چرا افغانستان بزرگترین چالش شانگهای است؟
نکته مهم این است که حتی کشورهایی مانند پاکستان، ایران، چین و ازبکستان نیز که با طالبان روابط دوستانه دارند، نسبت به پیامدهای امنیتی قدرتگیری آن گروه در افغانستان، نگران اند و درباره رشد مجدد تروریزم زیر حاکمیت طالبان، هشدار میدهند.
اجلاس مجازی سران سازمان همکاری شانگهای روز سهشنبه، ۱۳ سرطان روی وضعیت افغانستان و اوکراین تمرکز داشت.
نارندرا مودی؛ نخست وزیر هند در این نشست از چین، ایران، پاکستان، روسیه و کشورهای آسیای مرکزی خواست تا مشترکاً با تروریزم مبارزه کنند، به افغانستان کمک کنند و با چالشهای جهانی مانند کمبود مواد غذایی و سوخت مقابله کنند.
او گفت: «ما باید باهم فکر کنیم که ما به عنوان یک گروه، قادر به برآورده کردن انتظارات مردم هستیم، آیا ما توانایی رویارویی با چالشهای مدرن را داریم و آیا سازمان همکاری شانگهای به گروهی تبدیل میشود که کاملاً برای آینده آماده باشد؟»
شهباز شریف؛ نخست وزیر پاکستان هم گفت که «جامعه جهانی خود را در قبال افغانستان در بنبست میبیند و از حمایت حیاتی مورد نیاز کابل برای جلوگیری از بحران انسانی خودداری شده است.»
ابراهیم رئیسی؛ رییس جمهور ایران هم گفت که کشورش «حتی فراتر از سهم عادلانه خود از آوارگان ملت ستمدیده افغانستان میزبانی کرده است».
علیرغم تلاش نخستوزیر پاکستان برای جلب کمک و حمایت برای رژيم طالبان که دستنشانده اسلامآباد محسوب میشود و رهبران آن، ملاهای آموزشدیده در مدارس دیوبندی هستند که مستقیما توسط آی اس آی کنترل میشوند، موضعگیریهای اغلب رهبران شرکتکننده در نشست سران شانگهای درباره افغانستان، نشان میداد که بحران جاری در کشور، همچنان بزرگترین چالش این سازمان محسوب میشود و موجب نگرانی عمیق و شدید کشورهای همسایه و منطقه میباشد.
ابراهیم رییسی؛ رییس جمهوری ایران به بخشی از چالشهای ناشی از بحران افغانستان اشاره کرد و آن مساله انسانی آوارگان بود که هماکنون شمار آنها در ایران از پنج میلیون نفر فراتر رفته و فشارهای مضاعفی را بر اقتصاد ضعیف و نابسامان این کشور وارد کردهاست.
با این حال، این تنها مهاجرتهای سیلآسا و میلیونی نیست که بحران افغانستان را به بزرگترین چالش کشورهای عضو شانگهای تبدیل میکند، مهمتر از مهاجرت، تروریزم فرامرزی در حال رشدی است که به نظر میرسد با بازگشت طالبان به قدرت، افغانستان را بار دیگر تبدیل به حیاط خلوت خود کرده و در حال برنامهریزی برای گسترش فعالیتهای منطقهای است.
امنیت افغانستان از دیرباز، از محورهای اصلی نشستهای شانگهای بوده؛ اما در دو سال اخیر که طالبان قدرت را قبضه کردهاند به مسالهای حیاتی تبدیل شدهاست و عمدهترین دلیل آن نیز هراس شدید کشورهای عضو این سازمان درباره رشد تروریزم و پیوندهای پیچیده و ناگسستنی طالبان با دیگر گروههای جهادی منطقهای و بینالمللی میباشد.
به این ترتیب، اگرچه پس از به قدرت رسیدن طالبان، هیچ نمایندهای از افغانستان در اجلاس این سازمان شرکت نمیکند؛ اما افغانستان همچنان در محور بحثها قرار دارد.
نکته مهم این است که حتی کشورهایی مانند پاکستان، ایران، چین و ازبکستان نیز که با طالبان روابط دوستانه دارند، نسبت به پیامدهای امنیتی قدرتگیری آن گروه در افغانستان، نگران اند و درباره رشد مجدد تروریزم زیر حاکمیت طالبان، هشدار میدهند.
این نشان میدهد که ابراز اطمینان طالبان مبنی بر اینکه هیچ گروه مسلحی در افغانستان حضور ندارد و اینکه آنان به هیچ گروهی اجازه نمیدهند که از خاک افغانستان بر کشورهای دیگر حمله کند، تاکنون نتوانسته اعتماد و اطمینان کشورهای عضو شانگهای را به دست آورد.
بنابراین، سازمان همکاری شانگهای که از آن به عنوان بدیل شرقی ناتو نیز یاد میشود، در شرایطی که ناتو افغانستان را ترک کرده و کشور را به طالبان واگذاشته، مسئولیتهایی به مراتب خطیرتر در پیش دارد و همانگونه که در سخنرانی افتتاحیه اجلاس سران این سازمان از سوی نارندرا مودی؛ نخستوزیر هند، مطرح شد، این سازمان باید درباره مبارزه مشترک با تروریزم و پاسخ به نگرانیهای امنیتی کشورهای عضو در قبال وضعیت حاکم بر افغانستان، تصمیم بگیرد.
در این میان البته شکافهای عمیق، رقابتهای راهبردی، مناقشات ژئوپلیتیک، منافع استراتژيک و تعارضات و مخاصمات ناشی از ادعاهای ارضی و مرزی میان برخی از بزرگترین کشورهای عضو شانگهای، مانع از کارکرد مؤثر این سازمان برای اتخاذ موضع مشترک در قبال بحران افغانستان میشود؛ اما اینکه تقریبا همه کشورهای عضو – حتی پاکستان و چین که با طالبان روابط مستحکم و گستردهای دارند – درباره وضعیت جاری در کشور، نگرانیهای امنیتی بسیار جدی دارند، این امر، ضرورت رسیدن به یک رویکرد مشترک برای مواجهه با این وضعیت را تقویت میکند.