سانچارکی: به منابع مالی رسانههای خصوصی اشراف نداریم
وضعیت رسانهای و فرهنگی افغانستان در چند سال اخیر فراز وفرودهای زیادی را تجربه کرده، رسانهها بدلایل مختلف دستخوش ناملایماتی سیاسی و امنیتی شدهاند که مسلماً وضعیت کلی فرهنگی را هم تحت ثاتیر قرار دادهاست.
وضعیت هنری و فرهنگی نیز در این چند سال مورد بی مهری حکومت قرار گرفته است، بطوری که در هیچ جای کشور خبری از تئاتر – سینما و هنرهای بومی و مدرن نیست.
رسانههای تصویری که عمدهترین نقش را در ترویج و احیای فرهنگ کشور دارند، بیشترین تمرکز شان به برنامههای تفریحی است که بیشتر تولید کشور های خارجی است.
برای موشکافی بیشتر این موارد سراغ سید آقا حسین فاضل سانچارکی، معین نشراتی وزارت اطلاعات و فرهنگ کشور رفتیم.
تشکر از اینکه وقت تان را در اختیار ما گذاشتید؛ از اینجا آغاز میکنیم که وضعیت فعلی کار رسانهای_ فرهنگی نسبت به دوران حکومت پیشین کمرنگتر شده است، دلیل این کاستی چه میتواند باشد؟
من زیاد باور ندارم که از کارهای رسانهای فرهنگی کاسته شده باشد، منتها اگر قبول کنیم که کارهای فرهنگی، رسانهای و نشراتی یک مقداری کم شده باشد، دلایلی مختلفی را میتوان ذکر کرد:
یکی ازعمده ترین دلایلاش نفس انتقال سیاسی، امینتی و اقتصادی در کشور است که در پی انتقال، ضمن اینکه بسیار مفید بود، در عین حال مشکلات زیادی را هم برای مردم به بار آورد.
خروج نیروهای خارجی از افغانستان و بیرون شدن تعداد زیادی از موسسات بین المللی از کشور، مشکلاتی که در عرصه سیاسی بوجود آمد، افزایش جنگها و ناامنیها در سطح وسیع کشور، بیکاری و فضای بسیار ناراحت کنندهای که در بسیار از مناطق کشور بوجود آمد سبب شد که تاثیرات خود را بالای فعالیتهای فرهنگی و رسانهای کشور نیز بگذارد، فکر میکنم دلایل اش بیشتر همین مسائل است.
برنامه های وزارت اطلاعات و فرهنگ برای پُر کردن این خلاءها چه است؟
وزارت اطلاعات و فرهنگ با توجه به امکانات، بودجه و توانمندی های که دارد در عرصههای کاری خودش فعال بوده. اطلاعات و فرهنگ در چند بُعد فعالیت دارد بُعد فرهنگی است که شامل حفظ و مراقبت از آبدههای تاریخی، آثار باستانی، موزیمها است. در عرصه هنر، موسیقی، تولید فیلم و…، در عرصه نشرات دولتی و خصوصی، نظارت بر نشرات رسانههای خصوصی و همچنین صدور جواز.
در عرصه رسانهها ما درسال گذشته، شاهد از کارماندن ۶۰ تا ۷۰ رسانه بودیم که به دلیل مشکلات مالی یا مسایل که شما اشاره کردید این رسانهها نتوانستند ادامه کار دهند اما در کنارش ما شاهد ثبت و راجستر همین تعداد رسانه دیگر هم بودیم پس نشان میدهد که در پهلوی مرگ و میرهای که داشتیم زاد و ولد های را هم در عرصه رسانه شاهد بودیم.
ما از نزدیک با نهادهای رسانهای، مسئولین و روزنامه نگاران در عرصههای مختلف کار میکنیم بخاطر بهبودی قوانین وکار رسانهای در کشور، نظارت بر کارکردشان، بستر سازی،ایجاد سهولت و مسائل دیگر کار میکنیم.
