این ترندهای بی‌گزند…

کارزارهای توییتری، خواب گران هیچ ستمگر خون‌آشامی را آشفته نمی‌کند، داد هیچ مظلومی را نمی‌ستاند و صدای هیچ مادر زجرکشیده هزاره را فریاد نمی‌کند. این ترندهای بی‌گزند نه طالبان و همکیشان و همفکران‌شان را از مسیری که در پیش دارند، بازمی‌گرداند و نه احساسات حقوق بشری جهان متمدن(!) را برمی‌انگیزد تا همان‌گونه که خیابان‌های ایران را عرصه اعتراضات زنان و مردان معترض کرده‌اند، به کابل و هرات و مزار شریف و بامیان و… هم نگاهی بیاندازند و ستم و سرکوب و سانسور یک رژیم آپارتاید را بازتاب دهند.

در روزهای اخیر کاربران عمدتا افغان با هشتگ «نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» #StopHazaraGenocide به انتحار در مرکز آموزشی کاج در کابل واکنش نشان دادند. قربانیان این رویداد عمدتاً متعلق به قومیت هزاره بوده‌اند. این هشتگ تاکنون بیش از یک میلیون بار در توییتر استفاده شده است.

شماری از هنرمندان، نویسندگان و چهره‌های مشهور نیز به این هشتگ پیوسته‌اند.
از جمله فرهاد دریا نوشته‌است: «اگر نظام شاهی بود، هزاره‌ها به خاطر هزاره بودن‌شان کشته می‌شدند. اگر جمهوری از راه رسید، هزاره‌ها از دم تیغ گذرانده شدند، و اکنون که شمشیر قدرت در دستان حِمارت است، بازهم همان آش و همان کاسه است. تاریخ ما در برابر این مردم شریف، بدهکار است!»

الیف شفق؛ نویسنده ترکیه‌ای- بریتانیایی هم با همرسانی عکس یکی از قربانیان دختر نوشته‌است: «اسم‌اش مرضیه بود. باهوش، خلاق، جوان و زیبا. یکی از شمار زنان و دختران زیادی که از ابتدایی‌ترین حقوق انسانی خود در افغانستان محروم هستند.»

خانم الیف در ادامه نوشت: «مرضیه عاشق کتاب بود، عاشق ادبیات بود. او در تمام زندگی‌اش در دو سطح مورد تبعیض قرار گرفت: به دلیل زن بودن و هزاره بودن…او در یک انفجار که مرکز آموزشی زنان هزاره را هدف قرار داد، کشته شد. نمی‌توانم از فکر کردن به او دست بردارم. داستان او را به اشتراک بگذارید، صدای خود را بلند کنید برای توقف نسل هزاره‌ها.»

این اعتراضات مجازی اما علیرغم حمایت و همراهی برخی سلبریتی‌ها یا چهره‌های مشهور هنری و فرهنگی، چیزی را برای مردم افغانستان و هزاره‌هایی که هدف یک کشتار سیستماتیک هستند و رنجی تاریخی را متحمل می‌شوند که در طول قرون و اعصار با وجود تغییر رژیم‌های سیاسی، هرگز تغییر نکرده، متحول نمی‌کند.

کاربران شبکه‌‌های اجتماعی که در روزهای اخیر به طور گسترده به کارزار «نسل‌کشی هزاره‌ها را متوقف کنید» پیوسته‌اند به خوبی این نکته را دریافته‌اند که حتی همین شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های گروهی نیز آنان را نادیده می‌گیرند، تبعیض روا می‌دارند، کارزارشان را بی‌اهمیت جلوه می‌دهند، از پوشش گستره واقعی این کارزار، آگاهانه احتراز می‌کنند و نمی‌خواهند دادخواهی برای نسل‌کشی تاریخی هزار‌ه‌های شیعه در افغانستان به یک مطالبه جهانی تبدیل شود.

شواهد بسیاری وجود دارد که نشان می‌دهد مدیران پلتفر‌م‌هایی که این کارزار بزرگ در آن‌ها جریان دارد، عمدا آمار کاربران این هشتگ دادخواهانه را کاهش می‌دهند یا کم نشان می‌دهند تا کارزارهای مشابه دیگر از جمله وضعیتی که در پی مرگ دختر ۲۲ ساله ایرانی به وجود آمده، کمرنگ شود یا تحت‌الشعاع قرار بگیرد.

رسانه‌های جریان اصلی هم بی‌اعتنا به آمار بزرگ و قابل توجه کارزار یک میلیونی معترضان مجازی با تمام توان سرگرم خبرپراکنی درباره رویدادهای داخل و خارج از ایران اند. برای آن‌ها حتی مهم نیست که دست‌کم ۴۶ نفر از قربانیان حمله بی‌رحمانه روز جمعه در غرب کابل، دختران بودند. آ‌ن‌ها حتی مرگ غم‌انگیز یک دختر دانشجو در دانشگاه کابل بر اثر مسمومیت برای جلوگیری از برپایی حرکت اعتراضی‌ را نیز گزارش نمی‌کنند.

سرکوب شدید، سانسور فراگیر و تلاش هدفمند طالبان برای پنهان‌کردن آمار قربانیان و خبرهای مربوط به این رویداد و نیز ممانعت از بروز خشم و اعتراض مردمی که شاهد حذف‌شان از عرصه عمومی هستند هم توسط رسانه‌های غربی، بازتاب داده نمی‌شود یا به طور کمرنگ و کاملا حاشیه‌ای به آن‌ پرداخته می‌شود.

این نشان می‌دهد که کارزارهای توییتری، خواب گران هیچ ستمگر خون‌آشامی را آشفته نمی‌کند، داد هیچ مظلومی را نمی‌ستاند و صدای هیچ مادر زجرکشیده هزاره را فریاد نمی‌کند. این ترندهای بی‌گزند نه طالبان و همکیشان و همفکران‌شان را از مسیری که در پیش دارند، بازمی‌گرداند و نه احساسات حقوق بشری جهان متمدن(!) را برمی‌انگیزد تا همان‌گونه که خیابان‌های ایران را عرصه اعتراضات زنان و مردان معترض کرده‌اند، به کابل و هرات و مزار شریف و بامیان و… هم نگاهی بیاندازند و ستم و سرکوب و سانسور یک رژیم آپارتاید را بازتاب دهند.

بنابراین، ترندهای توییتری بهترین ابزار برای مقابله با این موج کشتار و جنایت و خشونت علیه یک قوم نیست. صدای نحیف دختران معترض هم به سادگی سرکوب می‌شود؛ زیرا گلوله‌های جنگی رژیم باکی ندارند که گلوهای متورم‌شده از خشم و نفرت دختران و زنان عدالت‌خواه را بی‌پروا هدف قرار دهند و منفجر کنند؛ درست همان کاری که تروریست دیگری از تبارشان روز جمعه در آموزشگاه «کاج» انجام داد.

پست‌ها و پیوست‌های مجازی فرهاد دریا و الیف شفق هم چیزی را تغییر نمی‌دهد، اکنون زمان زمزمه شعرهای حماسی و انقلابی و الهام‌بخش رهبر آزاده و پیشگام نهضت مبارزات آزادی‌خواهانه افغانستان معاصر، شهید سید اسماعیل بلخی است که ده‌ها سال پیش از امروز در برابر سلطنت ستم، خطاب به جوانان بیدار و آگاه وطن، فریاد برآورده‌بود:
جوانان در قلم رنگ شفا نیست
دوای درد استبداد خون است

به خون بنویس بر دیوار ظالم
که آخر سیل این بنیاد خون است

مطالب مرتبط