طالبان در راه اروپا؛ دیروز ناروی، فردا بریتانیا
طالبان که تا دیروز در فهرست گروههای تروریستی قرار داشتند و بسیاری از کشورهای جهان از جمله قدرتهای غربی و در راس همه آنها امریکا و بریتانیا برای سرنگونی رژیم طالبان و کشتن رهبران، فرماندهان و اعضای آن به افغانستان لشکرکشی نظامی کرده بودند، امروزه در قالب دیپلماتهای مشروع و موجه، راهی کشورهای اروپایی میشوند و سفارتخانههای افغانستان در این کشورها را یکی پس از دیگری تصاحب میکنند.
پس از بسته شدن سفارت افغانستان در لندن، پرچم ملی افغانستان از ساختمان سفارت پایین کشیده شد. سفارت افغانستان در لندن در ماه میزان ۱۴۰۳ بسته شد. زلمی رسول؛ سفیر حکومت پیشین افغانستان، بریتانیا را متهم کرد که به درخواست اداره طالبان دروازه سفارت را بسته است.
پس از بسته شدن سفارت، وزارت خارجه بریتانیا گفت که نقشی در بستن سفارت افغانستان نداشته و آن را به درخواست «دولت افغانستان» بسته است.
در آن زمان، آقای رسول گفت که طالبان با ارسال مکتوبی به حکومت بریتانیا کارمندان سفارت را برکنار و خدمات این نمایندگی را بیاعتبار اعلام کرد.
نکته مهم این است که پایین کشیدن پرچم دولت پیشین از فراز ساختمان سفارت افغانستان در لندن تنها چند روز پس از واگذاری رسمی سفارت افغانستان در اسلو به دیپلماتهای طالبان صورت میگیرد.
این تحولات به دنبال سفر پرحاشیه هیات امریکایی به کابل و دیدار آن با مقامات ارشد حکومت طالبان رخ میدهد؛ سفری که در آن زلمی خلیلزاد؛ نماینده پیشین امریکا در امور صلح افغانستان و معمار توافقنامه استعماری دوحه نیز حضور داشت.
به دنبال این سفر، هم مقامات طالبان و هم دولتمردان امریکا از پیامدها و دستاوردهای آن ابراز خوشبینی کردند و امریکا بلافاصله پس از آن، نام سراجالدین حقانی و دو رهبر دیگر شبکه حقانی را از فهرست تروریستهای تحت تعقیب خود حذف کرد.
همزمان، سخنگویان طالبان نیز درباره تاثیرات آینده تعامل با واشنگتن و عادیسازی رابطه میان امریکا و افغانستان ابراز امیدواری کردهاند.
همه این تحولات نشان میدهد که رویکرد غرب نسبت به حکومت طالبان تغییر کرده، ادعاهای حقوق بشری کنار گذاشته شده، شعارهای دفاع از حقوق زنان فراموش شده و قربانیان بزرگی که مردم افغانستان برای دستیابی به عدالت دموکراسی، آزادی، حقوق بشر و مهمتر از همه حق تعیین سرنوشت داده بودند همگی زیر پا گذاشته شده است.
به این ترتیب، طالبان که تا دیروز در فهرست گروههای تروریستی قرار داشتند و بسیاری از کشورهای جهان از جمله قدرتهای غربی و در راس همه آنها امریکا و بریتانیا برای سرنگونی رژیم طالبان و کشتن رهبران، فرماندهان و اعضای آن به افغانستان لشکرکشی نظامی کرده بودند، امروزه در قالب دیپلماتهای مشروع و موجه، راهی کشورهای اروپایی میشوند و سفارتخانههای افغانستان در این کشورها را یکی پس از دیگری تصاحب میکنند.
این رویدادها نشان میدهد که معیارهای غرب در زمینه مبارزه با تروریزم و دفاع از حقوق بشر، کاملاً دوگانه و مبتنی بر منافع کشورهای غربی است. به بیان دقیقتر، دیروز منافع غرب اقتضا میکرد که به نام مبارزه با تروریزم و سرنگونی رژیم طالبان به افغانستان لشکرکشی نظامی کند، امروز اما نه تنها شعار مبارزه با تروریزم و دفاع از حقوق بشر و حقوق زنان کارساز نیست؛ بلکه این تروریستهای دیروز هستند که باید مشروعیت پیدا کنند تا منافع و اهداف حیاتی و راهبردی قدرتهای غربی در افغانستان و منطقه تضمین شود.
این چرخش تاریخی، درسهای بزرگی برای همه کسانی دارد که همچنان تصور میکنند که غرب بزرگترین مدافع آزادی، دموکراسی و حقوق بشر است و مبارزه قدرتهای غربی با تروریزم، جدی و واقعی میباشد.
واقعیت دیگری که در نتیجه این تحولات رونما میشود این است که مانع اصلی در مسیر به رسمیت شناخته شدن رژیم طالبان، نه سیاستهای این رژیم علیه زنان و دختران، اقلیتهای قومی و مذهبی، خبرنگاران و رسانهها و سایر اقشار و اقوام افغانستان، و یا پیوندهای مستحکم طالبان با گروههای تروریستی و تبدیل افغانستان به بزرگترین «مدرسه جهادی» و کانون عمده تولید تروریزم در سطح منطقه بوده؛ بلکه در این زمینه، چشم قدرتهای غربی و همه کشورهای جهان به امریکا بود؛ کشوری که تاکنون بنا به هر دلیلی ترجیح میداد طالبان را به رسمیت نشناسد و نام رهبران طالبان و شبکه حقانی همچنان در فهرست گروههای تحت تعقیب آن وجود داشته باشد.
به دنبال سفر اخیر هیات امریکایی به کابل و آزادی یک زندانی امریکایی توسط طالبان و بلافاصله پس از آن، حذف نام سراج الدین حقانی و دو رهبر دیگر شبکه حقانی از فهرست تروریستهای تحت تعقیب ایالات متحده، یخهای رابطه میان طالبان و امریکا در حال آب شدن است و به نظر میرسد که زد و بندهای پیچیدهای در پشت پرده جریان دارد که بر اساس آن، غرب همانگونه که به رژیم تروریستی جولانی در سوریه مشروعیت بخشید و بدون اعتنا به سوابق عضویت ابومحمد جولانی در گروههای داعش و القاعده اکنون با او به عنوان رئیس جمهور مشروع سوریه تعامل میکند، حاکمیت طالبان بر افغانستان را نیز به زودی به رسمیت خواهد شناخت و مسیر بازگشت طالبان به جامعه بینالمللی و تسلط دیپلماتهای این گروه بر نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان در کشورهای اروپایی، امریکا و سایر نقاط جهان هموار خواهد شد.