شناسایی گام به گام طالبان؛ امروز اروپا، فردا امریکا
علیرغم توجیه دروغین و ریاکارانه وزارت خارجه انگلیس مبنی بر اینکه کارکنان سفارتخانه افغانستان در لندن توسط طالبان اخراج شدهاند، بنابراین این سفارتخانه باید تعطیل شود، واقعیت همان چیزی است که از جانب زلمی رسول؛ سفیر گماشته شده از سوی دولت پیشین افغانستان در لندن بیان شد و آن اینکه سفارتخانه افغانستان در این شهر، تحت فشار دولت میزبان تعطیل میشود و این همان چیزی است که بر تبانی پنهانی میان قدرتهای اروپایی و طالبان مهر تایید میزند.
بریتانیا اخیرا ادعا کرد که چون حکومت طالبان کارمندان سفارت افغانستان در لندن را برکنار کرده است، این سفارتخانه و امور کنسولی آن تعطیل میشود.
وزارت خارجه بریتانیا گفته است که به حمایت بشردوستانه از افغانستان ادامه میدهد؛ اما «بنا به کنوانسیون وین در روابط دیپلماتیک، افغانستان مسئول ختم وظیفه کارکنان در سفارتهایش است.»
زلمی رسول، فرستاده دولت پیشین اما در حساب ایکس خود خبر داد که با «لزومدید مقامات کشور میزبان»، سفارت افغانستان در بریتانیا رسما از تاریخ ۲۷ سپتامبر ۲۰۲۴ (حدود دو هفته دیگر) تعطیل خواهد شد.
کارشناسان میگویند که کشورهای اروپایی در پشت پرده با طالبان وارد زد و بندهای پنهانی شدهاند و تعطیلی و سپس واگذاری سفارتخانهها و کنسولگریهای افغانستان در این کشورها بخشی از این معامله است.
به باور آنها تصمیم طالبان مبنی بر اعتبارزدایی از تصمیمات، مصوبات و خدمات نمایندگیهای سیاسی و کنسولی افغانستان در ۱۴ کشور اروپایی درست پس از آن اتخاذ شد که امیرخان متقی؛ سرپرست وزارت خارجه طالبان در دوحه با دیپلماتهای اروپایی یک نشست پشت درهای بسته برگزار کرد.
از جانب دیگر، کشورهای اروپایی میزبان نمایندگیهای دیپلماتیک افغانستان اگر به راستی با طالبان تبانی نکرده بودن – همانگونه که تاکنون به ادامه کار این نمایندگیها علیرغم فقدان دولت سابق و بازگشت یک رژیم نامشروع به قدرت در کابل مشروعیت دادهاند – میتوانستند در برابر اعلامیه وزارت خارجه طالبان بایستند و خدمات کنسولی سفارتخانهها و کنسولگریهای افغانستان در کشورهای یادشده را مشروع و معتبر اعلام کنند؛ اما آنها برخلاف انتظار و بیتوجه به ابراز آمادگی دیپلماتهای فعال در کشورهای اروپایی برای ادامه کار و ارائه خدمات معمول به شهروندان و مهاجران افغان مقیم این کشورها به نیابت از طالبان فشار بر نمایندگیهای دیپلماتیک را افزایش داده و آنان را میان تعطیلی کامل و تعامل مستقیم با رژیم طالبان در تنگنا قرار دادند.
در این مورد خاص، علیرغم توجیه دروغین و ریاکارانه وزارت خارجه انگلیس مبنی بر اینکه کارکنان سفارتخانه افغانستان در لندن توسط طالبان اخراج شدهاند، بنابراین این سفارتخانه باید تعطیل شود، واقعیت همان چیزی است که از جانب زلمی رسول؛ سفیر گماشته شده از سوی دولت پیشین افغانستان در لندن بیان شد و آن اینکه سفارتخانه افغانستان در این شهر، تحت فشار دولت میزبان تعطیل میشود و این همان چیزی است که بر تبانی پنهانی میان قدرتهای اروپایی و طالبان مهر تایید میزند.
از نظر منتقدان این تبانی با چراغ سبز امریکا صورت گرفته و نشانهای واضح از تعامل گام به گام با رژیم طالبان تا شناسایی کامل این رژیم محسوب میشود.
کارشناسان همچنین میگویند که امریکا یک فرایند چند مرحلهای را برای مشروعیت دادن به رژیم طالبان طراحی کرده است که بر بنیاد آن ابتدا کشورهای همسایه و منطقه، دامنه تعاملات مستقیم سیاسی و اقتصادی خود با رژیم طالبان را با پذیرش رسمی دیپلماتهای این رژیم توسعه میدهند سپس همین الگو توسط کشورهای اروپایی به اجرا درمیآید و در نهایت، راه برای شناسایی رسمی رژیم طالبان از جانب امریکا و کل جامعه جهانی هموار میشود.
دو مرحله اول، این فرایند مهندسی شده امریکایی تاکنون با موفقیت در حال اجرا بوده است و احتمال میرود که با مشخص شدن سرنوشت نمایندگیهای سیاسی و دیپلماتیک افغانستان در کشورهای اروپایی و پذیرش نمایندگان طالبان در این مراکز، واشنگتن نیز از سیاست خارجی واقعی خود در قبال رژیم طالبان یعنی به رسمیت شناختن مستقیم این رژیم پرده بردارد و به این ترتیب، زمینه پذیرش بینالمللی طالبان به عنوان دولت مشروع افغانستان مساعد شود.
ابراز اطمینان مکرر و صریح مقامات طالبان مبنی بر اینکه آنها با دهها کشور جهان تعامل مستقیم و گسترده دارند و در آینده نزدیک دامنه تعاملات به چندین کشور دیگر نیز گسترش خواهد یافت، برداشتهای بالا را تایید میکند و نشان میدهد که در پشت پرده، واقعیت جدیدی در حال متولد شدن است و آن تحمیل طالبان بر مردم افغانستان به رغم فقدان مشروعیت داخلی این رژیم است.
در صورتی که این فرایند با موفقیت اجرایی شود طالبان عملاً به عنوان دولت مشروع افغانستان از جانب جامعه جهانی به رسمیت شناخته خواهد شد و این در حالی است که آنان تاکنون از سوی مردم افغانستان پذیرفته نشده و فاقد هرگونه مشروعیت ملی هستند؛ اما این برای جهانی که طالبان را بر مردم افغانستان تحمیل کرده و همه روزه برای تحکام قدرت آنها به آنان پول و سلاح و زمینههای تعامل سیاسی و اقتصادی فراهم میکند هیچ اهمیتی ندارد. درست همانگونه که میلیونها نفر از زنان و دختران و اقلیتهای قومی و تباری افغانستان که همه روزه قربانی سیاستهای بیرحمانه رژیم طالبان میشوند نیز هیچ جایگاه قابل اعتنایی در اولویتهای جامعه جهانی ندارند و سرنوشت رقت انگیز آنان در سایه سلطه یک رژیم آپارتاید و خودکامه، تعیینکننده تقابل یا تعامل جهان مدعی حقوق بشر و دموکراسی با طالبان نیست.