مصاحبه اختصاصی با داکتر عبدالله عبدالله

سپاس فراوان از شما که با وجود مصروفیت‌ها و مشغله‌های بی‌شمارتان، حاضر به یک گفت‌وگوی ویژه با ما شـدید. نخست با توجه به این‌که در این دور از انتخابات، یک نسل جدید و جوانِ دیگر واجد شرایط رای‌دهی و وارد فضای سیاسی افغانستان می‌شوند و به‌حتم در انتخابات حضور پُرشور می‌داشته باشند، خوب است خودتان را برای آشنایی بیشتر به آن‌ها معرفی کنید.

OLYMPUS DIGITAL CAMERAـ ۵۳ سال قبل در کابل به دنیا آمدم؛ در همین کارته پروان و در همین منزلی که اکنون با شما مصاحبه دارم. پدرم از قندهار است و مادرم از ولایت پنجشیر. پدرم مأمور دولت بود و تا فوق رتبه در دوایر دولتی کار کرد و قبل از کودتای داوود خان نیز سناتور انتصابی بود.

مکتب ابتداییـه را در غازی ایوب‌خان و لیسه را در نادریه خواندم و بالاخره وارد دانشگاه طب شدم و پس از تجاوز شوروی سابق به افغانستان، در سال ۱۳۶۲ از دانشگاه فارغ و مدتی را در شفاخانة نور در بخش چشم ترینـِنگ دیدم. پس از آن به پاکستان رفتم و در آن‌جا در شفاخانة چشم سید جمال‌الدین افغان که در پشاور موقعیت داشت، به حیث داکتر ایفای وظیفه کردم. در سال ۱۳۶۴ وارد جبهة پنجشیر شدم و در آن‌جا به عنوان داکتر در کلینیک پنجشیر توظیف شدم و بعدها در کنار آمرصاحب شهید، هم به عنوان داکتر و هم به عنوان همکار کار کردم و بالاخره آهسته‌آهسته دیگر نتوانستم به حیث داکتر ایفای وظیفه کنم؛ بنابراین به عنوان همکار در مراحل مختلف زنده‌گی، به همراه آمرصاحب تا زمان شهادت ایشان با وی بودم. در دورة دولت اسلامی نیز به حیث سخنگو و رییس دفتر وزارت دفاع و بعدها که طالبان کابل را اشغال کردند، معاون وزارت خارجه و سرپرست وزارت خارجه تا زمان امضای موافقت‌نامة بن، و پس از آن به حیث وزیر خارجه تا سال ۲۰۰۶ ایفای وظیفه کردم و بعد از آن در دور دوم انتخابات ریاست‌جمهوری به عنوان نامزد ریاست‌جمهوری؛ و تا امروز مشغول فعالیت‌های سیاسی می‌باشم. ناگفته نماند که ازدواج کرده‌ام و سه دختر و یک پسرم دارم.

شما یک دور کارزار انتخاباتی را تقریباً موفقانه سپری کردید و با توجه به شرایط آن‌زمان، این پرسش و حتا انتقاد مطرح می‌شود که چرا در آن‌زمان شما پافشاریِ بیشتری بر حقِ خود نکردید تا انتخابات به دور دوم می‌رفت ضمن آن‌که شرایط‌تان نیز از سوی آقای کرزی پذیرفته می‌شد. اما دیدیم که شما به‌نحوی از شرکت در دور دوم انصراف دادید. بگویید دلیل اصلی انصراف‌تان چه بوده است؟

