سایه صلح بر انتخابات؛ درنگی بر دغدغههای کرزی
حامد کرزی؛ رییس جمهوری پیشین میگوید که صلح بهخیر مردم افغانستان نیست و از دید او، صلح و انتخابات هردو در اختیار امریکا است. او امریکا را صاحب اصلی پروسه صلح میداند و ابراز امیدواری میکند که این روند به یک روند «افغانی» تبدیل شود.
او در یک نشست خبری در کابل، نیت امریکا از توافقات صلح را نیز تردیدآمیز خواند و گفت که اگر نیت امریکا این باشد که با طالبان صلح کند؛ اما داعش به فعالیت خود ادامه بدهد به هیچ صورت برای مردم قابل پذیرش نیست.
بهباور او بهتر است توافقنامه امریکا و طالبان پس از انجام توافق میان افغانها و طالبان امضا شود. او در عین حال، خواهان شریکشدن کشورهای بزرگ از جمله روسیه و چین در پروسه صلح افغانستان همگام با امریکا شد.
کرزی از طالبان هم خواست که با آغاز مذاکرات با حکومت افغانستان، اعلام آتشبس کنند.
حق با آقای کرزی است؛ اما سخن حقگفتن، لزوما بهمعنای اراده حقداشتن نیست. در شرایط کنونی نمیتوان ادعا کرد که صلح و انتخابات، روندهایی ملی هستند که بربنیاد اراده و نیاز مردم افغانستان به پیش برده میشوند. انتخابات یک روند دولتی است که بهمنظور تمدید سلطه و اقتدار اشرفغنی راهاندازی شدهاست؛ اما جامعه جهانی و در رأس آن، امریکا هیچ تمایلی به برگزاری آن ندارد. نگاه سرد قدرتهای خارجی به این روند نیز ناشی از همین امر است.
هیچکس نمیتواند تعارض جدی صلح و انتخابات را انکار کرد. در این میان، سایه صلح آشکارا بر انتخابات، سنگینی میکند. علیرغم آغاز روند کمپاینهای انتخاباتی در کابل و برخی دیگر از شهرها، فضای سرد و کمرمق حاکم بر این کارزارها چشمانداز این روند را با ابهام و تردید روبهرو کردهاست.
در این میان، موضعگیری چهرههای مؤثری مانند کرزی علیه انتخابات و در حمایت از صلح، بر دامنه این ابهام و تردید افزوده و اصل برگزاری انتخابات را زیر سؤال میبرد.
کرزی از جمله عناصری است که بیتردید هیچ منفعتی در برگزاری انتخابات برای خود نمیبیند؛ زیرا او هیچ اعتقاد و تعهدی به تقویت بنیانهای مردمسالاری و استحکام اصول دموکراسی در افغانستان ندارد. از سوی دیگر، او که از همان آغاز در قامت رقیب و منتقد اشرفغنی ظاهر شده و این امر تنها برآیند یک اختلاف نظر ساده سیاسی نیست؛ بلکه ریشه در دهها سالها تنشهای درونقومی قبایل پشتون بر سر تصاحب قدرت دارد، نمیخواهد با برگزاری یک انتخابات صحنهسازیشده، به احتمال قوی، آکنده از تزویر و تقلب و کاملا منطبق با میل و مراد دولت حاکم، بار دیگر شاهد تمدید ریاست جمهوری اشرفغنی باشد.
برای او تنها چیزی که در حال حاضر اهمیت دارد، بازگشت طالبان به مثابه یک جریان تمامیتخواه قومی به قدرت است.
مشروطشدن بازگشت طالبان به خروج نیروهای خارجی از افغانستان نیز دیگر مزیت مهمی است که میتواند کرزی را به آمال و امیال سیاسیاش نزدیکتر کند؛ زیرا او میداند که با توجه به تنش و تقابل اواخر دوره حاکمیت خود با امریکاییها، تا زمانی که نیروهای خارجی در افغانستان حضور دارند، هیچ بختی برای بازگشت به قدرت یا نقشآفرینی بهعنوان یک بازیگر فعال، مؤثر و مقتدر سیاسی ندارد. بنابراین، تمام توان و تمرکز خود را صرف صلح با طالبان میکند و از دیگران نیز میخواهد که به شیوه او عمل کنند؛ صلحی که دستکم دو پیامد مهم خواهد داشت: یکی خروج نیروهای امریکایی و خارجی از افغانستان و دوم، زوال دولت اشرفغنی. این دو خواسته، اهداف اصلی کرزی را در مبارزه سیاسی جاریاش تشکیل میدهد.
بر این اساس، اگرچه یکی از انگیزههای او از موضعگیری تازهاش در مخالفت با انتخابات و ضدیت با امریکا را تقویت موقف طالبان در پافشاری بر عدم برگزاری انتخابات و خروج نیروهای خارجی بهمثابه پیششرط هرگونه توافق صلح تشکیل میدهد؛ اما در عمل، او برای آینده سیاسی خود تقلا میکند.
با این وجود، این مواضع، به تضعیف انتخابات منجر میشود و در آوردگاه صلح و انتخابات، پایههای صلح مورد نظر طالبان را بیشتر از پیش، تقویت و تحکیم خواهد بخشید.