راه دشوار صلح؛ از جنگ یکجانبه تا آتشبس یکجانبه
کرزی هم حق دارد، از امریکا انتقاد کند، راهبردهای جنگی آن را به چالش بکشد و خواستار پایان جنگ از سوی ایالات متحده شود؛ اما این امر نباید بهمعنای دفاع از طالبان و توجیه جنایات و کشتارهای آن گروه باشد. کرزی نمیتواند از بمباران غیر نظامیان توسط امریکا بگوید؛ اما چشم خود را آگاهانه بر فجایعی که طالبان همهروزه بر مردم ملکی، تحمیل میکنند، ببندد.
افغانستان همچنان درگیر جنگ است؛ یک بازی مرگبار قدیمی که هر روز قربانی میگیرد؛ اما همزمان، امیدها برای صلح نیز همواره زنده بودهاست؛ بهگونهای که گاه تصور میشود، جنگ و امید به صلح، دوگانه زاده شدهاند و علیرغم همه تلخکامیهایی که وجود دارد، هرگز از هم جدا نشدهاند.
اما تا چه زمانی میتوان با امید به صلح، در جهنم جنگ زندگی کرد؟ درست مانند زندانیای که ۴۰ سال است در فضای تیره و تنگ سلول زندان، به سر میبرد؛ اما همواره امیدش را به آزادی و رستگاری، حفظ کردهاست. با کارهایی که انجام میدهد، با نقاشیهایی که از قفسهای نیمهباز و پرندگان در حال پرواز بر در و دیوار زندان میکشد.
آیا این رویاها روزی تحقق خواهد یافت یا او در زندان خواهد پوسید، پیر خواهد شد و خواهد مرد؟
این همان پرسشی است که ناظر به احوال امروز ماست.
یکی از راهکارها برای پاسخ مثبت به این پرسش را حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین ارائه کردهاست. او از امریکا خواسته که با اعلام آتشبس یکجانبه، نخستین گام برای تامین صلح در افغانستان را بردارد.
کرزی گفتهاست: «شما خواستار آتشبس هستید و سپس صدها بمب را در یکماه روی کشور ما میاندازید. چطور ممکن است؟ چگونه میتوانید ما را به آتشبس سوق دهید؟ اگر ایالات متحده بهطور کلی خواهان صلح و آتشبس باشد، باید با یک مثال نشان دهد.»
این در حالی است زلمی خلیلزاد؛ نماینده ویژه امریکا در قطر، سرگرم مذاکره با طالبان است.
امریکا روی مشخصشدن جدول خروج نیروهای خارجی، کاهش خشونتها و برقراری آتشبس دایمی با طالبان سرگرم گفتگو است.
حکومت افغانستان اما آغاز مذاکرات صلح را مشروط به استقرار آتشبسی حداقل یکماهه دانستهاست.
اینهمه در حالی است که طالبان بار دیگر مرکز قدرت نظامی امریکا در بگرام را هدف قرار داده و مسؤولیت آن را نیز پذیرفتهاند.
همه اینها تناقضات شگفتانگیز زندگی ما در جهنم جنگ، و همزمان، امید واهیمان به سراب صلحی که وجود ندارد را نشان میدهد.
بیشتر بخوانید:
- سرنوشت صلح در جنگ قدرت کرزی و احمدزی
- سایه صلح بر انتخابات؛ درنگی بر دغدغههای کرزی
- مرحله تازه مذاکرات صلح؛ با دولت یا بدون دولت؟
کرزی شاید راست میگوید؛ زیرا در یک ارزیابی ساده و بسیط، بالاخره یکطرف درگیری باید جنگ را متوقف کند. در آنصورت، طرف مقابل نمیتواند با «دشمن فرضی» بجنگد و به این ترتیب، صلح مستقر خواهد شد. رهیافت زیبایی است؛ اما بیش از اندازه، خوشبینانه به نظر میرسد. ضمن آنکه تصور میشود به نحو ریاکارانهای، یکجانبهگرایانه و سیاسی است؛ زیرا آقای کرزی، در این درخواست، هیچ اشارهای به عملکرد طالبان و جریانهای تروریستی نمیکند.
کرزی همچنین آگاهانه از کنار این واقعیتها میگذرد که امریکا از سال ۲۰۱۴ به بعد عملا اقدام به کاهش قابل توجه نظامیان خود کرد، حملات شبانه و بمبارانهای هوایی، متوقف شد، مسؤولیت رهبری عملیاتهای جنگی به نیروهای افغان واگذار شد، هزاران زندانی طالبان و شبکه حقانی از جمله رهبران ارشد آنان آزاد شدند و تلاش و تقلا برای آغاز مذاکرات صلح با طالبان، در همه سطوح از سالها به اینسو، سیاست محوری افغانستان، امریکا و سایر شرکای آنها بودهاست.
با این حساب، چرا آقای کرزی از طالبان نمیخواهد خشونتها را متوقف کنند، به کشتار مردم و نیروهای امنیتی، پایان دهند، به روند بینالافغانی صلح بپیوندند، از سیطره و نفوذ بیگانگان و همسایگان، آزاد شوند و دست از جنگ بردارند؟
نمیتوان انتظار داشت که امریکا و دولت افغانستان، بهطور یکجانبه، آتشبس کنند و از آنسو طالبان هم بهصورت یکجانبه به جنگ و کشتار و انتحار و انفجار و تخریب و بمبگذاری ادامه دهند.
همین اکنون در حالی که مذاکرات صلح میان امریکا و طالبان در قطر جریان دارد، عوامل انتحاری آن گروه، به بگرام حمله کرده و دهها نفر را زخمی کردهاند.
کرزی هم حق دارد، از امریکا انتقاد کند، راهبردهای جنگی آن را به چالش بکشد و خواستار پایان جنگ از سوی ایالات متحده شود؛ اما این امر نباید بهمعنای دفاع از طالبان و توجیه جنایات و کشتارهای آن گروه باشد. کرزی نمیتواند از بمباران غیر نظامیان توسط امریکا بگوید؛ اما چشم خود را آگاهانه بر فجایعی که طالبان همهروزه بر مردم ملکی، تحمیل میکنند، ببندد.
یکی از دشواریهای راه رسیدن به صلح در افغانستان همین است؛ اینکه رهبران سیاسی و قومی، یا به نحوی افراطی از طالبان حمایت میکنند و یا طولانیترین جنگ تاریخ امریکا در افغانستان را موجه و معقول جلوه میدهند. بنبست صلح تا زمانی که بربنیاد یک بینش اعتدالی به راه حلی میانه برای این جنگ نرسیدهایم، شکسته نخواهد شد.