مجرم به صحنه جرم بازگشت؛ خشم زنان معترض از سفر خلیلزاد به کابل

شکایت بردن از یک خائن به رئیس او، امری بیهوده است و هرگز نباید انتظار داشت که نامه سرگشاده چندین نهاد مدافع حقوق زنان و زنان معترض به دونالد ترامپ بتواند واشنگتن را از مسیر معامله با طالبان بازدارد یا نقش خلیلزاد در این زمینه را کمرنگ سازد.

۲۳ گروه از زنان معترض افغانستان در نامه‌ای به دونالد ترامپ، خواستار محاکمه زلمی خلیلزاد شدند. زنان معترض تصریح کرده‌اند که به دلیل سیاست‌های نادرست و «خیانت‌آمیز» خلیلزاد با سرکوب و تحقیر روبه‌رو شده‌اند.

زنان معترض، خلیلزاد را متهم کرده‌اند که زمینه بازگشت طالبان به قدرت را فراهم کرده و به ارزش‌های امریکا خیانت کرده است. به گفته آن‌ها، خلیلزاد در پوشش یک دیپلمات، به‌عنوان «مامور خیانتکار» عمل کرده و طالبان را از یک گروه تروریستی به یک نیروی مشروع تبدیل کرده است.

زنان معترض همچنین از وزارت خارجه امریکا خواسته‌اند که «خیانت خلیلزاد به امریکا و نقش او در سقوط افغانستان» را به‌طور کامل بررسی کند.

زنان معترض افغانستان درست می‌گویند؛ زیرا زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه پیشین امریکا در امور صلح افغانستان در محور یک خیانت تاریخی قرار دارد که در نتیجه آن، آرمان‌ها، رویاها، امیدها و قربانی‌های بزرگ زنان و دختران افغان که طی سال‌ها مبارزه و مقاومت به دست آمده بود یک‌شبه برباد رفت.

همان‌گونه که در نامه سرگشاده زنان افغان به رئیس جمهور امریکا نیز بازتاب یافته، خلیلزاد نه تنها به مردم افغانستان به ویژه زنان و دختران این سرزمین خیانت کرد؛ بلکه حتی اصول، ادعاها و شعارهای دموکراتیک و حقوق بشری امریکا را نیز زیر پا گذاشت و در خیانتی شرم‌آور به یک گروه نامشروع که تا دیروز «تروریستی» خوانده می‌شد، مشروعیت ملی و بین‌المللی بخشید و آن را از مسیری غیردموکراتیک، سازشکارانه و بدون حضور و آگاهی مردم افغانستان در نتیجه یک توافق‌نامه استعماری بر سرنوشت میلیون‌ها نفر از شهروندان این سرزمین مسلط کرد.

با این حال، زلمی خلیلزاد یک مامور بود. او از سوی دولت امریکا موظف به انجام معامله‌ای شده بود که در نتیجه آن طالبان باید به قدرت بازمی‌گشتند، نظام جمهوری ساقط می‌شد و هزینه‌های سنگین این معامله را باید زنان و دختران افغان متحمل می‌شدند. بنابراین نامه نوشتن به دونالد ترامپ یعنی کسی که زلمی خلیلزاد را به این سمت منصوب کرده بود هرگز نمی‌تواند امیدهای زنان افغان برای محاکمه این شیاد خیانتکار را محقق سازد.

به بیان دیگر، زلمی خلیلزاد یک مامور خیانتکار به امریکا نبود؛ بلکه ماموریت اصلی او که از سوی دولت پیشین دونالد ترامپ به وی واگذار شده بود خیانت بود. او به خوبی از عهده انجام این ماموریت برآمد و اهداف استعماری امریکا از معامله با طالبان را برآورده کرد.

اینکه گفته می‌شود زلمی خلیلزاد به اصول و آرمان‌های ایالات متحده خیانت کرد، نشان‌دهنده برداشت سطحی از شعارهای دروغین مقامات امریکایی در زمینه حقوق بشر، دموکراسی، آزادی و دفاع از حقوق زنان است. این شعارها تا زمانی اعتبار دارد که امریکا برای تامین منافع راهبردی و تحمیل هژمونی نامشروع خود بر سرنوشت ملت‌های دیگر به آن‌ها نیاز دارد و از آن‌ها استفاده می‌کند.

در افغانستان اما تاریخ مصرف شعارهای یادشده به پایان رسید و امریکا ترجیح داد که به جای حمایت از یک دولت فاسد و دست‌نشانده به نام دفاع از دموکراسی و حقوق بشر، با گروهی وارد معامله شود که آن را پیشتر «تروریستی» اعلام کرده و برای سرکوب و نابودی آن بیش از صد هزار نیروی نظامی به افغانستان گسیل داشته بود.

این‌که به دنبال بازگشت دوباره دونالد ترامپ به قدرت، زلمی خلیلزاد نیز برای بازدید از کاردستی خائنانه خود به افغانستان بازمی‌گردد و در قالب یک هیات رسمی امریکایی با مقامات ارشد طالبان دیدار می‌کند، به معنای آن است که دولت ترامپ همچنان به او به عنوان تسهیلگر پروژه‌های بعدی امریکا در راستای معامله با طالبان اعتماد دارد و نه تنها کارنامه خائنانه پیشین او را تایید می‌کند؛ بلکه حتی این امکان نیز وجود دارد که شیاد امریکایی بار دیگر ماموریت معاملات بعدی با رژیم طالبان را به عهده بگیرد.

بنابراین شکایت بردن از یک خائن به رئیس او، امری بیهوده است و هرگز نباید انتظار داشت که نامه سرگشاده چندین نهاد مدافع حقوق زنان و زنان معترض به دونالد ترامپ بتواند واشنگتن را از مسیر معامله با طالبان بازدارد یا نقش خلیلزاد در این زمینه را کمرنگ سازد.

با توجه به این واقعیت‌های تلخ و دردناک، زنان و دختران افغانستان باید بپذیرند که دفاع از حقوق بشر، دموکراسی و حق کار و تحصیل زنان از اولویت‌های ایالات متحده حذف شده و دولت ترامپ حتی تظاهر به تعهدات ادعایی امریکا در این زمینه‌ها نیز نمی‌کند و سفر زلمی خلیلزاد به کابل در چارچوب یک هیات رسمی امریکایی ین برداشت را تایید می‌کند.

شاید باورکردنی نباشد؛ اما تنها راه باقیمانده در برابر زنان معترض نه اتکا به امریکا و نه امید به شعارهای دروغین ایالات متحده در زمینه دفاع از حقوق بشر و آزادی؛ بلکه راه‌اندازی یک مبارزه مستقل ملی در برابر ظلم و ستم و سرکوب و بی‌عدالتی و تبعیض و تعصب بر اساس سنت‌های فرهنگی و اجتماعی مردم افغانستان بدون وابستگی به قدرت‌های خارجی است و جز این، هرگونه تلاشی برای پاسخگو قرار دادن عوامل خیانت بزرگی که در دوحه علیه مردم افغانستان انجام شد بیهوده و بی‌نتیجه خواهد بود.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *