جنگ در لبنان؛ چه آینده‌ای در انتظار خاورمیانه است؟

از نظر نظامی و امنیتی نیز لبنان با فلسطین و حزب الله با حماس قابل مقایسه نیستند. اگرچه تصور می‌شود که سران سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل فکر می‌کنند که حزب الله آسیب‌پذیر است و با کشتن فرماندهان، انفجار پیجرها و تحمیل تلفات غیرنظامی که در یک روز به بیش از ۵۰۰ نفر رسید می‌توانند این گروه را به عقب‌نشینی از مواضع خود مجبور کرده و شرایط مورد انتظار خود را بر آن تحمیل کنند؛ اما کارشناسان مسائل نظامی می‌گویند که حزب الله بسیار قدرتمندتر، مسلح‌تر، آماده‌تر و آموزش دیده‌تر از حماس است و در صورت تبدیل درگیری‌های کنونی به یک جنگ فاجعه‌بار و واقعی، هزینه‌های رژیم اسرائیل به شدت بالا خواهد رفت و راکت‌های مهیب و مرگبار حزب الله، اعماق خاک این رژیم را هدف قرار خواهند داد.

جنگ میان حزب‌الله لبنان و رژیم اسرائیل شعله‌ور شده است؛ جنگی تمام‌عیار همه‌جانبه و ظاهرا غیرقابل مهار.

روز گذشته در نتیجه بمباران‌های گسترده رژیم اسرائیل بیش از ۵۰۰ نفر در لبنان جان باختند؛ این خونین‌ترین روز از سال ۲۰۰۶ میلادی محسوب می‌شود؛ سالی که در آن حزب الله لبنان و ارتش رژیم اسرائیل ۳۳ روز با همدیگر جنگیدند و در نتیجه آن حزب الله پیروز شد و اسرائیل عقب نشست.

این بار اما به نظر می‌رسد که معادلات تغییر کرده است یا دست‌کم رژیم اسرائیل این‌گونه فکر می‌کند.

تل‌آویو از ۷ اکتبر سال گذشته میلادی تاکنون درگیر جنگی ویرانگر و مرگبار در باریکه مزدحم غزه است؛ جنگی که برخلاف محاسبات سران سیاسی و نظامی این رژیم هرگز به اهداف خود نرسید و بیش از آنچه پیش‌بینی می‌شد به طول انجامید.

اگرچه رژیم تل‌آویو به هیچ‌یک از هدف‌های تعیین شده خود در جنگ غزه دست پیدا نکرده؛ اما در عین حال هیچ نشانه‌ای از فروکش کردن تنش و پایان جنگ دیده نمی‌شود.

در چنین شرایطی شعله‌ورتر کردن یک جنگ تمام عیار تازه در خاورمیانه چشم‌اندازی تیره و هولناک را در برابر این منطقه بحران‌زده قرار می‌دهد.

آگاهان می‌گویند که یکی از اهداف اسرائیل در شعله‌ور کردن جنگ با حزب الله لبنان فرار از پیامدهای شکست در غزه است. سران کنونی رژیم اسرائیل بیش از هر زمان دیگری در گذشته آینده سیاسی خود را در خطر می‌بینند؛ آینده‌ای که در صورت پایان جنگ‌های جاری به سرعت از راه خواهد رسید و طومار حیات سیاسی بنیامین نتانیاهو؛ نخست وزیر این رژیم و بسیاری از وزرای تندرو کابینه او را درهم خواهد پیچید.

مساله دیگر فشارهای فزاینده خارجی بر رژیم اسرائیل است. در پی نتایج فاجعه بار نسل کشی در غزه که به خشمی فراگیر در سراسر جهان دامن زده است، بسیاری از متحدان تل‌آویو از این رژیم فاصله گرفته و حتی تحریم‌های تسلیحاتی را در دستور کار قرار داده‌اند؛ چیزی که در آغاز جنگ اسرائیل و حماس در پی حملات هفتم اکتبر یروی مقاومت فلسطینی هرگز تصور نمی‌شد.‌

این نشان می‌دهد که جنگ اسرائیل در غزه مشروعیت خود را حتی در نزد نزدیک‌ترین متحدان این رژیم به جز امریکا نیز از دست داده است؛ بنابراین سران رژیم تل‌آویو با برافروختن جنگی تازه در پی کسب حمایت حداکثری متحدان سنتی خود هستند.