ـ در انتخابات گذشته، همه آماده‌گی رفتن به دور دوم را داشتند. در ملاقاتی که من با آقای کرزی داشتم، ایشان بسیار اصرار کردند که باید به دور دو برویم و جامعة بین‌المللی نیز به‌رغم نگرانی اولیه از رفتن انتخابات به دور دوم، بعداً آمادة این کار شدند. اما ما برای رفتن به دور دوم درحالی‌که شاهد تقلبِ بسیار گسترده بودیم، برخی شرایط را مطرح کردیم. در آن‌زمان هیچ وزارت‌خانه‌یی بی‌طرف نبود؛ از این‌رو پیشنهاد کردیم که وزارت‌خانه‌ها توسط سرپرست‌ها اداره شود و همین‌طور چون مواردی از تخطی و تقلب در کمیسیون انتخاباتی نیز وجود داشت، در رأس آن نیز خواهان پاره‌یی اصلاحات شدیم. ما شرایط خود را مفصلاً مطرح کردیم، ولی متأسفانه هیچ پاسخی دریافت نکردیم؛ بنابراین نمایندة ملل متحد ملاقاتی را با حامد کرزی ترتیب داد و در این ملاقات ما از همة شرط‌ها گذشتیم و تنها شرط ما تغییر در رأس کمیسیون انتخابات بود، زیرا مسوولیت برگزاری انتخابات را همین کمیسیون بر‌عهده داشت. اما آقای کرزی این حداقلِ اصلاحات را نیز نپذیرفت و با توجه به این وضعیت، ما تنها دو گزینه داشتیم: نخست این‌که دست به تشنج بزنیم که من آن را نمی‌پذیرفتم؛ و گزینة دوم، رفتن به دور دومِ انتخابات بود که در این صورت نیز باید منتظر تقلبی دو برابرِ تقلب صورت‌گرفته در دور اول می‌بودیم. بنابراین، تصمیم گرفتم که کنار بروم و امروز نیز به این باور استم که تصمیم من، یک تصمیم مناسب بوده است.

شکی نیست که در آن‌زمان یک فرصت بسیار خوب برای افغانستان مساعد شد که متأسفانه با توجه بی‌باوری رأس حکومت و دولت افغانستان به حاکمیت قانون و مردم‌سالاری، آن فرصت‌ از دست رفت و آن‌طور که باید این سیستم نهادینه می‌شد، نشد. با این‌همه در آن زمان ما مردم افغانستان را متوجه حق‌‌شان ساختیم و تقلب با شواهد و اسناد برملا گشت؛ اما باید این نکته را هم یادآور شوم که برملا ساختن تقلب هرگز به‌خاطر رسوا کردن شخص یا اشخاص نبود، بل برای این انجام شد که مردم متوجه حقِ خود شوند و برای به‌دست آوردن آن مبارزه کنند. اگر ـ خدای نخواسته ـ ما در بدل نرفتن به دور دومِ انتخابات با یک شخص یا یک گروه معامله‌ می‌کردیم، در آن‌صورت تمام انتقادها و اعتراض‌ها بر ما وارد بود. ولی ما با ذهنِ آرام و صداقتِ کامل تصمیم گرفتیم و به این نتیجه رسیدیم که خیر و مصلحت افغانستان در این است که برای دفاع از حق مردم به مبارزة خود ادامه بدهیم که همین کار را در چهار سال گذشته انجام دادیم.

تفاوت‌های عمده و ارزنده میان این کارزار انتخاباتی و کارزار انتخاباتی گذشته که در عین حال برای پیکار انتخاباتی پیش رو نیز آموزنده باشد، چیست؟

ـ خارج از پیکار‎های انتخاباتی باید بگویم اداره‌یی که به میان آمد، همان‌طور که پیش‌بینی می‌شد، نتوانست اعتماد مردم را جلب کند؛ نتوانست اصلاحات بیاورد و اوضاع ضمن این‌که بهتر نشد، بدتر هم شد. ما این را می‌دانستیم که اداره‌یی که بر اساس رای واقعی مردم به میان نیامده باشد، یک ادارة ضعیف است که در آن برای کسانی که بخواهند این اداره را ساقط سازند، زمینة هر نوع فعالیتی فراهم می‌باشد. ما چنین وضعی را در ادارة موجود شاهد بوده‌ایم.

اکنون در عرصة برگزاری یک انتخابات سالم، کارهایی صورت گرفته، اما کارهای زیادی هم بود که باید انجام می‌‌گرفتند که متأسفانه بنا بر نبود ارادة سیاسی مغفول ماندند.

در مواردی کمیسیون مستقل انتخابات باید جدی‌تر عمل می‌کرد که متأسفانه این کار هم انجام نشد. به طور مثال: ترتیب لیست رای‌دهنده‌گان موردی بود که همة احزاب و ایتلاف‌ها با آن موافق بودند، اما از برنامه حذف شد و مشکلات هم‌چنان باقی مانده و تنها تفاوتِ آن زمان با این دور، انتخاب کمیشنران بر اساس قانون جدید است؛ اما در عمل هنوز هم اعمال نفوذ در تعیین این کمیشنران وجود داشت. و بالاخره این‌که انتخابات در شرایط خوب امنیتی برگزار نمی‌شود.

