزاینده بر طالبان را تشدید کرده است.
اگرچه طالبان به طور پیوسته ادعا میکنند که منابع لازم برای بازگرداندن ثبات به بازار ارز را در اختیار دارند و در عین حال با برگزاری جلسات متعدد با فعالان بازار ارز و کنشگران مالی تاجران بزرگ و بانکهای تجاری کشور از آنان میخواهند که سرمایههای دالری خود را به بازار تزریق کنند، قیمت سفارشی و دیکته شده از سوی بانک مرکزی طالبان را مبنای داد و ستدهای ارزی قرار دهند و از اعلام رسمی قیمت لحظهای دالر در برابر افغانی و بالعکس، در شبکههای اجتماعی و رسانههای جمعی پرهیز کنند؛ اما کارشناسان میگویند که وضعیت بحرانی بازار ارز به طور مستقیم تحت تاثیر اقدامات و سیاستها و مواضع دولتمردان امریکایی قرار دارد و تدابیر و تمهیدات طالبان هیچ تاثیری بر این وضعیت نخواهد داشت؛ مادامی که ایالات متحده رویکرد کنونی خود را تغییر نداده و روند ارسال بستههای پول نقد به کابل از سر گرفته نشده است.
از جانب دیگر، پیشبینی نمیشود که در آینده نزدیک، دونالد ترامپ و تیم تندرو او بر تصامیم و سیاستهای خود در حوزه تعامل با طالبان تجدید نظر کنند. به احتمال زیاد آنها همچنان به فشارهای مالی و اقتصادی بر طالبان ادامه خواهند داد تا این رژیم را به تمکین در برابر شرایط ایده آل ایالات متحده و پذیرش پیششرطها و تامین امتیازات مورد انتظار واشنگتن وادار سازند.
در این میان، طالبان باید تصمیم بگیرند که تا چه اندازه و به چه قیمتی آماده معامله با ترامپ هستند. آیا اگر ترامپ همچنان بر موضع قبلی خود مبنی بر ارسال پول نقد در قبال بازگرداندن تسلیحات امریکایی به ایالات متحده اصرار ورزد و یا چنانچه بیشتر اعلام کرده بود، خواستار احیای سیطره نظامی ایالات متحده بر پایگاه استراتژیک بگرام شود آیا طالبان حاضر و قادر به تحقق این پیش شرطها در قبال عبور از بحران اقتصادی و خطر فروپاشی حاکمیت خود هستند؟