عشق و مرگ

از جنگ هیتلر زیاد شنیده‌اید اما شاید کمتر از عشق او شنیده باشید. او درعین‌حال که شبانه‌روزی مشغول توسعه‌طلبی و جنگ بود اما از دنیای پُر رمز و راز عاشقی نیز غافل نبود. هیتلر از روزی که پا به عرصه سیاست گذاشت، عشق را نیز سرلوحه کارش قرار داد که در این یادداشت فقط به یک مورد از داستان‌های عاشقانه او اشاره می‌شود.

در نخست قصد داشتم ماجرای همه معشوقه‌های او را که تصور می‌کردم شش نفر باشند، با هم مرور کنیم اما وقتی به منابع مرتبط با جنگ دوم جهانی مراجعه کردم، ردپای بیش از ۱۰ زن در زندگی هیتلر پیدا شد. خُب از آنجا که یادداشت حاضر ظرفیت مرور زندگی بیش از ۱۰ معشوقه هیتلر را ندارد، فقط به یک مورد از داستان‌های عاشقانه او می‌پردازیم که عنوان آن را «عشق و مرگ» گذاشتم.
شما اسم خانم «اِوا براون» را نشنیده‌اید یا اگر شنیده و خوانده‌ باشید، اکنون فراموش کرده‌اید اما این اسم برای هیتلر خیلی آشنا بود و آن را تا آخرین لحظه، فراموش نکرد. وقتی هیتلر ۴۰ ساله بود، با براون ۱۷ ساله آشنا شد. براون منشی عکاس‌خانه‌ای در مونیخ بود که آدولف هیتلر از دیرزمان مشتری آن بود و در آنجا باهم آشنا شده بودند. اوا بعدها کار چاپ عکس‌ها را در این عکاس‌خانه به عهده گرفت و چون روی عکس‌های هیتلر بیش از اندازه دقت می‌کرد، مورد توجه خالق جنگ دوم جهانی قرار گرفت. هیتلر در سال ۱۹۳۲ هنگامی که اوا براون فقط ۲۰ سال داشت، از او خواست که به عنوان همسر غیررسمی یا به اصلاح امروزی‌ها به عنوان دوست‌دخترش باهم زندگی کنند. اکنون نیز این نوع رابطه‌ها در غرب رایج است که برای آن از اصطلاح «ازدواج سفید» استفاده می‌کنند. در حال حاضر نمونه‌هایی از این نوع رابطه‌ها در کشورهای اسلامی نیز دیده می‌شود.
به هر حال، پیشنهاد هیتلر به اوا در حالی مطرح شد که اسطوره آلمان نازی، ۴۳ سال داشت. اوا با وجود مخالفت پدرش، پیشنهاد هیتلر را که در آن زمان، رهبر حزب ناسیونال سوسیالیست آلمان نازی بود و هنوز به مقام نخست‌وزیر آلمان نرسیده بود، پذیرفت و این‌گونه زندگی غیررسمی آنان شروع شد. این دو تن، ۱۳ سال را به همین شکل سپری کردند. هیتلر، اوا را در امور دولتی و سیاست دخالت نمی‌داد و به ندرت او را در مراسم و تشریفات، با خود می‌برد اما روز ۲۹ آوریل سال ۱۹۴۵ متفاوت از بقیه روزها بود. در این روز حلقه محاصره متفقین به پناهگاه هیتلر در برلین تنگ‌تر و تنگ‌تر می‌شد. هم‌زمان با این که صدای گلوله‌های توپ از دور به گوش می‌رسید، اوا و هیتلر در کنار هم ایستادند و به صورت رسمی در برابر چند تن از ژنرال‌های نازی ازدواج کردند. (یکی از تصاویر زیر) لحظاتی بعد، مراسم به پایان رسید. هیتلر مایل به بردن همسرش با خود به پناهگاه زیرزمینی نبود اما اوا گفت که مایل است با او بمیرد. سرانجام هیتلر راضی شد که اوا را به پناهگاه خود ببرد. هنوز ۲۴ ساعت از مراسم عروسی هیتلر و اوا براوند ۳۳ نگذشته بود که یکی پس از دیگری خودکشی کردند. ساعاتی پس از خودکشی این دو تن، متفقین هم به پناهگاه هیتلر سررسیدند و این‌گونه جنگ جهانی دوم پایان یافت و جهانی که اکنون شاهد آن هستیم، شکل گرفت.