در چند سال اخیررسانههای دیداری زیادی ایجاد شده که اکثرا تفریحی است فکر نمیکنید اینها جای رسانههای که بار علمی و فرهنگی دارد را پر کردهباشند؟
طبعا پُر نمیکند؛ این ناشی از وضعیت عمومی فکر، فرهنگ، اندیشه و امکانات مالی مالکان و مسئولین رسانهها میشود. هر اندازه که یک رسانه از یک پشتوانه حمایتی مالی قوی و نیرومند برخوردار باشد و دغدغههای فکری و تاثیر گذاری فرهنگی در کشور داشته باشد ضرور است که مرکز تولید برنامهها ایجاد کنند و یک پرودکشن بسیار خوب ونیرومند را داشته باشند.
ایجاد پرودکشن و تولید برنامههای متنوع نیازمند امکانات مالی و بودجه است که من فکر میکنم اکثر رسانههای دیداری اولا فاقد یک چنین امکانات وسیع هستند که نتوانستند یک تیم فکری و علمی قوی را ایجاد بکنند، از طرف دیگر اکثر رسانههای دیداری_ خصوصی رسانههای تجارتی هستند که کوشش میکنند از طریق راهیابی به خانههای مردم و جلب مخاطب بتوانند طیف بیندههای خود را بیشتر کنند و از آن طریق بتوانند با گرفتن اعلانات تجارتی مشکلات مالی خود را حل کنند.
تولید برنامههای فکری و علمی سنگین، مخاطبهای کمتر دارد چون سطح سواد بالا در افغانستان بسیار پایین است، ببیندههای را که بتوانند این تلویزیونها جذب کنند بسیار اندک است. اینها میخواهند مخاطبهای عمومی را بدست بیاورند، مخاطبهای عمومی هم ذوق و سلیقه شان برنامههای عمومی و سطحی و سرگرمی است که فکر میکنم در مجموع بر میگردد به سطح نازل فکر و فرهنگ در افغانستان.
دانشجویان، جوانان و حتی کودکان نیازمند برنامه های علمی و فرهنگی هستند نقش وزارت اطلاعا ت و فرهنگ در این میان چیست تا این خلاءها پُر شود؟
ما مطابق قانون رسانههای همگانی نمیتوانیم در امور نشرات رسانهها مداخله و آنها را مدیریت کنیم. قوانین کشور مخصوصا قانون رسانههای همگانی این اجازه را به ما نمیدهد؛ منتها ما از لحاظ توصیههای اخلاقی و نشستهای منظمی که داریم سعی میکنیم یادآور شویم که مسئولین رسانهها کوشش کنند تا کیفیت نشرات خود را بالا ببرند و درمسائل مهم ملی سهم بگیرند.
اما اینکه رسانهها برنامههای با کیفیت بهتری تولید کنند بر میگردد به همان توان فکری و خلاقیت و ابتکاری که دارند. ما انتظار بسیار فوق العاده نمیتوانیم از آنها داشته باشیم.
چگونه میتوان برای رسانهها مبانی فکری و نظری پردازش کرد؟
این به عوامل مختلف نیاز دارد، از بهبود کیفیت آموزش و پرورش و ارتقای سطح نصاب تعلیمی و تحصیلی و غنی سازی برنامههای آموزشی و تحصیلاتی نهادهای اکادمیک در کشور که طیف جوانان آموزش میبیند، تاثیر بگذارند روی وضعیت فکری جامعه و همچنان رسانهها بتوانند در جلب و جذب کدرهای علمی و فکری و کسانی که اهل فکر و ابداع و خلاقیت هستند، تلاش کنند.
این بر میگردد به سطح بالای از عواید، فراغت و فرصتهای که مجال آفرینش خلاقیت در جامعه پیدا شود. اما این به صورت طبیعی در حال به وجود آمدن است، شما وضعیت امروز را با ده سال قبل مقایسه کنید، میبینید که ما مسیر طولانی را طی کردیم چه از نظر کیفی و چه از نظر کمی.
اصحاب رسانه در کشور در حال افزایش است و زمان نیاز است تا وضعیت بهرت شود باید زمینه سازیهای صورت گیرد که این روند تسریع گردد.