تفاوت در این است که در آن‌زمان رییس‌جمهورِ برحالِ کشور نامزد بود که چنین شرایط در کشورهای دیگر هم وجود دارد، اما آن کشورها شرایط خاصی را در نظر می‌گیرند. از سوی دیگر، در آن کشورها پا‌بندی به قانون نهادینه شده، ولی در کشورهایی که اراده‌یی برای عمل به قانون وجود ندارد، مشکلات زیادی در این راستا به وجود می‌آید که ما درافغانستان شاهد این مسأله بوده‌ایم.

موضوع مهمِ دیگر این‌که من در آن زمان (انتخابات گذشته) آماده‌گی کامل نداشتم؛ اما این بار در کنار این‌که احزاب تأثیرگذار از ما حمایت می‌کنند، ما نیز به عنوان ایتلاف ملی در چهار سال گذشته کارهای زیادی انجام داده‌ و روابط وسیعی در سرتاسر افغانستان ایجاد کرده‌ایم و فعالیت‌های سیاسی ما حتا یک روز هم توقف نکرده است؛ بنابراین شرایط تغییر کرده و باور و خواستِ مردم نیز تغییر کرده و ما امیدوارهای زیادی داریم.

شما گفتید که تفاوتِ این دور از انتخابات با انتخابات گذشته برای شما، حامیان‌تان استند؛ به گونة مثال: شما آقای محقق و حزب اسلامی را در آن دور با خود نداشتید. اما از سوی دیگر دیده می‌شود که امروز برخی از دوستانِ شما مانند استاد ربانی شهید و سایر اشخاصی که در ترورهای زنجیره‌یی به شهادت رسیدند، در کنارتان حضور ندارند. این تفاوت را چه‌گونه احساس می‌کنید؟

این تفاوت بارز است و نبود استاد شهید در صحنة ملی و سیاسی افغانستان، بدون شک یک ضایعة جبران‌ناپذیر است و همین‌طور یارانِ دوران جهاد و مقاومت را که طی سال‌های گذشته از دست دادیم، نبود همة آن‌ها خلای بزرگی است و تعدادی از آنان، دوستان شخصی ما بودند که اکنون نبودشان را به‌شدت حس می‌کنیم.

در مورد یک بخش از تکت انتخاباتی شما این انتقاد و تبصره همواره شنیده می‌شود که چرا معاون اول‌تان از حزب اسلامی است. بدون شک با توجه به تقابلی که در گذشته میان شما و حزب اسلامی وجود داشته، این پرسش تا اندازه‌یی موجه می‌نماید. شما این مسأله را چه‌گونه توضیح و تفسیر می‌کنید؟

ـ فکر نمی‌کنم که هیچ‌کس این توقع را از ما داشته باشد که جنجال‌های گذشته را همواره تازه نگه داریم و ملت را با مشکلات بی‌شمار مواجه سازیم. شکی نیست که گذشتة افغانستان یک گذشتة پُرمخاطره و اندوهبار بوده و در عرصه‌های مختلف، مشکلاتِ بی‌شمار وجود داشته است.

به باور من موضوع مهم، وجود دید‌گاه‌های مشترک و نزدیکی در داشتن یک تصویر کلان از افغانستان است تا برای برون‌رفت از وضعیت نامطلوبِ موجود دست به دست هم دهیم. خوش‌بختانه اکنون چنین شده و جمعیت اسلامی افغانستان، حزب اسلامی افغانستان، حزب وحدت اسلامی افغانستان، ایتلاف ملی و سایر جریان‌ها و شخصیت‌ها که در این تیم همراه ما هستند و در عین زمان گذشتة روشنی هم دارند، در شرایط موجود افغانستان به دیدگاه‌ها و مواضع مشترک رسیده‌اند. اما بازهم باید گفت شرایط دشوار افغانستان می‌طلبد که اتحادی به مراتب گسترده‌تر از اتحادی که ما ایجاد کرده‌ایم، به میان بیاید تا این‌که افغانستان را به طرف ثبات و ترقی پایدار ببریم.

