چرا نشست دوحه «ناکام» بود؟

این تنها سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیست که دومین نشست دوحه برای افغانستان را ناکام ارزیابی می‌کند و از آن انتقاد می‌کند. پیش از او، کارشناسان، ناظران و تحلیلگران مستقل نیز در این باره نظر داده و نتیجه گرفته‌اند که نشست دوحه، هیچ دستاورد ملموس و قابل تعریفی نداشت و برخلاف انتظارات گسترده‌ای که ایجاد کرده بود، در عمل به هیچ نتیجه محصلی، منجر نشد.

blank

ماریا زاخارووا؛ سخنگوی وزارت خارجه‌ روسیه، دومین نشست دوحه درباره افغانستان را «ناکام» خوانده و گفته است که در این نشست درباره هیچ برنامه‌ای تصمیم گرفته نشد.

خانم زاخارووا گفته است که در این نشست «هیچ تصمیمی در مورد برنامه‌های از قبل اعلام شده‌‌ سازمان ملل برای ایجاد پست فرستاده ویژه این سازمان و یک گروه تماس کوچک‌ برای افغانستان گرفته نشد.»

او افزوده که «متأسفانه چنین موضوعات مهمی بدون توضیح مناسب در دستور کار قرار گرفت.»

زاخارووا تأکید کرد: «هرگونه ابتکار چه ایجاد یک پست و چه فرمت جدید بدون حمایت کابل و کشورهای منطقه محکوم به شکست است.»

او همچنین گفت که هیأت طالبان به دلیل «شرایط تحقیرآمیز» ناشی از این واقعیت که تنها اجازه داشت در نشست‌های کوچک‌ با حضور نمایندگان جامعه‌ مدنی افغانستان شرکت کند، از اشتراک در این نشست خودداری کرد.

او افزوده است که نمایندگان جامعه‌ مدنی در این نشست توسط غربی‌ها و بدون رضایت طالبان و حتی شورای امنیت سازمان ملل متحد، انتخاب شده بودند و روسیه به نشانه‌‌ همبستگی با طالبان از دیدار با آن‌ها خودداری کرد و شماری از شرکای این کشور هم از این رویه پیروی کردند.

این تنها سخنگوی وزارت امور خارجه روسیه نیست که دومین نشست دوحه برای افغانستان را ناکام ارزیابی می‌کند و از آن انتقاد می‌کند. پیش از او، کارشناسان، ناظران و تحلیلگران مستقل نیز در این باره نظر داده و نتیجه گرفته‌اند که نشست دوحه، هیچ دستاورد ملموس و قابل تعریفی نداشت و برخلاف انتظارات گسترده‌ای که ایجاد کرده بود، در عمل به هیچ نتیجه محصلی، منجر نشد.

این ناکامی البته به دلیل امتناع طالبان از شرکت در این نشست نبود. حتی اگر طالبان نیز شرکت می‌کردند، اختلافات و بن‌بست‌ها و تعارض شدید منافع میان طرف‌های مختلف شرکت‌کننده در نهایت، اجازه نمی‌داد که یک تصمیم جمعی گرفته شود و کارشیوه‌ای واحد برای تعامل با رژیم مستقر و نقشه راهی برای صلح پایدار در افغانستان، ترسیم شود.

آنتونیو گوترش؛ دبیرکل سازمان ملل هم در نشست خبری پایانی نشست دوحه، به صراحت اعتراف کرد که مشکلات و بن‌بست وجود دارد؛ اما در عین حال، ادعا کرد که پیشرفت‌ها و دستاوردهایی به دست آمده که لازم است در نشست‌های بعدی، مورد بررسی بیش‌تر قرار بگیرد.

یکی از اصلی‌ترین بن‌بست‌ها و مشکلات، همان‌گونه که سخنگوی وزارت خارجه روسیه نیز به آن اشاره کرد، شکاف و اختلاف میان کشورهای منطقه و قدرت‌های بین‌المللی درباره افغانستان است. روسیه هم مانند متحدان خود در گروه «ابتکار همکاری منطقه‌ای برای افغانستان» معتقد است که هیچ ابتکاری بدون حمایت رژيم طالبان و کشورهای همسایه و منطقه افغانستان، به سرانجام نمی‌رسد. در مقابل اما قدرت‌هایی مانند امریکا معتقد اند که معرفی نماینده ویژه سازمان ملل برای افغانستان، یک راه حل معقول برای ترسیم نقشه راه آینده است؛ چیزی که هم طالبان، هم روسیه و چین و هم کشورهای منطقه با آن مخالف هستند.

مساله دیگر این است که نگاه کشورهای منطقه و فرامنطقه نسبت به تهدیدها و فرصت‌های موجود در افغانستان، همسان نیست. کشورهای منطقه از رشد تروریزم، مواد مخدر و فقدان یک دولت فراگیر در کابل، نگران اند؛ اما قدرت‌های فرامنطقه‌، مساله حقوق بشر، ممنوعیت کار و تحصیل زنان و دختران و حقوق اقلیت‌های قومی و مذهبی در سایه حکومت طالبان را دغدغه‌های اصلی خود می‌دانند و اصلاح این سیاست‌ها را پیش‌شرط خود در تعامل با طالبان عنوان می‌کنند.

برای کشورهای منطقه اما حقوق بشر، مساله‌ای مهم نیست و نمی‌‌تواند پیش‌شرط تعامل با طالبان باشد.

همین نگاه نیز موجب شد که روسیه و شماری دیگر از شرکای آن در حاشیه نشست دوحه، با نمایندگان جامعه مدنی افغانستان دیدار نکنند تا به این ترتیب، به تلاش امریکا برای معرفی نمایندگان خود در این نشست و حافظان منافع و ایدئولوژی لیبرالی غرب در معادلات افغانستان، پاسخ منفی داده باشند.

از سوی دیگر، شماری از کشورهای منطقه، در طول دو و نیم سال گذشته، منافع بزرگی در داد و ستد اقتصادی و تجاری با طالبان، ایجاد کرده‌اند و با سرمایه‌گذاری بر معادن و منابع اقتصادی افغانستان، در صدد کسب سودهای کلان هستند؛ اما این امر، برای قدرت‌های غربی وجود ندارد و به نظر می‌رسد که آن‌ها بیش از منافع اقتصادی، در صدد تامین اهداف استراتژيک‌شان هستند که هژمونی‌شان بر افغانستان و منطقه را در بلندمدت، تضمین کند.

همین تفاوت‌ها و تعارض‌ها موجب شد که نشست دوحه بار دیگر به نتایج مورد انتظار منجر نشود و علیرغم تلاش‌ زیاد و تبلیغات گسترده، در نهایت هیچ دستاوردی قابل لمسی نداشته باشد.

مطالب مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *