بیانیه ملاهبتالله؛ آیا روند صلح در خطر است؟
شش دوره مذاکرات طولانی و فشرده صلح میان امریکا و طالبان و هیچ توافق ملموس و عملی در این روند، همه آنچیزی است که از این روند میدانیم. ماجرا فقط ابهام، پنهانکاری، زدوبندهای پشت پرده، فیلتر سنگین اطلاعات و دادههای مربوط به روند مذاکرات نیست؛ بلکه بدتر از آن، نشانههایی شاید اندک از وجود بنبستهای بزرگ، موانع بازدارنده سنگین و چالشهای دردسرساز در این مسیر، حکایت دارد؛ مواردی که گاه حتی به لفاظیهای توییتری خلیلزاد و ذبیحالله مجاهد هم کشیده میشود که مهمترین مورد آن، توییت خلیلزاد مبنی بر لزوم خلع سلاح طالبان بود که با پاسخ صریح و سریع سخنگوی طالبان روبهرو شد و البته در نهایت، این خلیلزاد بود که عقبنشینی کرد و با اصلاح توییتاش از لزوم خلع سلاح «همه طرفها» سخن گفت که رضایت خاطر طالبان را فراهم آورد؛ زیرا آنها بزرگترین قدرت نظامی جهان را مجبور کردهبودند که بر لزوم خلع سلاح در جنگی ۱۸ ساله صریحا اذعان کند.
با اینهمه و با وجود همه اما و اگرهایی که وجود دارد، روند صلح امریکا و طالبان بهصورت کژدار و مریز ادامه پیدا کردهاست؛ ظاهرا هم واشنگتن و هم طالبان هنوز روی تنها موردی که اتفاق نظر دارند، همین ادامه مذاکرات است و این میتواند بهتنهایی یک نقطه روشن و امیدبخش باشد؛ اما بیتردید، کافی نیست؛ زیرا این هراس وجود دارد که طالبان در جایی از این مسیر، سرخورده و خشمگین شوند و همهچیز را خراب کنند. این همان چیزی است که در بیانیه تازه رهبر طالبان هم به نحوی بازتاب یافتهاست.
رهبر طالبان، نسبت به رفتار دوگانه و سیاست دورویه امریکا در مذاکرات هشدار دادهاست.
ملا هبتالله آخندزاده؛ رهبر گروه طالبان در پیام عیدیاش، از امریکا خواسته که در مذاکرات صلح با این گروه از تعقل و تفاهم کار بگیرد و در این روند نقش «صادقانه» داشتهباشد.
در پیام رهبر گروه طالبان آمدهاست که طالبان در تعاملات سیاسی خود به «سیاست دورویه» باور ندارند و افزوده که نباید به بهانه مذاکرات، ضیاع وقت، توطئههای پشت پرده و برخورد دوگانه صورت بگیرد.
ملا هبتالله در عین حال گفتهاست که مذاکرات نمایندههای دفتر سیاسی این گروه با امریکا هنوزهم ادامه دارد و در پهلوی آن در بخش تفاهم «بینالافغانی» نیز پیشرفت زیادی صورت گرفتهاست تا پس از خروج نیروهای خارجی مشکلات داخلی را حل و فصل کنند.
در پیام رهبر طالبان، خروج نیروهای خارجی، بزرگترین خواست این گروه برای نتیجهدادن مذاکرات خوانده شدهاست.
به اینترتیب، ملا هبتالله با این پیام، توپ را به زمین امریکا انداخته و واشنگتن را به چالش صداقت و رفتار صادقانه فراخواندهاست. این نشان میدهد که رهبران طالبان، دست امریکا را خواندهاند؛ اتفاقی که البته با توجه به رفتارشناسی سیاسی ایالات متحده در تعامل یا تقابل با دشمنان خود، چندان هم دشوار نیست. نحوه رویارویی امریکا با کوریای شمالی و ایران و نیز پیشتر از آن، لیبی بهرهبری معمر قذاقی و… این مهم را اثبات میکند که دوگانهرفتاری، دورویی، ریاکاری، یکی به نعل یکی به میخ زدن و استفاده از سیاست معروف زردک و چماق، از اصول و رؤوس ثابت سیاست امریکا در مواجهه با دشمنان خویش است.
بنابراین پیام ملا هبتالله میتواند یک هشدار پیشدستانه به امریکاییها باشد با این محتوا که طالبان نه در میدان جنگ، مرعوب قدرت نظامی امریکا شدهاند و نه در میز مذاکره، مغلوب سیاستهای ریاکارانه و شیطنتآمیز آن خواهند شد. تا اینجای کار، شاید امر خطرناکی که آینده روند صلح را تهدید کند، رخ ندادهباشد؛ اما وضعیت زمانی پیچیدهتر میشود که تصور کنیم پیام رهبر طالبان، نشانگر سرخوردگی آن گروه از رفتار امریکاییها در میز مذاکره است و او با این پیام شاید سعی کردهاست که برای اولین و آخرینبار با امریکاییها در خصوص چشمانداز روند صلح و خطراتی که از ناحیه سیاستهای دوگانه واشنگتن آن را تهدید میکند، اتمام حجت کند.
هدف رهبر طالبان هرچه بوده، انتظار میرود امریکا محتوای هشدارآمیز این پیام را دریافتهباشد و به آنچه ملاهبتالله، دورویی، ضیاع وقت، توطئههای پشت پرده و برخورد دوگانه به بهانه مذاکره خوانده، پایان دهد و این روند را بهمثابه فرصتی بیهمتا برای دستیابی به یک راهحل عادلانه، مغتنم بشمارد.