معاون اولِ شما از حزب اسلامی که در تکت انتخاباتی با شما همراه است، از وابسته‌گان آقای حکمتیار می‌باشد یا این‌که از او بریده است؟

ـ ایشان مربوط به شاخه‌یی از حزب اسلامی استند که طی سال‌های گذشته در محیط سیاسی کشور فعال بوده و بر اساس قانون اساسی و احزاب افغانستان ثبت و راجستر شده و فعالیت سیاسی داشته‌است. اما آقای حکمتیار و همراهان‌شان همیشه موضع خود را اعلام کرده‌اند و موقف آنان کاملاً جدا می‌باشد. اکنون حزب اسلامی‌یی که تحت ریاست آقای ارغندیوال ثبت و راجستر شده و از سالیان متمادی در کابل و افغانستان فعالیت سیاسی صلح‌آمیز در چوکات قانون اساسی داشته، با تکت انتخاباتی ما موافق و همراه است.

همان‌طور که همه می‌دانند، در انتخابات گذشته حریف اصلی شما آقای کرزی رییس‌جمهورِ برحالِ کشور بود و با توجه به این‌که تمام امکانات دولتی را در اختیار داشت، چالش بزرگی بر سر راه شما به‌حساب می‌آمد، ولی با این وجود توانستید رای قابل توجهی را کسب کنید. می‌شود بگویید در این دور چه کسی را حریف اصلی خود می‌دانید؟

ـ توکل ما به خداوند است و در عالم اسباب به مردم افغانستان اطمینان داریم.

حدود یک سال قبل که هنوز تصمیمی برای نامزد شدن نداشتم، در یک مجلس عمومی کسی موضوعی را مطرح کرد و حامد کرزی به شوخی گفت: «زمانی که خودت رییس‌جمهور شدی، آن کار را انجام بده». من نیز به شوخی به او گفتم: «انتخابات هم در همان دور گذشته کیف‌ناک بود که یک حریف قوی در برابرم قرار داشت». سپس آقای کرزی خندید و از من پرسید که «شما هم کاندیدا استید»، اما من چون هنوز تصمیم نگرفته بودم، گفتم نه. من حرف نامزد شدن را نگفتم؛ هدف من انتخاباتِ آن زمان بود که حریفی قوی در مقابلم قرار گرفته بود.

حالا هم به این معنا نیست که نباید کار کنیم و در برابر چالش‌هایی که پیش روی انتخابات قرار دارد، بی‌اعتنا باشیم؛ بل‌که باید زمانی که چانس‌های بهتر و فرصت‌های بهتر را می‌بینیم، احساس مسوولیتِ بیشتر کنیم تا اعتماد مردم از این‌که است، زیادتر شود. بنابراین مسایلی که اتفاق می‌افتد، ما را نگران نمی‌کند. هرچند می‌دانیم مشکلات امنیتی وجود دارد، اما ان‌شاءالله که مانعی بر سر راه انتخابات به وجود نخواهد آمد.

مسالة مهم دیگر، استقلال کمیسیون‌ مستقل انتخاباتی و شکایات انتخاباتی است که اهمیت آن در این مرحله حتا از انتخابات دور گذشته به مراتب بیشتر است؛ زیرا در یک مرحلة حساس تاریخی قرار داریم و انتخابات با انتقال مسوولیت‌های امنیتی، هم‌زمان صورت خواهد گرفت، بنابراین نگرانی ما از عمل‌کرد حکومت و کمیسیون‌های انتخاباتی به جای خود باقی‌ست و این انتظار را از کسانی که در برگزاری انتخابات مسوول‌اند، داریم که با درک مسوولیت تاریخی و ملی خود، مردم افغانستان را کمک کنند تا از این مرحله مطابق به قانون به‌خوبی گذر کنند.