تشکر، مسلما احیای یک رسانه نیاز به بودجه و امکانات دارد منابع مالی رسانههای خصوصی از کجاست شما چقدر اشراف دارید؟
تا جایی که ما بررسی کردیم و بررسیهای ما جریان دارد تا هنوز از مقامات بالا هم هدایت نیامده که وزارت اطلاعات و فرهنگ منابع مالی این رسانهها را بررسی و جستجو کند. یک تعداد از رسانهها شخصی هستند که صاحبان اینها درآمد و تجارت دارند. رسانههای هم هستند که از بعضی نهادهای ملی و بین المللی پروژه میگیرند، تا جایکه ما معلومات داریم در همین حد و حدود است اما اینکه منابع واقعی رسانهها کجاست نیازمند بررسی بیشتر دارد.
ممکن است خیلی از کشورهای بیگانه برای حفظ منافع شان در افغانستان رسانه ایجاد بکنند شما در این زمینه چقدر وارسی کردید؟
طبعا این مساله مدنظر ما است، ما در حال بررسی هستیم، آنچه که مهم است موقفگیری و محتویات رسانهها است، اگر محتویات ونشرات رسانهها برخلاف قانون رسانههای همگانی و سایر قوانین نافذه کشور باشند، ما برخورد میکنیم، و کمیسیون تخطی رسانهی مراقب حرکات رسانهها است و موارد تخطی رسانهی را ثبت میکنیم.
همچنان یک بخشی بنام آمریت نظارت بر رسانههای مطبوع داریم که رسانهها نظارت میشوند و ما متوجه نشرات و موقفگیریهای رسانهها هستیم و باید مطابق قانون نشرات داشته باشند.
اینکه منابع مالی این رسانهها از کجا تامین میشود و زیر تاثیر منابع خارجی که اهداف و مقاصد سیاسی دارند، اگر نشرات صورت میگیرد ما متوجه میشویم و با آن برخورد میکنیم.
اکثر رسانهها در افغانستان وابستگیهای حزبی و سمتی دارند، چرا رسانهی مستقل چاپی نداریم؟
انتظار ما این بود که رسانههای مستقل چاپی به صورت حرفهی درکشور فعالیت کنند. تعداد محدودی وجود دارند؛ ولی عدم موجودیت رسانههای حرفهای که بتوانند خارج از گرایشات و وابستگیهای حزبی و گروهی فعالیت کنند، به وضعیت اقتصادی و نبود امکانات مالی بر میگردد.
همانطور که میبیند روشنفکران، صاحبان قلم و شعرا در کشور به خاطر نیازمندیهای اقتصادی مجبور اند خود را به یک سمتِ خاص نزدیک کنند، این به وضعیت عمومی کشور بر میگردد. ما امیدواریم با توجه به فضای که در افغانستان وجود دارد و سهولتهای که در بخش نشر و پخش اندیشهها وجود دارد، نهادهای رسانهی مستقل شکل بگیرد.
ما چهرههای سینمای بسیار داریم، اگر اینها به کار گرفته شوند مسلما وضعیت فرهنگ و هنر درکشور بهبهود مییابد و هم از ورود فیلم و سریالهای خارجی جلوگیری میشود، چرا این استعدادها به کار گرفته نمیشوند؟
متاسفانه سیاست فرهنگی در کشور چندان تدوین شده و متناسب با نیازها و ضرورتهای جامعه ما نبوده و حتی میتوان گفت ما سیاست مشخص فرهنگی در افغانستان نداشتیم، درحالیکه فرهنگ نقش اساسی در پیشرفت جامعه دارد. فرهنگ ما مورد بیتوجهی قرار گرفته است.
سینما، فلم و سریال از تاثیرگذارترین شیوههای تبلیغ و ترویج اندیشههای فرهنگی در جامعه است، اما دراین بخش سرمایه گذاری کافی صورت نگرفته است. ما ریاست داریم به نام افغان فیلم، اما ما نتوانیستیم فلمهای خوب تولید کنیم.
تلویزیونهای ما تاکنون مصرف کنندهی تولیدات سینمای هند و ترکیه اند و ما تاکنون نتوانسته ایم تولیدات سیمنایی داشته باشیم، در نهادهای خصوصی و دولتی متاسفانه سرمایه گذاری صورت نگرفتهاست و از تولیدات سینما حمایت نشده است. در حال حاضر برنامههای برای تحول در عرصههای سینما زیر دست است و نشستهای منظم برای این برنامه با نهادهای مربوط صورت میگیرد.