دختران پکتیا؛ عصیان علیه سنت یا علیه زنستیزی؟
این حرکت عصیانگرانه حتی میتواند فراتر از مطالبه مشروع دختران دانشآموز برای بازگشایی مکاتب دخترانه، یک پیام الهامبخش برای زنانی باشد که علیه سنتهای زنستیزانه در یک جامعه مردسالار مبارزه میکنند؛ زنانی که دیگر حتی سیاستهای رسمی نظام نه تنها از آنها حمایت نمیکند؛ بلکه علیهشان است. پس از این راهپیمایی تهورآمیز دختران پکتیایی، نوعی قیام آرام عاری از خشونت در برابر زنستیزی سیستماتیک به حساب میآید که بخشی از سیاست رسمی نظام حاکم محسوب میشود.
گزارشها حاکی است که طالبان مکاتب متوسطه دخترانه در پکتیا را که به تقاضای مردم محلی بازگشایی شده بود، بسته اند که با واکنشهایی روبهرو شدهاست.
برای اولین بار زنان در این منطقه در اعتراض به بستن مکاتب متوسطه دخترانه تظاهرات کردند.
این در حالی است که ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان سه شنبه گذشته گفت که از بازشدن مکاتب دخترانه در پکتیا اطلاعی ندارد و بررسی میکند این کار به دستور چه کسی انجام شدهاست.
خالقیار احمدزی؛ رئیس اطلاعات و فرهنگ طالبان در پکتیا گفتهبود که حکومت مرکزی در این مورد دستوری صادر نکرده؛ اما این مکاتب در پی «درخواست مردم محل و مدیران مکاتب بازگشایی شدهاند.»
گفته شده که این مکاتب در شهر گردیز؛ مرکز ولایت پکتیا و ولسوالی سمکنی فعال شدهاست.
در پنج ولایت شمالی اما پس از روی کار آمدن طالبان با همکاری مسئولان محلی، مکتبهای دخترانه هیچگاه بسته نشد.
تاکنون در شماری دیگر از شهرهای کشور نیز زنان و دختران نسبت به سرنوشت و وضعیتشان در سایه حکومت طالبان، دست به اعتراض زده و به خیابانها آمدهاند؛ اما این نخستینبار است که شماری از دختران در پکتیا در اعتراض به بسته شدن دوباره مکاتب دخترانه، اقدام به راهپیمایی و اعتراض میکنند.
این حرکت از چند جهت، حایز اهمیت و توجه است. یکی اینکه پکتیا با جمعیت غالبا پشتون، یکی از اصلیترین پایگاههای سنت در افغانستان محسوب میشود. مردم پکتیا را بیشتر با رویکردهای محافظهکارانهشان نسبت به توسعه و مدرنیته میشناسیم. این بدان معناست که تحصیل دختران باید در چنین جامعهای یک تابوشکنی باشد و ممنوعیت آن به سادگی از سوی جامعه پذیرفته شود؛ اما وقتی در پکتیا مردم و مدیران مکاتب، بدون توجه به سیاست رسمی دولت طالبان، اقدام به بازگشایی مکاتب دخترانه میکنند و در پی بستهشدن دوباره مکتبها توسط طالبان، دختران دانشآموز به خیابان میآیند و تظاهرات میکنند، این نشانگر یک تحول عظیم است؛ انقلابی پنهان که بیش از همه طالبان و حامیان سنتی سنت باید از آن هراس داشتهباشند.
در این میان، شاید دیگر مهم نباشد که آیا صدای دختران معترض پکتیایی از سوی سنگرداران قدرتمند سنت در پکتیا شنیده میشود یا نه، آیا مکاتب دخترانه در پکتیا بازگشایی خواهد شد یا خیر و حتی کسانی که در این اعتراض علنی شرکت کردهاند، چه سرنوشتی پیدا میکنند؛ مهم این است که این حرکت با موفقیت صورت گرفته و بازخوردهای لازم را در مقیاس جهانی دریافت کردهاست. این یک شکست برای افراطگرایان، سنگرداران سنت و مخالفان توسعه فرهنگی و طرفداران مقاومت در برابر تندبادهای تغییر و تحول مدرن در این ولایت محافظهکار است.
تاریخ این سرزمین این روز را به خاطر خواهد داشت و عکس گروهی بزرگ از دختران دانشآموز پکتیایی که از میان سربازان مسلح طالبان عبور می کنند، برای همیشه در حافظه مبارزات فرهنگی زنان این سرزمین ثبت خواهد شد و این هرگز یک دستاورد کوچک نیست.
این حرکت عصیانگرانه حتی میتواند فراتر از مطالبه مشروع دختران دانشآموز برای بازگشایی مکاتب دخترانه، یک پیام الهامبخش برای زنانی باشد که علیه سنتهای زنستیزانه در یک جامعه مردسالار مبارزه میکنند؛ زنانی که دیگر حتی سیاستهای رسمی نظام نه تنها از آنها حمایت نمیکند؛ بلکه علیهشان است. پس از این راهپیمایی تهورآمیز دختران پکتیایی، نوعی قیام آرام عاری از خشونت در برابر زنستیزی سیستماتیک به حساب میآید که بخشی از سیاست رسمی نظام حاکم محسوب میشود. این امر، وجهی دیگر از اهمیت تاریخی این حرکت را آشکار میکند و راهپیمایی آرام دختران پکتیایی را به حرکتی نمادین در تاریخ مبارزات سیاسی – اجتماعی زنان افغانستان تبدیل میکند.
نکته دیگر این است که اعتراض دانشآموزان پکتیایی در یکی از مراکز عمده قدرت طالبان صورت میگیرد؛ جایی که در آن یکی از جناحهای نیرومند تشکیلدهنده «امارت اسلامی» از نفوذی عمیق و گسترده برخوردار است و پکتیا به نحوی پایگاه قدرت آن محسوب میشود. این بدان معناست که طالبان نه تنها در تحمیل قرائت منحصر به فرد خود از اسلام و شریعت و خلط آن با سنتهای قبیلهای بر سایر مردم افغانستان ناکام ماندهاند؛ بلکه حتی در پایگاههای سنتی قدرت خود مانند پکتیا نیز در این زمینه توفیقی به دست نیاوردهاند و حرکت شجاعانه دختران پکتیایی در بازگشایی مکاتب و سپس اعتراض خیابانی باید پیام این شکست و پیامدهای پیدا و پنهان آن را به رهبران و تصمیمسازان و اتاقهای فکر طالبان در داخل و خارج از کشور منتقل کند و آنان را به عقبنشینی از مواضع خود در قبال تحصیل و کار و حقوق انسانی و شهروندی زنان به تامل و تجدید نظر برانگیزد.