هم‌اکنون ۸ یا ۹ نامزد به شمول برادر رییس‌جمهور، کسانی‌اند که عضو تیم آقای کرزی محسوب می‌شوند، مانند وزیر خارجه یا والی یک ولایت. چه فکر می‌کنید؛ آیا این افراد نامزدان واقعی‌ هستند یا این‌که به نفع برخی از نامزدها که مورد حمایت رییس‌جمهور کرزی قرار دارند، میدان را گرم می‌کنند؟

ـ در این لحظه و مرحله که من و شما با هم صحبت می‌کنیـم، همه نامزدان احتمالی به حساب می‌آیند و لیست نهایی تاهنوز از سوی کمیسیون انتخابات اعلام نشده و زمانی که کمپاین‌های انتخاباتی آغاز شود، وقت زیادی خواهیم داشت تا در خصوص برنامه‌های نامزدان و پیشینة آنان در چوکات قانون بحث‌هایی داشته باشیم.

در آخرین دیداری که شما با آقای کرزی داشتید، برخی نگرانی‌ها را با او مطرح کرده‌اید، اما آن نگرانی‌ها هیچ‌گاه در رسانه‌ها از سوی شما ابراز نشده است. می‌شود اکنون بگویید آن نگرانی‌ها چه بوده‌اند و این دیدار و گفت‌وگوی شما با آقای کرزی چه‌قدر می‌تواند در رفع نگرانی‌های مطرح‌شده موثر تمام شود؟

ـ تقاضای دیدار از طرف ما صورت گرفت. من، انجنیر صاحب محمد خان و استاد محقق با آقای کرزی و همراهان‌شان ملاقات کردیم و در آن دیدار، دو نکته و موضوع را مطرح نمودیم. اول این‌که خواستیم رییس‌جمهور را در این مرحلة حساس، متوجه مسوولیت تاریخی‌اش برای برگزاری یک انتخابات شفاف و عادلانه کنیم و تأکید کردیم که اگر یک انتخابات خوب نداشته باشیم، نتیجة آن باختِ تمام مردم افغانستان خواهد بود. اما اگر انتخابات خوبی داشته باشیم، تمام مردم افغانستان برنده خواهند بود. معنی حرف ما این بود که آقای کرزی نه تنها مسوولیت دارد که بی‌طرف باقی بماند، بل باید بی‌طرف ماندن حکومت را نسبت به نامزدان نیز تضمین کند. نکتة دوم نیز این بود که به آقای کرزی اطمینان دهیم در صورتی که تیم ما برنده شود، برای ایشان به عنوان رییس‌جمهور سابق، جایگاه و احترامی خاص قایل هستیم.

حالا اگر شما در این انتخابات به پیـروزی برسید، با جریان‌ها و نامزدانی که پیروز نشده‌اند، چه‌گونه برخورد خواهید کرد؟ آیا رویکرد آقای کرزی که دروازة قدرت و مشارکت سیاسی را به روی سایر جریان‌ها بست، تکرار می‌شود یا این‌که شما برنامة خاصی در این زمینه دارید؟

ـ در صورتی که مردم افغانستان به ما اعتماد کنند و در نتیجة یک انتخابات آزاد به قدرت برسیم، باور ما این است که باید از تمام ظرفیت‌ها تا حد امکان استفاده کرد و در صورتی که دیگر جریان‌ها خود را با دیدگاهی که ما در مورد آیندة افغانستان داریم شریک بدانند، از مشارکت و حضور همة آن‌ها استقبال می‌کنیم. البته این مسأله یک‌طرفه نیست و باید همة طرف‌ها در این راستا از خود علاقه نشان دهند.

در انتخابات گذشته، شما با دو شعار مشخص وارد میدان انتخاباتی شـدید؛ شعار تغییر و امیــد و تغییر نظام ریاستی به پارلمانی. اما این بار زمانی که شما به ثبت نام رفتید، دیگر از این شعارها یادی نکردید. از این‌رو اکنون چنین برداشت شده که تأکید شما صرفاً روی تشکیل اداره‌یی بر اساس قانون اساسی است و با نظام ریاستی مشکلی ندارید؟

ـ در گذشته یک ایتلاف تحت نام تغییر و امید وجود داشت که بعدتر به ایتلاف ملی تغییر نام یافت. اما در رابطه به برنامه‌هایی که ما در انتخابات گذشته آن را به حیث راه‌حل اساسی برای قضیة افغانستان مطرح کرده بودیم، باید بگویم که در آن هیچ تغییر یا تعدیلی به میان نیامده؛ به این معنا که حالا هم خواهان نظام پارلمانی استیم، حالا هم خواهان تغییر در سسیتم انتخاباتی و رای غیر قابل انتقال در سیستم مختلط تناسبی و موارد دیگری که برای تقویت احزاب نیاز است، می‌باشیم.

