با رویا سادات؛ از «نامه‌ای به رییس جمهور» تا «متفکر جهانی»

رویا سادات چندین سال است که در عرصه سینما فعالیت می‌کند اخیرا او فیلم بلندی را بنام ”نامه‌ای به رئیس جمهور”، ساخته است که این فیلم به عنوان نماینده سینمای کشور در رشته بهترین فیلم خارجی نودمین دوره جوایز اسکار به آکادمی علوم و هنرهای سینمایی معرفی شده‌ بود که متاسفانه از راهیابی به دوره نهایی اسکار باز ماند. در کنار آن نشریه آمریکایی فارن پالیسی نام رویا سادات را در فهرست متفکران جهانی قرار داده است.

تشکر از این‌که فرصت تان را در اختیار ما قرار دادید! زن و سینما چه نسبتی با هم دارند؟ آیا زن مکمل سینماست یا ابزاری برای آن؟

سنیما به یک نحوه‌ی زندگی‌ را بازآفرینی می‌کند و زندگی بدون زن معنا ندارد، وقتی زندگی را در قالب سینما به تعریف و تعبیر می‌گیریم بدون زن امکان ندارد. زن و مرد مکمل هم‌دیگر هستند در سینما نیز چنین است. متاسفانه در بسیاری از فیلم‌ها و بیشتر در سینمای تجاری زن ابزار است.

جایگاهی که عامه پسند باشد جلب توجه کند این موارد بیشتر در نظر گرفته می‌شود زن بیشتر حامی یا حامل معنی بوده تا این‌که معنی را خلق کند.

به باور من بیشتر باید زن خلق کننده معنی و مفهوم می‌باشد. زن‌ها نظر به ظرافت‌های نوع نگاه، نوع زیبایی و شناسی درک عمیق از زندگی که دارد باعث می‌شود که نگاه خلاقانه‌تر و بهتری نسبت به ساختن فیلم داشته باشند، حتی من می‌توانم بگویم که زن‌ها اگر زمینه مساعد باشد خیلی بهتر می‌توانند در این زمینه کار کنند.

سینما و سیاست چه رابطه ای با هم دارند؟ در دنیای امروز، سیاست در خدمت سینماست یا سینما در خدمت سیاست؟

سینما همان‌طوری‌که سایر مفاهیم در درون جامعه مخصوصا در دنیای امروز از اوضاع سیاسی به شدت متاثر شده، سینما هم استثنا نیست. حتی در بسیاری از فیلم‌های پر هزینه دنیا می‌بینید که چگونه می‌پردازند تا بخش‌های از قدرت نظامی، سیاسی و اجتماعی را می‌خواهند تبارز دهند.

به باور من اگر سیاست را بخشی از زندگی اجتماعی آدم‌های امروزی بشماریم پرداختن به آن به عنوان بخشی از دغدغه اجتماعی می‌تواند موثر باشد. وقتی از نگرانی‌های اجتماعی، از نا برابری‌ها و از بی عدالتی‌ها صحبت می‌کنید به نحوه سیاست دخیل می‌شود، سیاست در این صورت در بسیاری از فیلم‌های‌که به معضلات اجتماعی می‌پردازد می‌تواند موثر باشد. اما اگر سینما ابزار و وسیله‌ی در خدمت سیاست باشد من به شدت مخالف این پدیده هستم و امیدوارم که سینما قدرت‌ی را که دارد به عنوان تربیون موثر اجتماعی باقی بماند.

جنگ، پرکاربردترین سوژه برای سینماگران است. اما سینما نتوانسته است بر جنگ غلبه کند و جهانی مملو از صلح بیافریند. آیا سینما مغلوب جنگ است؟

اگر به تاریخ سینما نگاه کنیم حتی بعد از جنگ جهانی اول و زمانی‌که  روسیه و آلمان نازی به عنوان دو قطب قدرت جنگ را آغاز کردند و سینما را به عنوان یک حربه برای جدل‌های روانی تمام دنیا استفاده می‌کردند. بسیاری‌ها به این باورند که اگر فیلم‌های ساخته شده آن سال‌ها نمی‌بود جنگ جهانی دوم اتفاق نمی‌افتاد.

در بسیاری از فیلم‌های که در آن سال‌ها ساخته شد بیشتر نمایش قدرت و درگیرهای روانی دو طرف بود که سینما بیشتر وسیله قرار گرفت. اما من فکر می‌کنم وقتی ما فیلمی را از گوشه‌ای دنیا می‌بینیم و احساس مشترک نسبت به آن پیدا می‌کنیم، به این معنی است که پیام خود را به دنیا رسانیده‌ایم.

