انفجار پاکستان و انتخاب‌های اسلام‌آباد

حتی اگر پاکستان به طور عامدانه از تقابل بیش‌تر با طالبان افغان و پاکستانی در امر مبارزه با تروریزم، پرهیز کند، با ادامه کشتارهای فجیعی مانند انفجار اخیر در نشست بزرگ جمعیت علمای اسلام شاخه فضل، مجبور است تمهیدات خود برای مهار تروریست‌های دست‌آموز خویش را تشدید کند؛ تمهیداتی که به طور خودکار به تنش بیش‌تر با طالبان مسلط بر افغانستان نیز کشیده خواهد شد.

پولیس پاکستان اعلام کرده که یک گروه مرتبط با داعش در انفجاری در همایش «جمعیت علمای اسلام» شاخه‌‌ مولانا فضل‌الرحمان در منطقه‌ باجور ايالت خیبرپختونخوا نقش داشته است.

پولیس پاکستان، روز دوشنبه، ۹ اسد اعلام کرد که در انفجار یک‌‌شنبه در باجور، یک گروه اسلام‌گرای محلی که با داعش در پیوند است دخالت داشته است.

انفجار انتحاری دست‌کم ۴۴ کشته و ده‌ها زخمی برجای گذاشت.

مهاجم خود را در تجمع سیاسی یک حزب اسلام‌گرای دیگر به نام جمعیت علما اسلام (فضل) منفجر کرد و چند تن از سران این حزب کشته شدند.

پولیس گفته که ۱۰ کیلو مواد منفجره برای این انفجار استفاده شده است.

در این انفجار، مولانا ضیاءالله؛ از رهبران محلی جمعیت علمای اسلام شاخه‌ مولانا فضل‌الرحمان نیز کشته شده است.

این انفجار زمانی رخ داد که یکی از رهبران جمعیت علمای اسلام پاکستان در حال سخنرانی بود.

با این حال، به باور کارشناسان مسایل امنیتی، انفجار در اجتماع رهبران محلی یکی از مقتدرترین جریان‌های اسلامی بسیار رادیکال و مدافع سرسخت جریان‌های «جهادی» در پاکستان و منطقه، بسیار تکان‌‌‌دهنده بود و نشان می‌دهد که تروریزم لجام‌گسیخته و تشنه خون، حتی به اصلی‌ترین تولیدکنندگان، پرورش‌دهندگان و حامیان خود نیز رحم نمی‌کند.

در این میان، موضع ارتش پاکستان در انتساب این انفجار به یک گروه محلی هم‌پیمان داعش، در شرایطی که هنوز هیچ گروهی به طور رسمی مسئولیت این کشتار را به عهده نگرفته، فرافکنانه و دارای اغراض سیاسی به نظر می‌رسد؛ زیرا این موضع‌گیری پیش‌دستانه احتمالا به این هدف صورت گرفته که قبل از این‌که طالبان پاکستانی از این رویداد، استفاده تبلیغاتی و رسانه‌ای کنند و قدرت خود را به رخ بکشند، ارتش پاکستان با این بیانیه، سعی کرده که هم از تقابل بیش‌تر با این گروه و از طریق آن با طالبان مسلط بر افغانستان، پرهیز کند و هم ضعف‌، ناتوانی و ناکارآمدی خود در مقابله با تروریزم را بپوشاند.

این در حالی است که به عقیده ناظران مسایل امنیتی، حتی اگر یک گروه محلی متحد داعش که مشخص نیست، چه گروهی است و چرا خود مسئولیت این کشتار را به عهده نمی‌گیرد، عامل این حمله باشد، این امر، چیزی از ناتوانی آشکار پاکستان در مهار تروریست‌های دست‌آموز خودش و قدرت‌گیری روزافزون طالبان پاکستانی و گروه‌های همسو با آن نمی‌کاهد.

از سوی دیگر، ادعاهای فراوانی وجود دارد که می‌گوید طالبان پاکستانی و داعش، دو روی یک سکه هستند و در واقع، شاخه خراسان داعش، جریانی مجزا از داعش فعال در عراق و سوریه است و اکثر اعضای آن را نیروهای بسیار تندرو طالبان افغان و پاکستانی تشکیل می‌‌‌دهند. بنابراین، کشتار اخیر پاکستان، حتی اگر کار یک نیروی همسو با داعش بوده باشد، بازهم نسبت آن با طالبان پاکستانی را نمی‌توان نادیده گرفت؛ چیزی که ارتش پاکستان به طور آگاهانه از پذیرش آن امتناع می‌کند تا با مسئولیت‌ سنگین مقابله با آن رو‌به‌رو نشود.

با این‌همه، حتی اگر پاکستان به طور عامدانه از تقابل بیش‌تر با طالبان افغان و پاکستانی در امر مبارزه با تروریزم، پرهیز کند، با ادامه کشتارهای فجیعی مانند انفجار اخیر در نشست بزرگ جمعیت علمای اسلام شاخه فضل، مجبور است تمهیدات خود برای مهار تروریست‌های دست‌آموز خویش را تشدید کند؛ تمهیداتی که به طور خودکار به تنش بیش‌تر با طالبان مسلط بر افغانستان نیز کشیده خواهد شد؛ زیرا ناامنی‌های تروریستی جاری در پاکستان در پی تسلط طالبان بر افغانستان، اوج گرفته و روز به روز افزایش یافته‌است.

از سوی دیگر، پیام «محکومیت» طالبان در واکنش به کشتار اخیر در شمال پاکستان، چیزی را درباره ارتباطات تنگاتنگ و فشرده این گروه با هم‌پیمانان تروریست آن تغییر نخواهد داد و این واقعیتی است که پاکستان باید آن را بپذیرد و برای مقابله با آن، آمادگی بگیرد؛ در غیر آن صورت، هر روز باید شاهد قدرت‌گیری تروریست‌ها و افزایش حملات مرگبار تروریستی در درون خاک خود باشد.

مطالب مرتبط