بدیهی است که تبدیل نظام ریاستی به پارلمانی، مشارکت ملی را خوب‌تر تأمین می‌کند و در مورد قوة ثلاثه برای ایجاد یک دولت پاسخ‌گو، یک قدم اساسی می‌تواند شمرده شو‌د و در این برنامه‌ها یا بهتر است بگویم که در این دیدگاه ما، هیچ تغییری به میان نیامده است.

در آن‌زمان من به دو اصل غیر قابل تغییر در قانون اساسی اشاره کردم. امروز هم به آن باورمند استم؛ جمهوریت نظام و اسلامی بودنش غیرقابل تغییر است. اما بعضی‌ها تأکید ما را روی این نکته این‌طور تلقی کرده‌اند که گویا ما در تغییر قانون اساسی که منجر به تغییر ساختار شود، بازنگری کرده‌ایم که این طرز تلقی، کاملاً نادرسـت است.

یکی از تفاوت‌های انتخابات گذشته و اکنون ـ همان‌طور که خودتان نیز اشاره داشتید ـ این است که در آن‌زمان شما با یک حریف قوی مواجه بودید؛ شخصی که علاوه بر دراختیار داشتن امکانات بی‌شمار دولتی، از حمایت بعضی از کشورهای قدرت‌مند نیز برخوردار بود. این بار وضعیت را چه‌گونه ارزیابی می‌کنید؛ آیا کشورهای قدرت‌مندی مثل امریکا با حمایت از یک نامزد مشخص، در امر انتخابات دخالت خواهند کرد یا خیر؟
ـ تا هنوز شواهدی مبنی بر این‌که یک کشور از یک نامزد خاص حمایت می‌کند، در دسترس ما قرار نگرفته است. توقع ما از جامعة بین‌الملل این است که از پروسة انتخابات حمایت کند، نه از یک شخص و جریان خاص. کشورهای خارجی با حمایت‌شان از پروسة انتخابات، می‌توانند صداقت‌شان را در همکاری با مردم افغانستان نشان دهـند، در غیر آن عمل‌کرد آن‌ها در کشور ما زیر سوال خواهد رفت.

در صورت پیـروزی‌تان در انتخابات پیش رو، شما با آنانی که در ۱۲ سال گذشته از امکانات و منابع حکومتی استفادة درست نکردند و یا به عبارت دیگر، امکانات و منابع حکومتی را حیف‌ومیل کردند، چه رفتاری خواهید داشت؛ آیا از گذشت کار می‌گیرید و یا این‌که از عمل‌کرد آن‌ها حساب پس خواهید گرفت؟

باید به‌صراحت دو نکتة اصولی را برای شما مطرح کنم؛ همان اصولی که ما به آن پای‌بند باقی خواهیم ماند: نکتة نخست رفتن به طرف قانون‌مداری و حاکمیت قانون می‌باشد که یک موضوع بسیار مهم است و تطبیق قانون بالای همه را یک‌سان می‌طلبد؛ و نکتة دوم، حفظ استقلال قوة قضاییه و نیز سلامتِ این نهاد می‌باشد تا این‌که یک مرجع قانون‌مند به حساب آید، نه محل قانون‌گذاری. این دو مورد همان اصولی اسـتند که ما بر اساس آن تأمل و تصمیم‌گیری خواهیم داشت.

به عنوان فرجامین سخن، پیام‌تان به مردم افغانستان به‌ویژه نسل جوان کشور چیست؟

پیـام من به همة مردم افغانستان و به‌‌خصوص جوانان که آینـده‌سازِ این کشور ‌استند این است که در این مرحلة حساس و سرنوشت‌ساز، بی‌تفاوت باقی نمانند و با اندیشه و گزینشِ آزاد و سالم خویش، نقش خود را در تعیین سرنوشت افغانستان عملاً ایفا کنند و هم‌چنین آرزو‌ی آینده‌های بهتری برای همة مردمِ سرزمینم دارم.

بازهم سپاس بی‌کران‌ از حوصله و وقتی که در اختیار ما گذاشتید.

___

*این مصاحبه توسط روزنامه ماندگار انجام شده است.

مطالب مرتبط