طالبان میانه‌رو در برابر طالبان تندرو

استانکزی نماینده جریان میانه‌رو طالبان است؛ اما چیزی که فعلا نمی‌تواند مواضع صریح اخیر او را به یک مطالبه فراگیر در میان رهبران طالبان تبدیل کند، این است که تندروها در اکثریت هستند و هسته اصلی قدرت مرکزی را در اختیار دارند و گفته می‌شود که اطراف ملا هبت‌الله آخوندزاده؛ رهبر مذهبی طالبان در قندهار را نیز افراطیون زن‌ستیز احاطه کرده‌اند که مخالف بازگشایی مکاتب دخترانه اند.

شیرمحمد عباس استانکزی؛ معین سیاسی وزارت خارجه طالبان، تامین عدالت و وحدت ملی را به بازگشایی مکاتب دخترانه مربوط دانسته و گفته‌است که اگر دروازه‌های مکاتب به زود‌ترین فرصت باز نشود ملتی که قدرت‌های شرق و غرب را شکست داد «از ما فاصله می‌گیرد».

او گفت: «تعلیم و تربیه بر مرد و زن فرض (واجب) است و تبعیض بین مرد و زن در فراگرفتن علم و دانش هیچ دلیل شرعی ندارد.»

آقای استانکزی گفت: باید هرچه زود‌تر دروازه مکاتب دخترانه باز شود؛ زیرا پیشرفت کشور بستگی به تعلیم و تربیه دارد، به هر اندازه‌‌ای که در عرصه علم و دانش پیشرفت کنیم به همان اندازه کشور ترقی می‌کند.

او افزود: اگر می‌خواهیم که عدالت و وحدت ملی را تامین کنیم باید زمینه تعلیم و تربیه را برای زنان و مردان به گونه یک‌سان مساعد بسازیم.

این نخستین بار نیست که عباس استانکزی به صراحت خواستار بازگشایی مکاتب دخترانه می‌شود؛ صدایی که البته هرگز از سوی افراط‌گرایان مستقر در کانون‌های تصمیم‌گیری و گلوگاه‌های اجرایی دولت امارت شنیده نمی‌شود و در نتیجه، تغییری در وضعیت به وجود نمی‌آید.

این نشان می‌دهد که افراط‌گرایان هنوز و همچنان از قدرت زیادی در دولت طالبان برخوردار اند. آن‌ها اجازه نمی‌دهند که مکاتب به روی دختران باز شود؛ زیرا آن را خطرناک، منافی شریعت و کفرآمیز می‌دانند.

مساله دیگر این است که افرادی که مانند عباس استانکزی فکر کنند در میان رهبران طالبان، زیاد نیستند. استانکزی یک دیپلمات جهان‌دیده و دارای تحصیلات عصری است. او در طول مذاکرات طالبان با امریکا و دیگران، همواره با دیپلمات‌‌ها و مذاکره‌کنندگان نخبه از کشورهای مختلف، تماس و تعامل داشته و از این رهگذر، افکار افراطی و رویکردهای تحجرآمیز طالبانی‌اش تغییر کرده و تعدیل شده‌است.

اخبار و شایعاتی نیز وجود دارد که ادعا می‌کند فرزندان خود او در خارج از کشور تحصیل می‌کنند و اگر این اخبار درست باشد، نشان‌گر آن است که آقای استانکزی با سایر رهبران تندرو طالبان فرق دارد و در این مورد خاص به تحصیل دختران از منظری متفاوت، نگاه می‌کند.

این در حالی است که اغلب رهبران طالبان، ملاهای سنتی اند که در مکتب‌خانه‌های مذهبی و مدارس دینی درس خوانده‌اند و از علوم روز بهره‌ای ندارند.

اگرچه در هفته‌های گذشته، شماری دیگر از چهره‌های طالبان نیز خواستار تغییر سیاست تصلب‌آمیز انسداد مکتب‌های دخترانه شده‌اند؛ اما استانکزی در این میان، از قدرت و اهمیت بیش‌تری برخوردار است و در صورتی که تندروهای طالبان او را به زودی مطرود و منزوی نکنند، موضع‌گیری‌های امیدبخش او احتمال تغییر را تقویت می‌کند یا دست‌کم به سایر رهبران میانه‌رو طالبان نیز جرأت و جسارت بروز و ظهور می‌دهد.

در شرایط کنونی اما امیدهای بسیار اندکی وجود دارد که موضع‌گیری صریح و شجاعانه اخیر آقای استانکزی به یک شکاف عمیق و جدی در سطح رهبری طالبان منجر شود؛ زیرا جناح میانه‌رو طالبان اگر وجود داشته‌باشد، تاکنون جرأت نکرده‌است ابراز وجود کند و به همین دلیل، تصور می‌شود که استانکزی کاملا تنهاست، در حالی که در عمل این‌گونه نیست و او نه بدون داشتن یک پشتوانه قابل توجه، قادر به ایراد این سخنان تهورآمیز است و نه بی‌تردید با چنین تفکری تاکنون می‌توانست زنده بماند یا در دولت طالبان کار کند.

یک روزنامه امریکایی اخیرا گزارش داد که بسته‌ماندن مکاتب دخترانه موجب دودستگی و شکاف میان رهبران تندرو و میانه‌رو طالبان شده‌است. به نوشته این روزنامه، دختران شماری از رهبران طالبان در پاکستان، قطر و مکتب‌های مخفی در کابل درس می‌خوانند؛ اما به دلیل تسلط تندروها بر کانون‌های اصلی سیاست‌گذاری، مکتب‌های دخترانه همچنان بسته مانده‌است.

به این ترتیب، استانکزی نماینده جریان میانه‌رو طالبان است؛ اما چیزی که فعلا نمی‌تواند مواضع صریح اخیر او را به یک مطالبه فراگیر در میان رهبران طالبان تبدیل کند، این است که تندروها در اکثریت هستند و هسته اصلی قدرت مرکزی را در اختیار دارند و گفته می‌شود که اطراف ملا هبت‌الله آخوندزاده؛ رهبر مذهبی طالبان در قندهار را نیز افراطیون زن‌ستیز احاطه کرده‌اند که مخالف بازگشایی مکاتب دخترانه اند.

با این‌همه، درهم‌شکستن حکومت تک‌صدایی تندروها توسط افرادی مانند عباس استانکزی یک رویداد مغتنم است و حتی اگر او به زودی طرد و تبعید و یا منزوی هم شود، این اظهار نظرهایش به مثابه شنا برخلاف جریان آب، امید میانه‌روهای طالبان برای مبارزه و تلاش را زنده نگه می‌دارد و صف‌آرایی میانه‌روها و تندروهای طالبان را تداوم می‌بخشد.

مطالب مرتبط