نشریه آمریکایی فارن پالیسی شما را در فهرست متفکران جهانی قرار داده است. شما خودتان چقدر به متفکربودن تان باور دارید؟ در عصر بحران تفکر و انفجار اطلاعات، تعریف شما از تفکر چیست؟

وقتی این اتفاق افتاد و مجله فارن پالیسی این موضوع را اعلام کرد در همان سخنرانی که مدیر مسئوول مجله داشت به جمله‌ی بسیار زیبا اشاره کرد که برای من خیلی خوشایند بود.

به اصطلاح جوابی برای مخصوصا کسانی‌که تا حال فارن پالیسی آن‌ها را انتخاب کرده بود رهبران سیاسی جهان بودند که بیشتر نقشی در سیاست و اقتصاد داشتند. در آن‌جا مدیر مسئوول فارن پالیسی گفت که ما آرام آرام متوجه شدیم آنچه که مردم دنیا را متاثر می‌سازد بیشتر هنرمندان هستند و کسانی‌که از طریق فیلم، نقاشی و موسیقی آدم‌ها را باهم وصل می‌کنند و این تعریفی هست که دقیقا من می‌خواهم به آن اشاره کنم: وقتی به عنوان یک فیلم‌ساز می‌آییم دغدغه‌ها و معضلات اجتماعی را مطرح می‌کنیم ادعا نمی‌کنیم که ما سفیران صلح هستیم که می‌خواهیم فورا همه چیز را تغییر دهیم اما نگرانی‌های‌که از درون شما نشات می‌گیرد در قالب زندگی‌ها باز آفرینی می‌کنیم و با مردم شریک می‌سازیم نا برابری‌ها و تضادهای اجتماعی را به چالش می‌کشیم و از یک دیدگاه مشخص وارد این گفتمان می‌شویم.

که من فکر می‌کنم از ۲۰۰۳ تا کنون، مجموع کارهای‌که من داشتم از ساخت سریال‌های تلویزیون و فیلم‌ها به نحوه نمایندگی از دیدگاه و نگاه خود من نسبت به زندگی و جامعه داشته که شاید روی تعداد از آدم‌ها تاثیر گذاشته‌است.

هر کدام از ما در هر کجای دنیا که هستیم به سهم خود به عنوان یک فرد با توجه به کارکرد و دیدگاه‌ها، مجموع از تفکر و اندیشه ما یک‌جا می‌شود به‌عنوان یک جریان تاثیر، می‌گذارد و هیچ کدام ما بدون شک نمی توانیم به شکل انفرادی تاثیر گذار باشیم. من فکر می‌کنم در این جریان شاید یک نقش بسیار کوچک و اندک داشته‌ام.

  نام شما در فهرست فارن پالیسی، میان سیاست‌مدارانی قرار گرفته است که چندان گذشته خوبی ندارند، این اعتبار این نشریه را خدشه‌دار نمی‌کند؟

مجله فارن پالیسی بیشتر در حوزه صلح بین الملل کار کرده و تمرکزش روی مسایل اقتصادی و سیاسی بوده. بدون شک ما همیشه در انتخاب افراد، تفاوت سلیقه‌ وجود دارد. تا جای‌که من خبر دارم فارن پالیسی نشریه مستقل و غیر دولتی است و گاهی به عنوان منتقد دولت قرار می‌گیرد از این لحاظ برای من قابل اهمیت بود چون‌ فارن پالیسی یک نشریه مستقل است.

نامه‌ای به رئیس جمهور چه چیزی را روایت می‌کند؟

فیلم بسیار یک روایت ساده دارد و از لحاظ ساختار، ساختار متفاوتی دارد. طرح ابتدایی اش را من نوشتم و فیلم‌نامه را عزیز دلدار نوشته است و بسیار یک بافت جالب دارد.

موضوعات که در این فیلم گنجانیده شده است جدا ازهم نیست این‌ها بر محور زندگی یک شخصیت شکل می‌گیرد.

وقتی ما از زندگی اجتماعی یک فرد حرف می‌زنیم و او در دل اجتماع‌ی مثل افغانستان شکل می‌گیرد بدون نقش حکومت بدون مردم، خانواده، سنت‌ها و تقابل زندگی مدرن و سنتی امکان‌پذیر نیست که بیایید با لایه‌های پنهان زندگی و شخصت نزدیک شوید.

به همین خاطر فیلم نامه به رئیس جمهور خیلی از اتفاقات به شکل یک نماد و گفتگوی ساده می‌تواند یک بحث بسیار کلان را شکل بدهد که فکر می‌کنم یکی از ویژگی‌های فیلم نامه به رئیس جمهور است.

