جنرال امرخیل: دشمن ما پاکستان است

غزنى یکى از ولایات مهم و مرکزى افغانستان محسوب می‌شود که در سال‌های اخیر شدت ناامنی‌ها، این ولایت را تا مرز سقوط بدست طالبان پیش‌برده ‌است.

غزنى در ١۴۵کیلومترى کابل و در امتداد شاهراه کابل- قندهار واقع شده است؛ ولایت‌های که غزنی با آن مرز مشترک دارد نیز از ولایات ناامن کشور شمرده می‌شود.

حضور  نسبتاً گسترده گروه‌های تروریستی که با ایدئولوژی‌های مختلف در این ولایت فعالیت می‌کنند در عدم رشد اقتصادی و امینتی این ولایت تأثیر گذاشته است. امین‌الله امرخیل از جنرالان مطرح کشور تا دیروز ۱۱ سرطان به عنوان فرمانده پلیس این ولایت ایفای وظیفه می‌کرد. آقای امرخیل به دلیل مشکلات صحی از سمت‌اش کنار رفت. گفت‌وگوی را که می‌خوانید به تاریخ ۲ سرطان سال روان انجام شده ‌است.

جناب امرخیل تشکر از این‌که فرصت تان را در اختیار خبرگزاری افق قرار دادید. نخست می‌خواهم از وضعیت جنگ در غزنی بپرسم با توجه به این‌که حضور طالبان در غزنی چشم‌گیراست، جنگ بیشتر به نفع که بوده است؟

تشکر از شما، ولایت غزنی یکی از ولایات استراتژیک است. بیش‌ترین اعضای شورای کویته از ولایت غزنی هستند. موقعیت استراتژیک غزنی، این ولایت را در دید و توجه دشمن قرار داده ‌است. در ولایت غزنی ۲ هزار نفر از مخالفین دولت هستند که به ۱۴۲ گروه تروریستی تقسیم می‌شوند. ۸۰ نفری‌که رهبری جنگ در غزنی را به عهده دارند اتباع آسیایی میانه، اعراب و چچنی هستند که مغز متفکر این‌ها می باشند. بیش‌ترین افرادی که در این ولایت با ما می جنگند تحت رهبری گروه حقانی هستند، تاکنون اثری از داعش در غزنی مشاهده نشده است.

فعالیت‌های گروه حقانی در این ولایت چگونه است و از کدام طریق حمایت می‌شوند؟

اکنون موضوع کاملاً روشن شده است. سابق دولت و فرماندهان نظامی  اتهام وارد می‌کردند که مراکز اصلی تروریستی در خاک پاکستان است. در مقابل اسلام‌آباد این ادعاها را رد می‌کرد ولی حالا کاملا برای دولت افغانستان، جامعه جهانی و وزارت دفاع امریکا ثابت شده که منابع اصلی تروریستان در خاک پاکستان است. حتی مواد منفجره که این‌ها در خاک افغانستان علیه مردم ما استفاده می‌کنند، از طریق فوج پاکستان و سازمان استخبارتی این کشور به این‌جا انتقال داده می‌شود. مواد منفجره که مخالفین ما به پیمانه بسیار وسیع از آن استفاده می‌کنند، در شرکت‌های اسلحه سازی ارتش پاکستان تولید می‌شود.

مواد «آر.دی.ایکس» یکی از خطرناک ترین مواد منفجره است که تروریستان در حملات انتحاری و بمب‌گذاری‌ها از آن استفاده می‌کنند، این‌ها را شرکت‌های تسلیحاتی فوج پاکستان تولید می‌کنند و در دسترس تروریستان قرار می‌دهند. ارتش پاکستان به تروریستان استفاده از مهمات پیش‌رفته نظامی و روش بمب‌گذاری در افغانستان را آموزش می‌دهد. نوع و شیوه حملات که تروریستان درافغانستان انجام می‌دهند، بسیار پیچیده و مرموز است که مسلماً این کار یک آدم عادی و غیر مسلکی نیست بناء تمام قوتهای نظامی پاکستان دست بدست هم دادند که توانمندی های ملی ما را نابود کنند.

متاسفانه تروریستان درغزنی بیشتر از طریق ماین گذاری در جاده‌ها حملات شان را شدت می‌بخشند. ۹ ولسوالی ولایت غزنی با تهدیدات بلند امینتی مواجه هستند که نسبت به سال‌های گذشته با همین امکانات اندک با مدیریت خوب توانستیم امنیت ۲۳۰ کیلومتر شاهراه این ولسوالی‌ها را تامین کنیم. ولسوالی های دور دست است که از مسیر قیاق که اخیرا به دلیل ناامنی‌ها گسترده به آن جاده مرگ نام نهاده بودند و این در مسیر قطعات ناتو نیز حضور داشتند اما آن‌ها هم نتوانستند امنیت این مسیر را تامین کنند، خوشبختانه ما با هم‌کاری مردم توانستیم این مسیرها را امن بسیازیم. ۱۸ ماه قبل که من به غزنی آمدم این شهر تقربیا بدست طالبان سقوط کرده بود، محبس شکسته شده بود و طالبان داخل شهر شده بودند و جنگ شدیداً ادامه داشت، با همکاری دیگر ارگان‌های امنیتی توانستیم طالبان را ۱۵ کیلومتر به عقب برانیم. مردم با شلیک توپ ۸۲ طالبان از خواب بیدار می‌شدند و هر روز در اطراف فرماندهی پلیس توپ و راکت اصابت می‌کرد. ما با هم‌کاری مردم با توجه با موقعیت استراتژیک و اراضی پیچیده غزنی توانستیم امنیت بهتری را تامین کنیم.

