نمک امرالله بر زخم هزارهها
امرالله صالح همان کسی است که در دوره حضور خود در قدرت باری گفته بود که هزارهها باید به اندازه بلندی بینیشان از قدرت سهم داشته باشند؛ بنابراین بیانیه توهینآمیز اخیر او نیز در راستای نگاه متعصبانه و تنگاندیشانه او علیه هزارهها در افغانستان، قابل ارزیابی است و هرگز نباید انتظار داشت که شرایط تحقیرآمیز و رقتانگیزی که او اکنون در آن قرار دارد این نگاه را تغییر داده باشد.
«روند سبز» امرالله صالح با نشر عکسی از عبدالعلی مزاری، رهبر فقید حزب وحدت اسلامی افغانستان در پیامی خطاب به هزارهها نگاشته است که به خود دوباره باور پیدا کنید و به جای جزیهپردازی و تاوانپردازی به طالب، اسلحه خریداری کنید.
واحد اطلاعاتِ «روند سبز» در پیوند به کشتار ۱۴ باشنده دایکندی افزوده است: «مظلومنمایی و فریاد برآوردن از ستم راه به جایی نمیبرد.»
«روند سبز» به رهبری معاون رییس جمهور فراری افغانستان از هزارهها خواسته است تا استراتژیشان را تغییر دهند.
این جریان جاسوسی افزوده است: «اگر اراده کنید معادله برهم میخورد. از دید تعداد و توانایی کتله بزرگ و تثبیتشده هستید. اگر اراده ایستادگی با سلاح را کردید با ما به تماس شوید بازویتان میشویم.»
کشتار غیرنظامیان شیعه هزاره در دایکندی که مسئولیت آن را گروه تروریستی داعش به عهده گرفته با واکنشهای گسترده ملی و بینالمللی مواجه شده است؛ اما یکی از بدترین، شنیعترین، شرمآورترین، زشتترین و زنندهترین واکنشها بیانیه سازمان جاسوسی موسوم به «روند سبز» به رهبری امرالله صالح است.
این بیانیه به جای ابراز همدردی و غمشریکی با هموطنان هزاره بر زخم آنان نمک میپاشد، به آنان توهین و تحقیر میکند و اتهام واهی، زشت و زننده پرداخت «جزیه» به طالبان را مطرح میسازد.
امرالله صالح و سازمان جاسوسی او در این بیانیه نه تنها حق زیست آزادانه شیعیان به عنوان یک مذهب بزرگ اسلامی در افغانستان را زیر سوال برده؛ بلکه حتی آنان را به سبک طالبان و داعش، بیرون از دایره دین اسلام دانسته و با استفاده از تعبیر «جزیه» که در نظام اقتصادی اسلام، اهل کتاب یعنی غیرمسلمانان به حکومت اسلامی پرداخت میکردند تا بدون این که مجبور به تغییر دین خود باشند از حق زندگی در سایه حاکمیت اسلام برخوردار شوند، اسلامیت شیعه در افغانستان را زیر سوال برده است.
از جانب دیگر، سازمان جاسوسی موسوم به روند سبز به رهبری امرالله صالح بدون اشاره به نام داعش که مسئولیت این کشتار فجیع را به عهده گرفته، شیعیان افغانستان را به دریافت سلاح برای مبارزه با طالبان فراخوانده است. این در حالی است که در گذشته گزارشهای متعددی درباره پیوند پنهان ملیشههای وابسته به امرالله صالح و متحدان قومی او با شاخه خراسان داعش در افغانستان منتشر شده است و در حال حاضر نیز گفته میشود که محافظ پیشین امرالله صالح، رهبری شاخه خراسان داعش را به عهده دارد. به این ترتیب، به نظر میرسد که بیانیه بحثبرانگیز اخیر امرالله صالح در واکنش به کشتار فاجعهبار شیعیان دایکندی یک بار دیگر گمانهزنیها درباره پیوندهای پنهانی گروههای به اصطلاح مقاومت و بقایای امنیتی دولت پیشین با شاخه خراسان داعش را برجسته میکند.
از جانب دیگر، امرالله صالح همان کسی است که در دوره حضور خود در قدرت باری گفته بود که هزارهها باید به اندازه بلندی بینیشان از قدرت سهم داشته باشند؛ بنابراین بیانیه توهینآمیز اخیر او نیز در راستای نگاه متعصبانه و تنگاندیشانه او علیه هزارهها در افغانستان، قابل ارزیابی است و هرگز نباید انتظار داشت که شرایط تحقیرآمیز و رقتانگیزی که او اکنون در آن قرار دارد این نگاه را تغییر داده باشد.
با اینهمه اما هیچکس پیشنهاد مضحک و موهن امرالله صالح و جنبش جاسوسی «روند سبز» مبنی بر دریافت سلاح توسط هزارهها را جدی نخواهد گرفت؛ زیرا نه او و نه جنبش جاسوسیاش در مبارزات آزادیخواهانه مردم افغانستان نقشی ندارند و صرف نظر از اینکه امرالله صالح نگاهی به شدت فاشیستی نسبت به شیعیان و هزارهها دارد او حتی به اندازهای ناتوان، منزوی و مطرود است که قادر به تغییر وضعیت قومیت خود در افغانستان نیز نیست؛ چه اگر غیر از این بود طالبان بر مزار احمدشاه مسعود رقص و پایکوبی نمیکردند و مردم پنجشیر که روزگاری پایگاه قاومت علیه طالبان محسوب میشد برای زندگی در زیر سلطه طالبان به پشتونهای جنوبی باج و خراج و جزیه و جریمه نمیپرداختند.
بنابراین امرالله صالح به جای فراخواندن شیعیان و هزارهها به قیام مسلحانه علیه طالبان با تاکید بر اینکه اگر هزارهها بخواهند او و روند سبزش بازوی آنان خواهند شد اگر به راستی توان تغییر وضعیت را دارد، بهتر است ابتدا از پنجشیر آغاز کند؛؛سرزمینی که بربنیاد گزارشهای بینالمللی اکنون به پایگاه بزرگ القاعده یعنی قاتل اصلی فرمانده احمدشاه مسعود تبدیل شده و طالبان نه تنها بر آن حاکمیت مطلق دارند؛ بلکه کاخهای افسانهای افرادی مانند امرالله صالح و همرزمان او را تبدیل به پایگاههای نظامی کرده و بر معادن بکر و دست نخورده و مناظر طبیعی زیبا و سحرآمیز پنجشیر چوب حراج زدهاند.
و سخن آخر اینکه امرالله صالح حتی اگر به اندازه بینی خود از سیاست و قدرت در افغانستان سهم دارد و همچنان خود را در غیاب رئیس جمهور فراری، کفیل نهاد ریاست جمهوری میداند انتقام خون برادرش را از طالبان مسلط بر زادگاه و پایگاه سنتیاش بگیرد تا هزارهها نیز به جای «مظلومنمایی» و پرداخت «جزیه» برای مبارزه با طالبان از او استمداد بجویند، سلاح بگیرند و امرالله و روند سبزش بازوی آنان شود.