از اشغال تا اشغال؛ از غرب تا رژیمهای دستنشانده غرب
اگر افغانستان در دوره جمهوری تحت اشغال امریکا و کشورهای همپیمان آن قرار داشت از سه سال پیش تاکنون که امریکا و همپیمانانش از افغانستان خارج شدهاند این نقش به رژیمهای دستنشانده و سرسپرده غرب در منطقه از جمله دولت قطر واگذار شده است.
ذبیحالله مجاهد؛ سخنگوی طالبان با استقبال از دیدار و گفتگوی مقامات قطر و ایتالیا درباره افغانستان، گفتهاست که دولت قطر نقش مهمی در فراهمکردن زمینه مذاکرات این گروه با امریکا داشت که منجر به امضای توافقنامه و فروپاشی دولت پیشین شد.
به گفته او «قطر همواره در بهبود روابط کشورها با طالبان نقش موثری ایفا کرده است».
دولت قطر روز سهشنبه خبر داد که تمیم بن حمد آل ثانی؛ امیر قطر در سفر به ایتالیا با جورجیا ملونی؛ نخستوزیر این کشور دیدار کرده است. نخستوزیر ایتالیا در این دیدار گفته که به حمایت خود از همکاریهای دوحه در مورد افغانستان ادامه خواهد داد.
این در حالی است که به باور منتقدان، قطر در حال ایفای نقشی فراتر از یک میانجی بیطرف در معادلات افغانستان است.
اینکه دولتمردان دوحه مستقلاً به نیابت از افغانستان درباره وضعیت امروز و آینده کشور با طرفهای منطقهای و بینالمللی رایزنی میکنند، به معنای آن است که شیوخ حاکم بر قطر نسبت به افغانستان امروز احساس مالکیت دارند و آن را یکی از مستعمرات خود میدانند.
دو روز پیش نیز توافق قطر و اندونزیا برای پذیرش دانشجویان افغان با واکنش تند محمود صیقل؛ دیپلمات سرشناس افغانستان مواجه شد. او با اشاره به نقش ویرانگر و منفی قطر در تحولات چند سال اخیر افغانستان، دولت دوحه را متهم کرد که افغانستان را به ترورخانه و زندان زنان تبدیل کرده و با حمایت از رژیم طالبان در حال تحکیم سیطره و هژمونی خود بر کشور ما میباشد.
شماری دیگر از ناظران نیز با تایید این دیدگاه معتقد اند که دولت قطر در سالهای اخیر با حمایت امریکا و برخی دیگر از بازیگران جهانی و منطقهای، دست به اقدامات و ابتکاراتی زد که در نهایت به فروپاشی نظام جمهوری و تسلط دوباره طالبان بر سرنوشت مردم افغانستان منجر شد؛ چیزی که ذبیح الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان از آن به عنوان کمک قطر به «آزادی افغانستان» ستایش میکند.
اما آیا به راستی افغانستان امروز آزادتر از افغانستان دیروز است؟ آیا قطر ارادهای برای کمک به آزادی افغانستان از اشغال امریکا و ناتو داشته است؟ آیا تسلط طالبان بر سرنوشت مردم افغانستان خدمت است یا خیانت؟
برخلاف ارزیابی طالبان، بسیاری از مردم افغانستان معتقد اند که افغانستان امروز نه تنها آزاد نیست؛ بلکه بیشتر از گذشته به عرصه مانور و زمینه سیطره هژمونیک رژیمهای بدنام منطقه و حامیان سرشناس تروریزم از پاکستان تا قطر تبدیل شده است.
به بیان دیگر، اگر افغانستان در دوره جمهوری تحت اشغال امریکا و کشورهای همپیمان آن قرار داشت از سه سال پیش تاکنون که امریکا و همپیمانانش از افغانستان خارج شدهاند این نقش به رژیمهای دستنشانده و سرسپرده غرب در منطقه از جمله دولت قطر واگذار شده است.
درست به همین دلیل است که از نظر افکار عمومی افغانستان، نام قطر نیز در کنار رژیمهای بدنام و منفور حامی تروریزم و دشمن مردم افغانستان افزوده شده است.
دولتمردان دوحه از مداخله در امور افغانستان به طور مشخص دو هدف عمده دارند: یکی ماموریتی که از سوی امریکا به عنوان هژمون برتر به این رژیم کوچک عربی سپرده شده تا در غیاب ایالات متحده و در شرایطی که نظامیان امریکایی به طور مستقیم در افغانستان حضور ندارند به نیابت از واشنگتن منافع استراتژیک امریکا را حفظ کرده و اهداف راهبردی این کشور در افغانستان و از طریق افغانستان در منطقه را پیگیری و تامین کند. هدف دوم، گسترش ایدئولوژی اخوان المسلمین، ثبیت موقعیت خود به عنوان یک بازیگر مهم منطقهای به ویژه در رقابت فشرده با عربستان سعودی، ایران و سایر بازیگران در بازیهای ژیوپلیتیک و البته، تحقق منافع سودآور اقتصادیاش در مسابقه تاراج منابع معدنی و ذخایر زیرزمینی افغانستان زیر سلطه طالبان است.
بنابراین، اقدامات یکجانبه و مداخلهجویانه دولتمردان قطری درباره افغانستان و تصمیمگیری و رایزنی آنها به نمایندگی از مردم افغانستان با طرفهای منطقهای و بینالمللی نه تنها شایسته ستایش و تمجید و تشکر نیست؛ بلکه اگر یک دولت مسئول و واقعاً مستقل در کابل بر سر کار باشد این اقدامات را باید صریحا محکوم کند و اجازه ندهد که یک کشور کوچک عربی که عملاً از سوی امریکا کنترل میشود به جای مردم افغانستان تصمیم بگیرد و به نمایندگی از آنها در عرصه جهانی ظاهر شود.
قطر هرگز دوستی امین و صادق برای مردم افغانستان نبوده و نیست، و صرف نظر از زدوبندهای پیدا و پنهان آن با گروههای تروریستی و نقش ویرانگرش در بازگشت دوباره طالبان به قدرت از طریق میزبانی غیرقانونی از دفتر سیاسی طالبان و در نهایت، تسهیل مذاکرات پنهانی امریکا و طالبان که به امضای توافقنامه استعماری دوحه و سقوط و سرنگونی دولت مشروع افغانستان منجر شد، نقشی که اکنون دولتمردان قطری در ارتباط با افغانستان ایفا میکنند نقش یک اشغالگر کوچک است که از سوی اشغالگر بزرگ یعنی امریکا به رژیم دستنشانده خود در دوحه واگذار شده است.