اما آیا جنگی که اکنون در لبنان در گرفته اهداف مورد نظر حکمرانان کنونی رژیم اسرائیل را برآورده خواهد کرد؟

به این پرسش مهم از دو جنبه سیاسی و نظامی می‌توان پاسخ داد. از نظر سیاسی، وضعیت لبنان با فلسطین به طور کامل متفاوت است. فلسطین هنوز به عنوان یک کشور مستقل وجود خارجی ندارد و اسرائیل هرگونه که اراده کند می‌تواند سرزمین‌های فلسطینی را اشغال کند؛ اما در لبنان یک دولت مشروع وجود دارد که با جامعه بین‌المللی در ارتباط است و تجاوز نظامی یا اشغال سرزمینی آن پیامدهایی به مراتب سنگین‌تر برای رژیم اسرائیل خواهد داشت.

شاید به همین دلیل است که فرانسه به عنوان کشوری که به دلیل سوابق استعماری‌اش هم روابط تنگاتنگی با لبنان دارد و هم از متحدان راهبردی رژیم اسرائیل محسوب می‌شود خواستار برگزاری نشست فوری شورای امنیت برای توقف درگیری‌های در حال اشتعال در لبنان شده است. چین به عنوان، ابرقدرت جهان نیز بر حمایت قاطع خود از لبنان تاکید و تجاوزات رژیم اسرائیل را به شدت محکوم کرده است.

از آنجایی که جنگ تازه رژیم اسرائیل با حزب‌الله لبنان همزمان با آغاز به کار هفتاد و نهمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد شعله‌ور شده، انتظار می‌رود که واکنش‌های گسترده بین‌المللی نسبت به این جنگ چندین برابر می‌شود؛ بنابراین فشارهای سیاسی بر رژیم تل‌آویو برخلاف محاسبات سران این رژیم پس از تجاوز بر لبنان تشدید خواهد شد و این یعنی حلقه انزوای این رژیم و نفرت بین‌المللی از آن تنگ‌تر می‌شود.

از نظر نظامی و امنیتی نیز لبنان با فلسطین و حزب الله با حماس قابل مقایسه نیستند. اگرچه تصور می‌شود که سران سیاسی و نظامی رژیم اسرائیل فکر می‌کنند که حزب الله آسیب‌پذیر است و با کشتن فرماندهان، انفجار پیجرها و تحمیل تلفات غیرنظامی که در یک روز به بیش از ۵۰۰ نفر رسید می‌توانند این گروه را به عقب‌نشینی از مواضع خود مجبور کرده و شرایط مورد انتظار خود را بر آن تحمیل کنند؛ اما کارشناسان مسائل نظامی می‌گویند که حزب الله بسیار قدرتمندتر، مسلح‌تر، آماده‌تر و آموزش دیده‌تر از حماس است و در صورت تبدیل درگیری‌های کنونی به یک جنگ فاجعه‌بار و واقعی، هزینه‌های رژیم اسرائیل به شدت بالا خواهد رفت و راکت‌های مهیب و مرگبار حزب الله، اعماق خاک این رژیم را هدف قرار خواهند داد.

نگرانی جدی‌تر اما این است که جنگ کنونی در لبنان به سرعت به سراسر منطقه گسترش پیدا کند و با مشارکت سایر بازوهای حزب الله در سوریه، یمن، عراق و دیگر کشورهای عربی و اسلامی، خاورمیانه در عمل به میدان نبردی آخرالزمانی تبدیل شود که توقف و مهار آن تنها با نابودی یکی از طرف‌ها امکان‌پذیر باشد.

بنابراین نشست جاری مجمع عمومی سازمان ملل متحد با ماموریتی دشوار برای برقراری صلح فوری در خاورمیانه روبه‌روست؛ ماموریتی که اگر جامعه بین‌المللی نتواند از عهده انجام آن برآید فلسفه وجودی سازمان ملل متحد بیش از پیش زیر سوال خواهد رفت و جنگ‌های جاری در خاورمیانه نقشه راهبردی آینده جهان و جهانی آینده را تعیین خواهد کرد.

مطالب مرتبط