جناب امرخیل شما گفتید جنگ در مرکز غزنی جریان داشت و طالبان به مرکز غزنی تسلط یافته بودند، ضعف از حکومت‌داری محلی قبل از شما بوده و مسئولان امنیتی پیشین ضعیف عمل کرده بودند، درست است؟

این را مردم قضاوت خواهند کرد. شما دیدید که زندان غزنی سقوط کرده بود و محبس تا مرکز شهر خیلی نزدیک است، تقربیا ۴۰۰ نفر از زندانیان خطرناک جنایی و مجرمین سازمان یافته از زندان فرار کردند. من به این باورم ما اگر امکانات فراوان داشته باشیم و مدیریت سالم نداشته باشیم، اعتماد مردم حاصل نشود، ادارات نظامی و اداری کوچک درست تربیه و مدیریت نشوند امنیت تامین نمی‌شود. ارتباط با مردم ضلع دیگری کار ما است. برای برقراری ارتباط با مردم یک دفتر سمع شکایات ایجاد کردیم که مستقیم می‌توانند با ما در ارتباط باشند. در تمام نقاط شهر اگر اخاذی و سرقت مسلحانه صورت می‌گیرد،  مردم با ما ارتباط می‌گیرند، ما در کم‌ترین زمان ممکن به محل نیرو اعزام می‌کنیم و همین موارد باعث شده که همکاری مردم با پلیس تنگاتنگ پیش می‌رود.

ما باندهای زیادی را در این‌جا دست‌گیر کردیم که در ۱۴ سال کسی آن‌ها به بند نکشانیده بود. مجرمین سازمان یافته که با سلاح های سنگین همراه بودند و به شیوه‌های مختلف از مردم باج می‌گرفتند، دست‌گیر کردیم. اتهامات مبنی براینکه در غزنی فساد گسترده وجود دارد و نیروهای خیالی وجود دارد همه کذب است. ما تمام تشکیل‌های نظامی خود را بیومتریک و تمام پرسنل نظامی را در سستیم های کمپوتری شامل کردیم. یک پلیس خیالی نداریم اگرکسانی هم بودند در مدت زمان که ما آمدیم، همه را تصفیه کردیم.

تشکر، جناب امرخیل شما مکرراً از نبود امکانات کافی حرف زدید و در مقابل از فعالیت‌های موثر نیروهای امنیتی، آیا حکومت مرکزی از اقدامات لازم برای تقویت شما در غزنی دریغ ورزیده‌ است؟

امکانات چند نوع است. اول این‌که وظیفه پلیس با اردو تا هنوز تفکیک نشده است. زمانی‌که جامعه بین المللی به افغانستان آمدند، کشور آلمان که پلیس ما را تامین می‌کند به این عقیده بودند که پلیس باید فقط قانون را تطبیق کند. کشورهای دیگر به ویژه امریکا به این باور بودند که پلیس در میدان‌های نبرد هم اشتراک کند. به نظر من وظایف نیروهای امینتی باید تقسیم شود، اگر پلیس مثل حالا که در خط اول نبرد قرار دارد و همین قسم ادامه یابد، نیازمند تجهیز بیشتر است. ما باید حمایت هوایی داشته باشیم که نداریم، حمایت توپچی در مناطق دور دست داشته باشیم که نداریم و خیلی از موارد دیگر که نیاز است، وجود ندارد، در ۱۸ ولسوالی این ظرفیت وجود ندارد و این را امکانات ناچیز می‌گویم. از سویی دیگر تهدید عمده از طرف ماین گذاری است، وسایل ماین روبی نداریم و در تمام ولایت غزنی یک تیم مهندسی با دو عراده زره پوش داریم که این ناممکن است. بنابراین در برابر دشمن که فشار عمده اش را از طریق ماین گذاری وارد می‌کند ضعیف هستیم و سلاح کافی مورد نیاز نیز نداریم.

اما با توجه به تجارب گذشته، من به این عقیده ام که در افغانستان و غزنی لشکر کشی نتیجه نمی‌دهد، بدون این‌که دشمن را زمین گیر کنیم. بناً می‌گویم در افغانستان باید جنگ کماندویی شود. نیروهای بسیار کوچک و زبده که در آن واحدها قادر به واکنش باشد و تمرکز باید روی اهداف اساسی دشمن صورت بگیرد که رهبران و فرماندهان ارشد این‌ها مورد حمله و هدف قرار گیرد. ما قادر نیستیم تمام نیروهای این‌ها را به قتل برسانیم، ولی اگر رهبران کلیدی این‌ها را از بین ببریم بسیار تاثیر مثبت روی پیروزی ما در این جنگ خواهد گذاشت.

