تأملی بر تجلیل طالبان از میراث امان‌الله خان

امان‌الله خان علیرغم گرایش‌های تجددطلبانه‌اش که از نظر طالبان، کفرآمیز محسوب می‌شود و مستوجب شدید‌ترین مجازات‌هاست، در نهایت یک شاه پشتون بود و نگاه او به سایر اقوام، تفاوت چندانی با نگاه طالبان نداشت.

دولت طالبان نیز از ۲۸ اسد؛ سالروز استقلال افغانستان از انگلیس، تجلیل کرد، این روز در تقویم رسمی طالبان، همچنان تعطیل عمومی است و در حالی که تنها چهار روز قبل از آن، طالبان ۲۴ اسد؛ سالگرد سقوط نظام جمهوری و بازگشت خود به قدرت را به عنوان پایان اشغالگری امریکا و استقلال افغانستان، جشن می‌‌گیرند، ۲۸ اسد نیز به مثابه یک رویداد ملی از سوی طالبان، حفظ شده است.

این در حالی است که استقلال افغانستان در این تاریخ از استعمار انگلیس توسط امان‌الله خان؛ پادشاه ترقی‌خواه و تجددگرای افغانستان به دست آمد که به شدت، مخالف ملاهای وابسته به مدارس دیوبندی بود، برای نخستین بار در تاریخ افغانستان به زنان، شأن و کرامت و حقوق انسانی قایل شد، همسرش ثریا طرزی در بازگشت از اروپا، کشف حجاب کرد، در دوره سلطنت او، نخستین مکاتب دخترانه در کشور تاسیس شد و او همواره در سخنرانی‌هایش چندهمسری، ازدواج اجباری، کودک‌همسری و نقض حقوق انسانی زنان را مورد سرزنش و انتقاد صریح قرار می داد.

در دوره طالبان اما مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران، مسدود شده، میلیون‌ها زن و دختر، از کار و تحصیل منع و خانه‌نشین گشته‌اند، زنان به تنهایی و بدون همراهی مردان، قادر به مسافرت نیستند و حتی مشاغل کاملا زنانه‌ای مانند آرایش‌گری نیز به دستور طالبان بسته شده‌اند.

با این وصف، چه نسبتی میان طالبان و امان‌الله خان وجود دارد؟ آیا صرف این‌که او در کسب استقلال افغانستان از انگلیس، نقش و سهم داشته برای طالبان، کافی است تا از میراث او به طور باشکوه تجلیل کرده و روز استقلال کشور در دوره امانی را همچنان در تقویم رسمی‌شان، تعطیل اعلام کنند؟

اگر پاسخ این پرسش، مثبت است پس چرا رهبران مجاهدین که با شوروی پیشین جنگیدند، نیروهای روسی را با تحمیل تلفات و خسارات سنگین، مجبور به خروج از افغانستان کردند و با ساقط کردن رژيم کمونیستی، استقلال کامل افغانستان را از شوروی به دست آوردند، چنین جایگاهی در نزد طالبان ندارند و آن‌ها مناسبت ۸ ثور که سالروز پیروزی مجاهدین است را از تقویم رسمی حذف کرده‌اند؟

پاسخ به این پرسش را باید در گرایش‌های قومی و رویکردهای پشتونوالی طالبان، جستجو کرد.

طالبان اگرچه خود را یک جریان مذهبی معرفی می‌کنند که دغدغه‌شان، اجرای بی‌کم‌و‌کاست اصول شریعت و احکام دینی است؛ اما در عمل، یک گروه کاملا قومی هستند که به جز پشتون‌ها سایرین را دشمن می‌دارند و در این زمینه، حتی مسلمانان سنی‌مذهب غیرپشتون را نیز قبول ندارند.

مظالم و ستم‌هایی که طالبان هم در این دوره و هم در دوره اول حاکمیت‌شان بر مردم شمالی، پنجشیر، تخار، بدخشان و… مرتکب شده و همچنان می‌شوند، به وضوح، گویای این واقعیت است که آن‌ها زیر نام دین، مذهب و شریعت، قومی عمل می‌کنند و حاکمیتی را که مدعی پای‌بندی به شریعت است به طور واضح در خدمت قبیله قرار داده و تامین منافع قومی پشتون‌ها تنها دغدغه آن محسوب می‌شود.

درباره تجلیل از میراث امان‌الله خان نیز به نظر می‌رسد که همین رویکرد، غلبه دارد؛ زیرا امان‌الله خان علیرغم گرایش‌های تجددطلبانه‌اش که از نظر طالبان، کفرآمیز محسوب می‌شود و مستوجب شدید‌ترین مجازات‌هاست، در نهایت یک شاه پشتون بود که از قضا با توجه به پیوند سببی و نفوذ معنوی محمود طرزی به عنوان رییس دستگاه دیپلماسی دولت امانی و نخستین روزنامه‌نگار حرفه‌ای آن دوران، گرایش‌های شدید و تعصب‌آمیز پشتونی داشت و نگاه او به سایر اقوام، تفاوت چندانی با نگاه طالبان نداشت.

طرزی که همزمان پدرزن امان‌الله خان بود، معتقد بود که «زبان افغانی اجداد زبان‌هاست» که مراد او زبان پشتو بود. او در عین حال، معتقد به سروری پشتون‌ها بر سایر اقوام بود و در این زمینه نوشته‌های متعددی منتشر کرده‌است. محمود طرزی همچنین از این‌که زبان فارسی، زبان دربار و دولت و سلطنت در افغانستان است به شدت انتقاد می‌کرد و خواستار مبارزه گام به گام برای جایگزین‌کردن پشتو بود؛ چیزی که طالبان نیز به جد در پی انجام آن هستند.

بنابراین، تجلیل از میراث امان‌الله خان با وجود ضدیت او با ملاهای دیوبندی که طالبان امروزی، نماینده کامل آن محسوب می‌شوند، به نوعی تجلیل از میراث حاکمیت و سلطه پشتون‌ها بر سرنوشت اقوام دیگر است؛ رویکردی که در محور برنامه‌ها و پروژ‌ه‌های طالبان قرار دارد. به همین دلیل است که ۸ ثور و روز عاشورا و مناسبت‌های ملی و مذهبی دیگر از سوی طالبان از تقویم رسمی، زدوده می‌شوند؛ اما از ۲۸ اسد به مثابه میراث امان‌الله خان با شور و شکوه بزرگداشت می‌شود.

مطالب مرتبط