سازمان ملل، افغانستان و حقوق بشر

صرف نظر از این‌که در طول مأموریت ۲۰ ساله اشغال افغانستان توسط ناتو و امریکا، این هدف تا چه اندازه، مورد توجه قرار می‌گرفت و چقدر در محور اهداف این اشغال قرار داشت، هرگز تصور نمی‌شد که روزی سیاست‌های راهبردی غرب در قبال افغانستان به گونه‌ای تغییر کند که دیگر حقوق بشر، دست‌کم از نظر تبلیغاتی و روی کاغذ، محوریت نداشته باشد.

دیده‌بان حقوق بشر، روز چهارشنبه، ۴ اسد اعلام کرد که شورای امنیت سازمان ملل متحد در ارزیابی مستقلی که قرار است از وضعیت افغانستان انجام دهد، باید حقوق بشر، به‌ویژه حقوق زنان و دختران را در اولویت قرار دهد.

این نهاد با ارسال نامه‌ای به فریدون سینیرلی اوغلو؛ هماهنگ‌کننده‌ ویژه سازمان ملل متحد در امور افغانستان گفته که در این ارزیابی باید اطمینان حاصل شود که دیدگاه قربانیان نقض حقوق بشر از جمله زنان و دختران، هزاره‌ها و شیعیان، اقلیت‌های دینی، روزنامه‌نگاران و… شنیده می‌شود.

هدر بار؛ معاون بخش زنان دیده‌بان حقوق بشر در نامه‌ای به سینیرلی اوغلو گفته: «ارزیابی مستقل می‌تواند واکنش بین‌المللی مؤثر‌تر به این وضعیت را هدایت کند؛ اما برای انجام این کار باید به زنان و دختران و سایر بازماندگان نقض حقوق بشر اولویت داده شود.»

او افزوده: «هدف ارزیابی مستقل باید تغییر فوری واکنش جامعه‌ جهانی به وضعیت افغانستان باشد که تاکنون ناسازگار و ناکارآمد بوده است و به اندازه‌ کافی بر حقوق بشر تمرکز نکرده است.»

این درخواست در شرایطی مطرح می‌شود که پیش از این، حقوق بشر یکی از مسایل کلیدی و شعارهای اصلی مأموریت سیاسی، نظامی و فرهنگی امریکا، ناتو و سازمان ملل در افغانستان بود.

به عبارت دیگر، یکی از اهداف اشغال نظامی افغانستان و به دنبال آن، پروژه‌های سیاسی، اجتماعی و فرهنگی گسترده‌ای که راه‌اندازی شد، دفاع و تامین حقوق بشر به ویژه حقوق زنان و دختران، اقلیت‌های قومی و مذهبی، آزادی بیان و رسانه و حمایت مؤثر از خبرنگاران و رسانه‌های آزاد بود.

صرف نظر از این‌که در طول مأموریت ۲۰ ساله اشغال افغانستان توسط ناتو و امریکا، این هدف تا چه اندازه، مورد توجه قرار می‌گرفت و چقدر در محور اهداف این اشغال قرار داشت، هرگز تصور نمی‌شد که روزی سیاست‌های راهبردی غرب در قبال افغانستان به گونه‌ای تغییر کند که دیگر حقوق بشر، دست‌کم از نظر تبلیغاتی و روی کاغذ، محوریت نداشته باشد.

نشانگان این تغییر اما زمانی مشاهده شد که امریکا بدون حضور نمایندگان زنان، جامعه مدنی، روزنامه‌نگاران مستقل و اقلیت‌های دینی و مذهبی کشور، مذاکرات پنهانی خود با طالبان را در قطر آغاز کرد و در پی آن، نظام جمهوری ساقط شد، طالبان به قدرت بازگشتند و مردم افغانستان در نتیجه یک معامله ننگین و شرم‌آور و خاینانه، تنها رها شدند.

این در حالی بود که امریکا به خوبی از ماهیت و هویت طالبان آگاه بود و سیاست‌های آنان در قبال زنان و دختران، اقلیت‌ها و روزنامه‌نگاران را به طور کامل می‌شناخت. با این حال، حقوق بشر، هیچ جایگاهی در توافق‌نامه پنهانی امریکا با طالبان نداشت. طالبان هیچ تعهدی در برابر آن نداده‌اند و امریکا هیچ تضمینی برای صیانت از حقوق بنیادین بشر توسط طالبان، به دست نیاورده‌ است؛ زیرا برای هیچ‌یک از طرف‌های این توافق، حقوق بشر، مبنا و ملاک و معیار نبوده و محوریت و اولویت نداشته‌ است.

در حال حاضر نیز در شرایطی که طالبان هر روز بر سیاست‌های محدودکننده و ضد آزادی خود علیه زنان و دختران و اقلیت‌ها و روزنامه‌نگاران ادامه می‌دهند و به سرعت در مسیر بازگشت به ماهیت واقعی خود در دهه ۹۰ میلادی هستند و در این میان، زنان و دختران را به طور کامل از زندگی عمومی طرد کرده، اقلیت‌های مذهبی را حتی در برپایی مراسم آیینی‌شان نیز محدود کرده و روزنامه‌نگاران را تحت فشار، بازداشت، شکنجه، تهدید و ارعاب قرار می‌دهند، این موارد، از نظر سازمان ملل و امریکا برجسته نمی‌شود؛ زیرا اهمیت ندارد.

با توجه به این واقعیت‌های تلخ و دردناک، انتظار نمی‌رود که درخواست تازه شورای حقوق بشر سازمان ملل مبنی بر لزوم اولویت‌دادن به این ارزش جهان‌شمول انسانی در ارزیابی وضعیت افغانستان از سوی شورای امنیت این سازمان، تغییری در مشی جاری ایجاد کند و بر موضع سازمان ملل و اراده امریکا برای «تعامل» با طالبان، تاثیر بگذارد؛ زیرا آن‌ها پیش از این، نخستین چیزی را که در معامله با طالبان، واگذار کرده‌اند، حقوق بشر و ارزش‌ها و شعارهای حقوق بشری بوده‌است. پس همه کسانی که به نحوی در معرض سیاست‌های سرکوبگرانه طالبان قرار دارند، قربانی معاملات پنهانی امریکا، اروپا و سازمان ملل با طالبان اند.

مطالب مرتبط