 آیا سینمای افغانستان مرده؟

فکر می‌کنم سینمای افغانستان حتی در دهه ۶۰ به عنوان دوره شکوفایی سینمای کشور یاد می‌کنند سینمای زنده و پویا نداشتیم.

شور و اشتیاقی که در آن زمان وجود داشته بیشتر متاثر از حضور شوروی در کشور بوده شاید هم یک حربه بود.

بعد از آن جنگ و نابسامانی بوجود آمد و همان تسلسل ساخته فیلم‌های آن سال‌ها را نیز از بین برد ما هیچ وقت سینمای زنده نداشتیم.

در ۱۵ سال‌ اخیر فیلم‌های که ساخته شده جایگاه خود را در میان سینمای دنیا پیدا کرده است. در چند فیستوال فیلم‌های بچه‌های افغانستان جایزه گرفتند‌ و در مورد این‌ها نوشته شده‌است، این موارد نشان می‌دهد که افغانستان یک کشور بکر از لحاظ سوژه های سینمایی است و اندیشه و تفکر وجود دارد.

دو چالش بسیار عمده یکی امنیت و دیگری اقتصاد که بدون شک سینما در کنار این‌که هنراست صنعت نیز هست وجود دارد فیلم خوب بدلیل کم کاری و نبود فیلم‌ساز خوب نیست بلکه نبود امکانات و امنیت است.

در افغانستان مخاطب جدی سینما داریم؟

بیشتر بیننده ما بیننده سریال‌های تلویزیونی و فیلم‌های هندی و فیلم‌ها که بصورت قاچاق وارد می‌شود هست.

تصور من این ‌است که بیننده ما شعور و شناخت تصویری را دارد. ما می‌گویم چرا فیلم های مثل «اسامه» یا نامه به رئیس جمهور از سوی بیننده‌ها استقبال نشد؟ این‌ها بیشتر به دلایل امنیتی نمایش داده نشدند. نامه به رئیس جمهور استقبالی که در خارج از کشور شد در سینمای آریانا نیز شد.

این را باید فکر کنیم که آیا بیننده ما دسترسی به این فیلم‌های خوب دارد یا نه، ما در سال ۱۰ فیلم تولید نداریم که مردم بروند بینند.

من شخصا خوش‌بین هستم که بیننده داخل کشور ببینده با شعور است و به‌خوبی می‌توانند تفکیک کنند.

با نمایش دادن فیلم می‌توانیم سطح شعور و درک مخاطب از سینما را ارزیابی کنیم؟

مردم ما از جنگ خسته‌اند. ما سالن سینما نداریم، معمولا مردم از تلویزیون فیلم و سریال تماشا می‌کنند. خیلی توقع نمی‌رود که آن‌ها فیلم‌های بسیار جدی و فیلم‌های معنا گرا و هنرمندانه و فلسفی را تماشا کنند.

من با خیلی از تهیه کننده‌ها صحبت کردم آن‌ها می‌گفتند که امروز در دنیا دو نوع فیلم مخاطب دارد. فیلم‌های کمدی و فیلم‌های جنایی که برای مخاطب هیجان خلق کند. مردم دنیا از آن فیلم‌های روشنفکرانه و مختص معضلات اجتماعی روان شان خسته شده است. بیننده داخل افغانستان هم از این مستثنا نیست.

من مخالف این هستم که می‌گویند در افغانستان فیلم‌های جدی مخاطب ندارد، ما چه زمانی تولیدات سینمایی داشتیم که بیاییم شعور مخاطب را ارزیابی کنیم.

تحت تاثیری سینمای چه کسی قرار گرفتید؟

وقتی من شروع به فیلم ساختن کردم سه _ چهار فیلم بیشتر ندیده بودم. بعدا سعی کردم فیلم‌های خوب تاریخ سینما را ببینم. من هیچ‌وقت یک فیلم‌ساز مورد نظر نداشتم شاید خیلی خودخواهانه به این مسئله برخورد کردم.

وقتی تلاش کردم بسته سینمای نو فرانسه و کل تاریخ سینما را ببینم وقتی فیلم تمام می‌شد کُل چیز را فراموش می‌کردم. وقتی می‌‌خواهم در مورد طرح فیلم کار کنم و بنویسم رابطه من با هر آ‌ن‌چه فیلم و ویدیو هست قطع می‌شود.

من به شدت علاقه‌مند سینمای مؤلف هستم به عنوان یک فیلم‌ساز می‌خواهم روش و ساختار  خودم را داشته باشم.

شما وقتی نامه به رئیس جمهور را ببیند احساس می‌کنید که ادامه “سه نقطه” است اما با یک تکنیک بهتر، تلاش می‌کنم کار من متاثر از فیلم‌ساز مشخص نباشد.

عکاس: روح الله امین

مطالب مرتبط