انتخابات زودهنگام؛ پایان غنی، بقای نظام جمهوری

اشرف‌غنی؛ رییس جمهوری بارها از تلاش‌های صلح امریکا و برگزاری نشست صلح در استانبول استقبال کرده؛ اما گفته‌‌است که «به هیچ صورت ایجاد دولت موقت را نمی‌پذیرد و تنها حاضر است قدرت را به یک دولت منتخب انتقال دهد».World News: Get all Latest Breaking Global News Stories, Photos & Videosاو در نشست قلب آسیا در شهر دوشنبه هم بار دیگر تأکید کرد که تا زنده‌ است اجازه تشکیل دولت موقت را نخواهد داد.

حمدالله محب؛ مشاور امنیت ملی او نیز اخیرا گفت که دولت حاضر است در جریان سه تا شش ماه آینده انتخابات ریاست جمهوری را برگزار کند و آقای غنی قبلا گفته که او در این انتخابات نامزد نخواهد بود.

او تاکید کرد که دولت افغانستان یک دولت منتخب است و تنها در صورت یک انتخابات دیگر می‌تواند قدرت را به یک دولت جدید منتقل کند.

به نظر می‌رسد که آقای غنی و مشاوران او با این بازی تازه زیر نام انتخابات زودهنگام بدون حضور رییس جمهوری کنونی، با هوشمندی توپ را به زمین امریکا و اروپا و سازمان ملل متحد انداخته‌اند.

تاکنون هیچ‌گونه حمایت روشنی از طرح جدید دولت آقای غنی از سوی قدرت‌های خارجی به ویژه غربی‌ها به عمل نیامده و دلیل آن هم این است که این طرح عملا در تقابل با طرح امریکا قرار دارد که در آن، تشکیل دولت موقت یا انتقالی، محور اصلی هرگونه تغییر سیاسی برای دست‌یافتن به صلح است و برگزاری انتخابات حتی اگر وجود داشته باشد، اولویت اول نیست و در مراحل بعدی قرار دارد و البته برگزاری آن نیز با توجه به این‌که صلح با طالبان صورت می‌گیرد و طالبان هم اصل انتخابات را از بنیاد قبول ندارند، مشخص نیست که اصولا عملیاتی خواهد شد یا نه.

با این‌همه به نظر می‌رسد که ارگ، طرح صلح مبتنی بر انتخابات خود را به گونه‌ای سامان داده که رد کردن آن از جانب قدرت‌های غربی و امریکا، نه تنها دشوار باشد؛ بلکه هزینه هم داشته باشد. با این توضیح که در این طرح، هسته مرکزی گفتمان لیبرال دموکراسی را نشانه رفته و به نوعی غرب را با ارزش‌های مورد ادعای خودش به چالش کشیده‌است؛ به ویژه در معادله‌ – یا به تعبیر بهتر، معامله –ای که یک طرف آن طالبان هستند؛ گروهی که رسانه‌های غربی از آن همواره تصویری زشت و کریه و سیاه و خشن و وحشتناکی به افکار عمومی ارائه کرده‌اند که دشمن بزرگ گفتمان لیبرال دموکراسی به مثابه نماد مقدس تمدن غرب است.

با این حساب، اروپا و امریکا چگونه می‌توانند طرحی را رد کنند که با استفاده از ارزش‌های گفتمانی خودشان سامان‌دهی شده‌است؟

مساله مهم دیگر، شخص اشرف‌غنی است. پیش از این، تحلیل‌گران پرشماری تصور می‌کردند که غنی انتخابات را به منظور بقای خودش در قدرت مورد سوء استفاده قرار می‌دهد و جمهوریت نیز استعاره و پوششی برای همین هدف است؛ اما ارگ با اعلام این‌که غنی، نامزد انتخابات زودهنگام نیست، این برداشت را هم بی‌اعتبار نشان داد و کار اروپا و امریکا و سازمان ملل برای رد این طرح را سخت‌تر کرد.

اکنون محور مرکزی طرح صلح ارگ را حفظ نظام جمهوری یا اصل جمهوریت نظام تشکیل می‌‌دهد که قانون اساسی و ارزش‌های مندرج در آن هم بخشی از آن محسوب می‌شود و در آن، انتخابات تنها مسیر مشروع برای انتقال قدرت، تعریف شده‌است.

به این ترتیب، امریکا و غرب در نشست استانبول باید تصمیم بگیرند که به «نظام اسلامی» طالبان رأی می‌دهند یا جمهوریت مورد تأکید در طرح اشرف‌غنی را برمی‌گزینند. اولی امریکا را به سازش مورد نظر خود با طالبان می‌رساند؛ اما تضمینی وجود ندارد که به صلح پایدار منجر شود، به جنگ ۴۰ ساله افغانستان، پایان‌ دهد و گروه طالبان را از ترور و خشونت و سرکوب جدا کند و به زندگی مدنی و جامعه‌‌پذیری مردم‌سالار ملحق کند؛ اما دومی دست‌کم روندی را که ۲۰ سال پیش با کنفرانس بن آغاز شد و برای حفظ آن هزینه‌های سنگینی پرداخته شد ادامه می‌‌دهد و در عین حال، ارزش‌های ایدئولوژیک و سیاسی مورد نظر غرب را هم تأمین و تضمین می‌کند.

مطالب مرتبط