تهدیدات امنیتی و گزینه دشوار مهاجرت برای هزاره های افغانستان

شهروندان افغانستان سالهاست که با نا امنی روبرو هستند اما در یکسال گذشته خشونت ها بگونه ی بی پیشینه ای افزایش یافته است. طالبان اکنون بر شهر های عمده ی کشور حمله ور میشوند و شهروندان کشور را در روز روشن به گلوله میبندند.

taliban_1130_628986859حمله، تصرف و در اختیار گرفتن شهر کندوز در شمال افغانستان برای چندین روز و قتل و تجاوز بر دهها فرد ملکی میتواند مثال خوبی از شکننده بودن وضعیت امنیتی در کشور باشد.

در همین حال مناطق مرکزی و هزاره جات اما بیشتر از هر جای کشور در معرض تهدیدات امنیتی هستند زیرا مردم این ناحیه بخصوص باشندگان جاغوری و مالستان در ولایت غزنی از چند طرف با ولسوالی های تحت کنترول طالبان مواجه بوده و با تهدیدات جدی طالبان و داعش روبرو هستند.

طالبان و داعش بعضا بر علاوه تهدید مستقیم جاغوری و مالستان راه های عبورو مرور این ولسوالی ها را میبندند و مسافران را در روز روشن به گلوله میبندند و حتی سلاخی میکنند.

سربریده شدن تبسم، کودک هفت ساله افغان و هفت تن دیگر از مسافران همراهش توسط طالبان در ماه نوامبر که باعث شوکه شدن مردم و تظاهرات سراسری در افغانستان شد، درست در همین شاهراه صورت گرفت.

برعلاوه سربریده شدن انجنیر علی رضا هاشمی و دو همراهش توسط طالبان در ماه سپتامبر، درست در همین مسیر صورت گرفت.

مسیر چند ساعته ای که برای برای باشندگان جاغوری به مسیر مرگ معروف است و طالبان کارمندان موسسات داخلی وخارجی و همچنان نظامیان و کارمندان دولت افغانستان را در این مسیرتوسط جاسوسان شان شناسایی و بشکل بی رحمانه ی به قتل میرسانند.

بسیاری از باشندگان این ولسوالی ها بدین باورند که طالبان حتی از افرادی که میخواهند هدف قرار دهند لیست دارند و به کمک جاسوسان شان برای شناسایی و ترور آنها اقدام میکنند.

غلام حسن علی زاده (راست) و انجنیر علی رضا هاشمی (چپ) از اقارب و دوستان انجیر علی زاده شوهر خانم داودی بودند که در مسیر راه جاغوری توسط طالبان به قتل رسیدند.

خانم صفیه داودی که اکنون خود راه فرار از کشور را در پیش گرفته میگوید که از بستگان غلام حسین علی زاده و انجنیر علی رضا هاشمی میباشد و شوهر خودش انجنیر علی زاده در سال 2010 در همین مسیر ناپدید شده است.

او همچنان می افزاید که شوهرش با انجنیر علی رضا هاشمی دوست و همکار بوده است و بعد از ناپدید شدن شوهرش، انجنیر علی رضا چندین بار از سوی افراد نامعلومی به مرگ تهدید شده بود اما او به آن توجه نکرد.

خانم داودی که یک طفل 12 ساله نیز دارد اکنون میگوید بارها بخاطر کار شوهرش در پروژه های سرک سازی توسط افراد نامعلوم که به گمان او افراد طالبان هستند تهدید به مرگ شده است و بارها برای حفظ جان خود و طفل اش از شهری به شهری دیگر افغانستان فرار کرده است.

او میگوید: «من اینجا احساس امنیت ندارم و فقط در یک سال گذشته مجبور شدم چندین بار شهر و محل زندگی ام را تغییر دهم.»

خانم داودی اکنون راه مهاجرت به یکی از کشورهای همسایه را در سر دارد اما او که از کشور مورد نظرش بخاطر تهدیدات امنیتی نمیخواهد نام ببرد، از مشکلات مهاجرت و ادامه این تهدیدات برای خود و پسرش هراس دارد.

خانم داودی میگوید: «نمیدانم چه خواهد شد، من یک زن هستم و پسرم هم فقط دوازده سال دارد، نمیدانم در یک کشور بیگانه بدون سرپرست چه برسر ما خواهد آمد. اما چکار کنم دیگر بخاطر پسرم هم که شده باید بروم.»

داستان خانم داودی و فامیل وی یکی از داستانهای تلخ هدف قرار گرفتن مردم ملکی در کشور و بخصوص مناطق مرکزی هزاره جات است.

مردم هزاره سالهاست که بخاطر هزاره بودن شان توسط طالبان بصورت سیستماتیک هدف قرار میگیرند و قربانی میشوند. اما در این اواخر داعش هم هزاره ها را بخاطر شیعه بودن شان هدف قرار میدهند چون آنها مذهب شیعه ها را کفر و دشمن می پندارند.

در همین حال به نظر میرسد دولت افغانستان هم بعد از بیرون شدن قوای خارجی از کشور بیشتر از پیش از گرفتن امنیت جان و مال شهروندان کشور عاجز است.

تهدیدات و کشتار سیستماتیک مردم هزاره موجی از مهاجرت ها را به کشورهای دیگر به دنبال داشته است.

مطالب مرتبط