شما پیشتر اشاره کردید که اسناد و مدارک بسیار موثق در دست دارید که دست پاکستان درجنگ افغانستان بسیار مشهود است، امیدوارم بحث سیاسی نشود چون بحث ما بیشتر امنیتی است. شما می‌گوید جنگ ما با پاکستان است از آدرس طالبان درست است؟

بلی کاملاً، من وقتی قوماندان پلیس سرحدی زون شرق بودم به تُن‌ها مواد منفجره طالبان را کشف کردیم که اردوی پاکستان تولید کرده بود. طرف ما فوج و سازمان استخباراتی پاکستان است. این‌های که جنگ می‌کنند جنگ نیابتی پاکستان را به پیش می‌برند. این‌ها بخاطر اجرت (مزد) جنگ را با ما به پیش می‌برند و به هیچ دین و اصولی پایبند نیستند.

شما گفتید جنگ نیابتی پاکستان، پاکستان با که جنگ نیابتی به راه انداخته است؟

پاکستان از طریق طالبان علیه ما در جنگ است، این بخاطر سرزمین و تضعیف اقتصاد ماست، بخاطر شخصت های ملی این کشور است و هیچ وقت پاکستان نمی‌خواهد ما یک کشور قدرت‌مند باشیم. وقتی فوج این کشور تاسیس شد در استراتژی‌اش آمده است که اولین دشمن پاکستان هند و دومین دشمن اش افغانستان است. بناً تا زمانیکه استراتژی فوج پاکستان تغییر نیابد، جنگ افغانستان هم تمام نخواهد شد. این‌ها افغانستان را به‌عنوان عمق استراتژی خود می‌دانند، پاکستان می‌خواهد ما در همه‌ی موارد به این‌ها محتاج و نیازمند باشیم و یک حکومت مزدور و تابع خود را در افغانستان تأسیس کنند. اولین دشمن ما پاکستان است و جنگ که پیش برده می‌شود، از سوی «آی اس آی» است و جنگ افغانستان جنگ میان افغان‌ها نیست، این جنگ از سوی پاکستان بر ما تحمل شده‌ است.

شما به‌عنوان یک جنرال این کشور اطلاعاتی دارید که دشمن ما پاکستان است و جامعه جهانی هم براین قضیه اشراف دارند، پیش‌نهاد و خواست شما از حکومت مرکزی، جامعه جهانی و ناتو چیست؟

مردم افغانستان این قضیه را درک کرده‌اند و باید همه مردم در یک صف واحد در مقابل دشمن مشترک دست‌به‌دست هم دهند. جامعه جهانی خصوصاً ایالات متحده امریکا هم متیقن است که پاکستان منبع اصلی تربیه و صدورر تروریزم است. بناً جامعه جهانی و امریکا بر دولت پاکستان فشار وارد کنند تا تمام لانه های تروریستان در پاکستان برچیده شوند. در این قضیه تا فشار بین‌المللی وارد نشود و مردم افغانستان در یک صف واحد در برابر این دشمن قرار نگیرند، جنگ در افغانستان ادامه خواهد یافت.

جناب امرخیل، بحث ناامنی‌ها در حومه غزنی هم خیلی جدی است و ولسوالی‌های‌غزنی یکی پس از دیگری بدست طالبان سقوط می‌کند، از ۱۸ ولسوالی در این ولایت شما به چند ولسوالی تسلط دارید؟

ولسوالی ناوه ۱۸۰ کیلومتر مربع از مرکز فاصله دارد و از حدود ده سال به این طرف بدست مخالفین است. ما به یک تشکیل کلان نیاز داریم تا امنیت مسیر این ولسوالی را تامین کند که این ظرفیت در فرماندهی پلیس غزنی وجود ندارد. از زمانی که من به غزنی آمدم هیچ ولسوالی اینجا سقوط نکرده ‌است. پارسال پلان شورای کویته و فوج پاکستان این بود که به شمول شهر غزنی، ولسوالی‌های اندر، گیرو، زنه‌خان و خوگیانی باید سقوط داده شوند ما حدود ۹۰۰ حمله بزرگ و کوچک دشمن را دفع کردیم که در این حملات ۱۲۰۰ نفر دشمن کشته شدند. در ولسوالی گیرو ما حدود ۴۰ پلیس و ۶۰ نفر هم  سرباز ارود داشتیم، دشمن با لشکر یک هزار نفری خود به این ولسوالی حمله کردند با توجه به این‌که این ولسوالی از چند جانب محاصره است و از طریق هوا اکمال می‌کنیم نتوانستند سقوط بدهند. اکنون ما هرشب شاهد ۸ تا ۱۰ حمله مخالفین به ولسوالی‌ها و شاهراه های غزنی هستیم که خوشبختانه دفع می‌شود. سربازان ما با یک روحیه خیلی عالی در مقابل دشمن می‌جنگند و درک کردند که جنگ ما یک جنگ عادلانه است و در سنگر حق و دفاع مشروع قرار دارند.

تشکر از شما

مطالب مرتبط