شراکت امنیتی امریکا و طالبان؛ آیا بایدن دروغ گفت؟
اگر یکی از اهداف امریکا برای بازگرداندن طالبان به قدرت در افغانستان را گسترش و صدور تروریزم به کشورهای همسایه و منطقه به حساب آوریم، چرا باید القاعده که بازوی عملیاتی طالبان در مأموریتهای فرامرزی محسوب میشود، از میان برود؟
مایکل مک کال؛ رئيس کمیته روابط خارجی سنای امریکا از حزب جمهوریخواه اظهارات اخیر جو بایدن درباره عدم حضور القاعده در افغانستان را «دور از واقعیت» خوانده و گفته: «جدایی کامل از واقعیت است که رئيس جمهور بایدن ادعا میکند القاعده دیگر در افغانستان عملیات نمیکند یا طالبان به نحوی شریک امنیتی ما در منطقه شده است.»
هفته گذشته، جو بایدن در پاسخ به سؤالی درباره «اشتباهات» در خروج از افغانستان گفت: گفتم از طالبان کمک بگیریم که القاعده نباشد، میبینید که حق با من بود.
مککال اما افزوده در حالی که «الظواهری؛ رهبر القاعده در کابل پیدا شد که در آسودگی در خانهای متعلق به مقام ارشد طالبان زندگی میکرد، زمانی که امریکا او را از بین برد، طالبان منکر حمله شد.»
او گفت: «جنرالهای ارشد امریکایی مرتب گزارش میدهند که القاعده در حال رشد توانایی خود در افغانستان است که نهتنها نظارتی از سوی طالبان نشده؛ بلکه کمک و همکاری امنیتی میشود.»
به نظر نمیرسد که تکذیب اظهارات بایدن درباره عدم حضور القاعده در افغانستان به دلیل همکاری امنیتی طالبان با امریکاییها برای یک مقام امریکایی دشوار باشد. مقامها و فرماندهان ارشد امریکایی بارها ادعا کردهاند که القاعده به افغانستان بازگشته و طالبان ارتباط خود با این شبکه را نه تنها قطع نکرده؛ بلکه گسترش دادهاند.
طالبان هم تاکنون به طور رسمی از قطع ارتباط با القاعده سخن نگفته و مستنداتی هم در این باره ارائه نکردهاند؛ اما پیوسته تاکید میکنند که هیچ کشوری از خاک افغانستان، هدف حمله قرار نخواهد گرفت؛ چیزی که با توجه به حملات راکتی منسوب به داعش بر تاجیکستان و ازبکستان و نیز حملات مرگبار طالبان پاکستانی، بارها زیر سؤال رفته و به چالش کشیده شدهاست.
با اینهمه نمیتوان ادعا کرد که اظهارات بایدن درباره همکاری امنیتی طالبان با امریکاییها کذب محض است؛ زیرا این یک مساله پیچیده استخباراتی است که احراز صدق و کذب آن به سادگی امکانپذیر نیست.
اما قراین فراوانی وجود دارد که نشان میدهد طالبان به کمک امریکا به قدرت بازگشتند و در این زمینه هیچ شکی وجود ندارد. این در نتیجه یک توافق پنهانی در دوحه صورت گرفت که هنوزهم هیچکس – به جز طرفهای معامله- از مفاد آن آگاهی ندارد؛ اما ممکن است یکی از بندهای پنهان این توافقنامه، مهار القاعده از سوی طالبان باشد به گونهای که هیچ تهدیدی را متوجه منافع استراتژيک امریکا در منطقه و جهان نکند.
این البته بربنیاد مواضع به ظاهر خصمانه امریکا علیه القاعده، قابل تبیین است؛ اما در صورتی که به واقعیتهای تاریخی در این باره توجه شود، ماجرا حتی فراتر از مهار القاعده است و آن، فربهکردن، قدرتمند ساختن و احیای دوباره این شبکه تروریستی برای پیشبرد پروژههای امنیتی فرامرزی امریکا است.
هیچکس نمیداند که اسامه بن لادن و ایمن الظواهری در نهایت چگونه کشته شدند و چرا هرگز هیچ اثری از اجساد هردو نفر به دست نیامد. نیروهای امریکایی اما ادعا میکنند که اولی را در خانهای در نزدیکی اسلامآباد پاکستان به دام انداختند، کشتند و جسدش را آتش زدند و خاکسترش را به دریا افکندند و دومی را در یک خانه لوکس در منطقه دیپلماتنشین کابل، آماج حمله پهپادی قرار دادند و حذف کردند؛ چیزی که طالبان میگویند رخ نداده و هیچ اثری از مرگ افراد در آن حمله به دست نیاوردهاند.
شاید هر دو رهبر القاعده در نتیجه بیماریهای طبیعی مرده باشند و امریکا در پایان حیات آنها برای نشاندادن عزم و اراده و قدرت خود در «مبارزه با تروریزم» مرگشان را به گونهای دیگر صحنهسازی کرده باشد.
از سوی دیگر، شواهد تاریخی فراوانی وجود دارد که نشان میدهد اسامه بن لادن و ایمن الظواهری در زمان جنگ با شوروی از مزدوران امریکا در افغانستان بودند که مأموریت آنها با استفاده از پول و سلاح «سیا» کمک به مجاهدین افغان و نیروهای چندملیتی خارجی، شکست شوروی بود.
طالبان هم در نهایت از دل جریانی به نام حرکت انقلاب اسلامی افغانستان به رهبری مولوی محمدنبی محمدی سر برآوردند که گفته میشد در زمان جنگ علیه شوروی، مستقیما از طرف «سیا» تامین میشد.
به این ترتیب، آیا نشانهای وجود دارد که تایید کند طالبان در همکاری امنیتی با امریکا با القاعده مبارزه کردهاند؟ اصولا آیا برچیدن بساط القاعده در برنامه امنیتی امریکا در افغانستان و منطقه وجود دارد؟
اگر یکی از اهداف امریکا برای بازگرداندن طالبان به قدرت در افغانستان را گسترش و صدور تروریزم به کشورهای همسایه و منطقه به حساب آوریم، چرا باید القاعده که بازوی عملیاتی طالبان در مأموریتهای فرامرزی محسوب میشود، از میان برود؟
اینها و چندین پرسش دیگر، ابهاماتی است که درباره پروژه طالبان، ارتباط آن با القاعده و برنامه امریکا برای هردوی آنها در آینده وجود دارد.