فروپاشی دولت اسد؛ آیا خاورمیانه برای پوتین پایان یافت؟

سیاست خارجی و راهبرد امنیتی روسیه در قبال سوریه پسا اسد و معادلات ناپایدار خاورمیانه آشوب‌زده، نیازمند بازبینی جدی و عمیق است و مسکو برای حضور در معادلات استراتژیک منطقه نیازمند بازتعریف روابط خود با بسیاری از طرف‌ها از جمله ترکیه، اسرائیل، کشورهای عربی متحد امریکا، ایران، حزب‌الله و دیگر بازیگران خواهد بود.

دیمیتری پسکوف؛ سخنگوی کرملین، درباره اعطای پناهندگی به بشار اسد و خانواده‌اش از سوی روسیه گفت که این تصمیم شخصی ولادیمیر پوتین بود.

او گفت: «پس از ثبات اوضاع در سوریه برای بررسی آینده وجود پایگاه‌های روسیه در آنجا با مقامات جدید برنامه‌ریزی می‌کنیم و هیچ طرحی برای دیدار با بشار اسد در جدول رسمی برنامه‌های رییس جمهور پوتین وجود ندارد.»

به گفته پسکوف «ما در حال ارتباط دائم با آنکارا و بازیگران منطقه‌ای دیگر درباره اوضاع سوریه هستیم».

اظهارات دیمتری پسکوف؛ سخنگوی ولادیمیر پوتین یکی از معدود موضع‌گیری‌های روسیه پس از سقوط بشار اسد؛ رئیس جمهوری سوریه بود. واکنش دیرهنگام مسکو در قبال تحولات سریع سوری، کاملاً طبیعی و قابل انتظار بود؛ زیرا یکی از متحدان استراتژیک روسیه در خاورمیانه بدترین روزهای خود را سپری کرد و در نهایت نیز حاکمیت ۲۴ ساله بشار اسد متحد نزدیک روسیه به طرزی دراماتیک پایان یافت.

سکوت روسیه در قبال تحولات سوریه، موجب شد که تا ساعت‌ها حتی از سرنوشت بشار اسد؛ رئیس جمهوری فراری این کشور نیز خبری نباشد تا این‌که در نهایت تایید شد که او به روسیه رفته و ولادیمیر پوتین شخصاً به او و خانواده‌اش پناهندگی سیاسی اعطا کرده است.

با این حال، همان‌گونه که دیمیتری پسکوف نیز اشاره کرده ماجرا برای روسیه پایان نیافته است. هنوز روسیه دو پایگاه مهم در منطقه حمیمیم و ساحل طرطوس سوریه دارد که آینده آن‌ها مبهم است.

از جانب دیگر، دشمنان روسیه از جمله امریکا و متحدان غربی آن پیوسته و به طور آشکار تصریح می‌کنند که فروپاشی دولت به رهبری بشار اسد، شکستی بزرگ برای ولادیمیر پوتین بود.

البته کارشناسان مستقل نظامی نیز معتقدند که روسیه به دلیل سه سال جنگ در اوکراین با قدرت‌های غربی و نیز تضعیف متحدانش از جمله ایران و حزب الله لبنان در خاورمیانه نتوانست مانند سال ۲۰۱۱ به طور کامل از بقای دولت اسد حمایت کند و با فروپاشی سریع ارتش سوریه از درون، در حالی که حمایت خارجی قاطعی نیز از راه نرسید، دولت اسد متلاشی شد.

اگرچه قدرت‌های غربی که به کمک نیروهای نیابتی تروریستی و رژیم‌های دست نشانده خود در خاورمیانه از جمله ترکیه و اسرائیل توانستند دولت ملی سوریه را سرنگون و یکی از متحدان استراتژیک روسیه در خاورمیانه را حذف کنند، در حال رجزخوانی هستند و این پیروزی را جشن می‌گیرند؛ اما آگاهان می‌گویند که وضعیت در سوریه هرگز قابل پیش‌بینی نیست و همانطور که پیش از این سرگی لاوروف؛ وزیر امور خارجه روسیه در نشست روند آستانه در دوحه هشدار داد، سلطه تروریست‌ها بر سرنوشت سوریه می‌تواند برای همه طرف‌ها خطرناک باشد و در این صورت این تنها روسیه نیست که بازنده این بحران بزرگ سیاسی و امنیتی در خاورمیانه خواهد بود.

