طالبان و القاعده؛ پیوندی که مستحکمتر شده
امریکا میدانست که طالبان با کدام گروههای تروریستی، ارتباط دارند و این ارتباط تا چه اندازه، عمیق و گسترده و راهبردی و خطرآفرین است و میتواند برای امنیت افغانستان و منطقه و جهان، بحرانزا باشد. علیرغم این درک اما واشنگتن با طالبان وارد معامله شد، آنها را به قدرت بازگرداند و حتی میلیاردها دالر تسلیحات و تجهیزات پیشرفته امریکایی را در اختیار آنها و متحدانشان قرار داد.
بل روجیو؛ تحلیلگر امریکایی در نهاد «دفاع از دموکراسیها» ادعا کرده که روابط طالبان و القاعده مستحکمتر شده و دو عضو القاعده که در گوانتانامو زندانی بودند در حکومت طالبان والی شدهاند.
روجیو افزوده: «یکی از آنان قاری بریال نام دارد که یک رهبر شناخته شده القاعده و طالبان است، او به عنوان رهبر در شبکه حملات کابل وظیفه اجرا کرده و یک شخص بسیار خطرناک است که اجرای حملات را در برابر نظامیان امریکایی و افغان در کابل و اطراف آن بر عهده داشت. فرد دیگر حافظ حکیم نام دارد، او نیز والی است و یکی از مدافعان ملا ذاکر است که در گوانتانامو بود.»
این در حالی است که گروه تحلیل و نظارت کمیته تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل هم به تازگی گفته که گروههای تروریستی در افغانستان اکنون از آزادی بیشتری نسبت به گذشته برخوردار اند و تهدیدات تروریستی در افغانستان و منطقه در حال افزایش است.
آنچه از سوی این تحلیلگر امریکایی مطرح شده و نیز آنچه پیشتر در گزارش کارشناسان کمیته نظارت بر تحریمهای شورای امنیت سازمان ملل متحد درباره ارتباط طالبان و تروریزم به ویژه شبکه تروریستی القاعده ارائه شده بود، در واقع، نکته جدیدی را برملا نمیکند. این چیزی است که وجود دارد و انکار طالبان هم چیزی را درباره این واقعیتها تغییر نمیدهد.
نکتهای که بر ابهام در این زمینه میافزاید و آن را خطرناکتر نشان میدهد معاملهای است که امریکاییها انجام دادهاند؛ این چیزی است که به طور عامدانه و مزورانهای در تحلیلهایی که از سوی کارشناسان امریکایی و سازمانهای غربی ارائه میشود، نادیده گرفته شده و بیپاسخ باقی میماند.
واقعیت این است که امریکا میدانست که طالبان با کدام گروههای تروریستی، ارتباط دارند و این ارتباط تا چه اندازه، عمیق و گسترده و راهبردی و خطرآفرین است و میتواند برای امنیت افغانستان و منطقه و جهان، بحرانزا باشد. علیرغم این درک اما واشنگتن با طالبان وارد معامله شد، آنها را به قدرت بازگرداند و حتی میلیاردها دالر تسلیحات و تجهیزات پیشرفته امریکایی را در اختیار آنها و متحدانشان قرار داد تا یکشبه به اندازه دهها سال، رشد و پیشرفت داشته باشند و خطری را که دهها سال بعد میتوانستند برای امنیت و ثبات منطقه و جهان به وجود آورند، همین امروز ایجاد کنند.
همه درباره قدرتگیری گروههای تروریستی، همزمان با قدرتگیری طالبان سخن میگویند؛ اما هیچکس نمیپرسد که طالبان، این قدرت را از کجا به دست آوردند، چه کشوری بود که مقدمات سقوط نظام ۲۰ ساله افغانستان را فراهم ساخت، ارتش پیشین کشور را متلاشی کرد و تمام سلاحها و تجهیزات و امکانات آنان را به طالبان سپرد و اکنون هم به طالبان پول میدهد تا دولتشان سقوط نکند.
هیچکس در زمینه نقش امریکا در تعمیق ارتباط طالبان و القاعده، سؤال نمیکند. این ارتباط چیزی نیست که امروز به وجود آمده باشد. به بیان دیگر، القاعده از خلأ قدرت نیروهای ضد تروریزم به رهبری امریکا استفاده نکرد تا با طالبان ارتباط برقرار کند، این ارتباط حتی در زمانی که بیش از ۱۲۰ هزار نیروی غربی در افغانستان، حضور داشتند نیز وجود داشت و امریکا و ناتو با جزئیات از آن خبر داشتند؛ اما هیچ کاری برای گسستن آن نکردند.
رهبران و فرماندهان القاعده، همواره با طالبان و شبکه حقانی روابط پیچیده داشتهاند؛ اما هیچگاه یک رهبر ارشد القاعده توسط نیروهای امریکایی و ناتو کشته نشد؛ تنها به این دلیل ساده که امریکا در زمان جنگ «مجاهدین افغان» علیه نیروهای شوروی سابق، دهها هزار تروریست عرب و غیرعرب را نیز به افغانستان گسیل داشت و از آنها به مثابه مزدور جنگی برای کمک به «جهادگران» استفاده کرد.
شوروی از افغانستان رفت؛ اما «جهادگران» آرمانگرای مورد حمایت امریکا باقی ماندند؛ زیرا کار امریکا با آنها تمام نشده بود. پروژه امنیتی امریکا هنوز به آخر نرسیده بود. آنها پیوندهای خود با گروههای مجاهدین را حفظ کردند و در نهایت، این نیروهای تندرو و افراطگرا در قالب «طالبان» به کمک و مشارکت پاکستان و اعراب و امریکا، تجدید سازمان پیدا کردند و بر افغانستان تحمیل شدند.
امروزه نیز حاکمیت عناصر القاعده بر افغانستان، بخشی از همان همکاریهای قدیمی واشنگتن با تروریستها است که هزینههای مرگبار آن را مردم افغانستان پرداختند و در آینده هم کشور ما همچنان به عنوان پایگاه بزرگ تروریزم بینالمللی عمل خواهد کرد که در خدمت منافع سلطهجویانه پنتاگون و سیا برای استمرار ناامنی و جنگ و ترور و گسترش آن به کشورهای هدف در منطقه و پیرامون افغانستان خواهد بود.