«فرستاده» پذیرفته نشد

زلمی خلیلزاد و همسرش شرل بنارد به در بسته خوردند و نمایندگان نسل امروز افغانستان، آنان را با خشم و نفرت طرد کردند تا به عنوان یکی از به یادماندنی‌ترین خاطرات دوران سیاسی زلمی خلیلزاد او فراموش نکند که اگرچه خود را «فرستاده» می‌خواند؛ اما گاهی کسانی نیز هستند که این «فرستاده» را نمی‌پذیرند.

براساس گزارش‌ها شرکت‌کنندگان ضیافت قدردانی از اعضای تیم ملی فوتسال افغانستان در تاشکند ازبکستان، از حضور حضور زلمی خلیلزاد در این ضیافت جلوگیری کردند.

این ضیافت توسط یکی از بازرگانان افغان برگزار شده بود و زلمی خلیلزاد، زمری کامگار، بازرگان و مالک شرکت هوایی «کام‌ایر»، سید سعادت منصور نادری، وزیر پیشین شهرسازی و شماری از افغان‌های ساکن تاشکند در آن دعوت شده بودند.

هنگامی که خلیلزاد می‌خواست همراه با کامگار و نادری وارد محل برگزاری ضیافت شود، شرکت‌کنندگان مانع ورود وی شدند.

زلمی خلیلزاد که خود را «فرستاده» امریکا در امور افغانستان توصیف می‌کند، نقشی محوری در تحولات دو دهه گذشته کشور داشته است.

او که زمانی پروژه امریکا برای دموکراتیزه کردن افغانستان را به عهده داشت، نظام جمهوری در افغانستان و فرمول توزیع قومی قدرت را مهندسی کرد و در تمام روندهای سیاسی و انتخاباتی کشور رد پای زلمی خلیلزاد آشکار بود؛ حتی زمانی که او دیگر سفیر امریکا در افغانستان نبود و حتی زمانی که موکرات‌ها بر کاخ سفید مسلط بودند، زلمی خلیلزاد همچنان یک مهره تاثیرگذار در تحولات افغانستان باقی ماند و مقالات، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های گاه به گاه او در رسانه‌ها، اندیشکده‌ها، دانشگاه‌ها و مجامع سیاسی ایالات متحده و افغانستان تاثیرات مهمی بر راهبرد واشنگتن در قبال افغانستان می‌گذاشت.

به همین دلیل است که به باور بسیاری از کارشناسان، زلمی خلیلزاد حتی زمانی که هیچ سمت رسمی در سیاست خارجی ایالات متحده در قبال افغانستان نداشت به عنوان یک بازیگر سایه و عنصری تاثیرگذار ایفای نقش می‌کرد و بر روندها، راهبردها، تصمیم‌ها و تحولات تاثیر می‌گذاشت.

درست به همین جهت بود که ۲۰ سال بعد، وقتی ایالات متحده اراده کرد که به جنگ بی‌پایان افغانستان پایان دهد و طولانی‌ترین نبرد تاریخ ایالات متحده را به سرانجام برساند، زلمی خلیلزاد بار دیگر به عنوان یک بازیگر محوری به صحنه بازگشت؛ اما این بار نه به مثابه مهندس و معمار نظام دموکراتیک جمهوری؛ بلکه درست در نقطه مقابل آن به حیث یک تخریب‌چی، یک تهدید مستقیم علیه دموکراسی، یک حامی خوش‌پوش تروریزم، افراط‌گرایی و یک مبلغ اسلام قبیله‌ای طالبان.

نتیجه نقش‌آفرینی ۲۰ سال بعد زلمی خلیلزاد و بازگشت دوباره او به صحنه سیاست افغانستان تولد توافق‌نامه استعماری دوحه بود؛ توافق‌نامه‌ای که طومار نظام جمهوری را درهم پیچید، مسیر خروج نظامیان غربی از افغانستان را هموار کرد، بازگشت دوباره طالبان به قدرت را امکان‌پذیر ساخت و افغانستان را علیرغم ۲۰ سال تلاش و تکاپو و مبارزه و قربانی برای عبور از گذشته استبدادی و گذار به آینده دموکراتیک، چند ده سال دیگر به قهقرا برد و رژیم واپس‌گرای طالبان را بر آن مسلط کرد.

بنابراین کسی که خود را «فرستاده» می‌نامد در دو دوره اجرای ماموریت و حضور مستقیم در صحنه سیاست افغانستان دو نقش کاملاً متفاوت و متضاد را بازی کرد. در دوره اول، او معمار نظام دموکراتیک و مهندس سیستم مبتنی بر اراده مردم افغانستان بود و ۲۰ سال بعد، بار دیگر به صحنه بازگشت تا آنچه را خود ساخته بود ویران کند و با برچیدن بساط دموکراسی وارداتی امریکا افغانستان را به طور کامل به طالبان واگذار کند.

ایفای این دو نقش متضاد و کاملاً مخالف از سوی یک نفر نشان می‌دهد که زلمی خلیلزاد پیش از آنکه یک سیاستمدار دارای مکتب، متعهد به اصول و ملتزم به خطوط سرخ غیرقابل عبور و مشخص باشد، یک مزدور گوش به فرمان است.

به بیان دقیق‌تر، او یک سیاستمدار پروژه‌ای است که هر آنچه را که به او سپرده می‌شود بدون توجه به اینکه به چه نتایج فاجعه‌بار یا افتخارآفرینی منجر می‌گردد در قبال دریافت پول یا پست سیاسی انجام می‌دهد بی‌آنکه در قبال پیامدهای آن مسئولیتی بپذیرد.

با این حال اما برای کسانی که از خدمات یا خیانت‌های زلمی خلیلزاد در طول دو دهه گذشته در افغانستان بهره‌مند یا دردمند شده‌اند وضعیت هرگز یکسان نیست. شاید برای او به عنوان یک بازیگر پروژه‌ای و فاقد اصول و ارزش، فاصله معنی‌داری میان خیانت و خدمت وجود نداشته باشد؛ اما برای مردم افغانستان که از خیانت یا خدمت او متأثر شده‌اند شرایط به گونه‌ای دیگر است و این همان چیزی است که در ضیافت تقدیر از ورزشکاران فوتسالیست افغانستان در تاشکند ازبکستان به درستی بازتاب پیدا کرد که در نتیجه آن زلمی خلیلزاد و همسرش شرل بنارد به در بسته خوردند و نمایندگان نسل امروز افغانستان، آنان را با خشم و نفرت طرد کردند تا به عنوان یکی از به یادماندنی‌ترین خاطرات دوران سیاسی زلمی خلیلزاد او فراموش نکند که اگرچه خود را «فرستاده» می‌خواند؛ اما گاهی کسانی نیز هستند که این «فرستاده» را نمی‌پذیرند.

انتظار می‌رود که این اقدام شجاعانه ورزشکاران و میزبانان ضیافت تقدیر از آنان در تاشکند ازبکستان «فرستاده» خودخوانده افغانی الاصل امریکایی را وادار سازد تا سر در گریبان خویش فروبرد و به گذشته شرم‌آور و خیانت بزرگی که در حق مردم افغانستان انجام داده فکر کند تا شاید به خود آید و با توجه به پیامدهای فاجعه‌بار و ویرانگر نقش‌آفرینی‌های خائنانه‌اش در تاریخ معاصر افغانستان دست‌کم از آنچه مرتکب شده ابرازی پشیمانی کند هرچند این اقدام هرگز کافی نباشد.

مطالب مرتبط