در این میان، روسیه برای حفاظت از منافع استراتژیک خود در روسیه و سراسر خاورمیانه، نیازمند بازبینی جدی سیاست خارجی کنونی خود خواهد بود. به طور مثال، اعتماد به ترکیه به عنوان کشوری که از یک سو عضو پیمان آتلانتیک شمالی – ناتو است و به اوکراین پهپاد می‌فروشد و از جانب دیگر، وانمود می‌کند که متحد نزدیک ولادیمیر پوتین است و در تلاش است تا میان روسیه و اوکراین میانجی‌گری کند هرگز نمی‌تواند یک شریک قابل اعتماد برای روسیه در خاورمیانه باشد.

تحولات اخیر سوریه نیز نشان داد که ترکیه همچنان به استراتژی امنیتی و نظامی ناتو و امریکا در منطقه وفادار است و هیچگاه به عنوان شریکی قابل اعتماد برای روسیه و متحدان آن از جمله ایران و حزب الله لبنان عمل نخواهد کرد.

همین قاعده درباره رژیم اسرائیل نیز صادق است. روسیه با وجود این‌که همواره جنگ در لبنان و نسل‌کشی در غزه را محکوم کرده و تمامی طرف‌ها را به خویشتن‌داری و بازگشت به روندهای سیاسی و صلح‌آمیز برای حل مناقشات فراخوانده؛ اما برای حمایت از شرکا و متحدان سنتی خود مانند ایران و حزب‌الله لبنان، سطح روابط خود را با این رژیم غیرمسئول کاهش نداده و به این ترتیب با علم به اینکه جنگ‌های غزه لبنان و اکنون سوریه جنگ‌های امریکا علیه منافع استراتژیک روسیه و متحدان آن است، مسکو همچنان چشم خود را بر جنایت‌ها و اشغالگری‌های اسرائیل بسته و روابط سیاسی و حتی امنیتی خود را با این رژیم حفظ کرده است.

این در حالی است که به باور بسیاری از کارشناسان مسائل استراتژیک، تروریست‌هایی که اکنون سوریه را اشغال کرده‌ و موجب فروپاشی دولت متحد روسیه در این کشور شده‌اند از حمایت‌های پیدا و پنهان اسرائیل برخوردار هستند و رژیم تل‌آویو به تروریست‌های تحریرالشام و گروه‌های متحد آن، خدمات بزرگ تسلیحاتی، نظامی، آموزشی و صحی ارائه کرده و با ضربه زدن به سایر طرف‌های ضد اسرائیلی از جمله حزب‌الله لبنان و ایران و همچنین دولت پیشین سوریه، در مسیر اهداف راهبردی امریکا برای پایان دادن به حیات سیاسی یکی از مهم‌ترین متحدان مسکو در خاورمیانه کمک کرده است.

با توجه به این واقعیت‌ها به نظر می‌رسد که سیاست خارجی و راهبرد امنیتی روسیه در قبال سوریه پسا اسد و معادلات ناپایدار خاورمیانه آشوب‌زده، نیازمند بازبینی جدی و عمیق است و مسکو برای حضور در معادلات استراتژیک منطقه نیازمند بازتعریف روابط خود با بسیاری از طرف‌ها از جمله ترکیه، اسرائیل، کشورهای عربی متحد امریکا، ایران، حزب‌الله و دیگر بازیگران خواهد بود؛ در غیر آن صورت هزینه‌های شکست سنگین روسیه در معادلات سوریه به مراتب افزایش خواهد یافت و غرب پس از سوریه به کمک رژیم‌های متحد و سرسپرده خود در منطقه به مرور به سراغ سایر خاکریزهای استراتژیک روسیه در خاورمیانه خواهد رفت.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *