بریکس علیه هفت؛ امریکا دیگر قدرت برتر نیست
اولین (روسیه)، سومین (چین)، پنجمین (برازیل) و هفتمین (هند) کشورهای بزرگ دنیا. یعنی این سه کشور به تنهایی قادر اند با اتحاد و همبستگی و عضویتشان در یک گروه اقتصادی، چالشی عظیم را در برابر گروه ۷ ایجاد کنند و بنیانهای معادلات راهبردی حاکم بر اقتصاد جهانی را به لرزه درآورند تا به نفع عدالت، تغییر کند و نظمی عادلانه برقرار شود.
پانزدهمین اجلاس کشورهای گروه بریکس در افریقای جنوبی، روز سه شنبه ۲۲ آگوست آغاز شد. در این اجلاس، سران چین و برازیل بر تقویت نفوذ کشورهای موسوم به «جنوب جهانی» تاکید کردند. لولا داسیلوا؛ رئیس جمهور برازیل گفت که کشورش از ایجاد ارز تجاری بریکس حمایت میکند.
بنا به تعریف سازمان ملل، «جنوب جهانی» به کشورهایی در آسیا، امریکای لاتین و کارائیب گفته میشود. کشورهای «شمال جهانی» عبارت اند از: ایالات متحده و کانادا، اروپا، رژیم اسرائیل، جاپان، کوریای جنوبی، استرالیا و نیوزیلند.
بر این اساس، گروه بریکس را از نظر راهبردی در برابر گروه ۷ قرار میدهند که نماینده اقتصاد سرمایهداری به رهبری امریکاست. به همین دلیل، اجلاس جاری بریکس، توجه، حساسیت و واکنش زیادی را در غرب برانگیخته و اگر تصمیمهای مهمی مانند توافق بر سر ایجاد پول واحد و نیز گسترش «بانک توسعه نوین» این گروه به دیگر کشورها و همچنین پذیرش اعضای جدید، اتخاذ شود، بریکس عملا یک انقلاب عظیم را در رأس هرم رهبری اقتصادی و حتی سیاسی و امنیتی جهان ایجاد خواهد کرد و زمینهساز انتقال قدرت از غرب به شرق خواهد شد.
در اجلاس امسال بریکس، سران پنج کشور اصلی به جز روسیه حضور دارند. ولادیمیر پوتین؛ رییس جمهور روسیه با ارتباط ویدئویی شرکت میکند. سرگی لاوروف؛ وزیر خارجه، نماینده روسیه در اجلاس است.
قدرتهای غربی در ادامه حمایتهای خود از اوکراین در برابر روسیه، تلاش کردند تا ولادیمیر پوتین را به اتهام ارتکاب «جنایت جنگی» مورد پیگرد کیفری قرار دهند و این اقدام سیاسی حتی به بریکس هم کشیده شد؛ نکتهای که یکی از اهداف مهم آن، تضعیف بریکس است؛ اما به باور ناظران، این نوع اقدامات صرفا تلاش مذبوحانه غرب برای نجات و بقا را نشان میدهد که البته با توجه به ثروت، جمعیت، جغرافیا، تولید ناخالص داخلی، ارتش و دیگر امتیازات بزرگ اعضای بریکس، هرگز موفق نخواهد شد.
به گفته مقامهای افریقای جنوبی؛ رئیس دورهای بریکس، رهبران حدود ۵۰ کشور دنیا در این اجلاس شرکت میکنند و بیش از ۴۰ کشور درخواست عضویت دادهاند.
همین امر به تنهایی نشان میدهد که چشمانداز آینده بریکس تا چه اندازه، روشن و امیدبخش است و جهان به کدامسو میرود. این در حالی است که گروه ۷ کشور صنعتی جهان، علیرغم ثروت هنگفتی که در اختیار دارد، هرگز در این مدت کوتاه از تشکیل آن تا این اندازه با اقبال بینالمللی روبهرو نشده بود. استقبال از بریکس البته یک دلیل دیگر هم دارد و آن، میل واضح کشورهای جهان به رهایی از سیطره اقتصادی امریکا و غرب است. تقریبا همه کشورهایی که امروزه مجبور اند در برابر اراده امریکا، تمکین کنند، تنها یک دلیل عمده دارند و آن، ترس از تحریم و انزواست؛ زیرا میدانند که کشورهایی که علیه اقتدارگرایی امریکا مقاومت میکنند، چه بهای گزافی میپردازند و چگونه با ابزار تحریم، حتی از حقوق طبیعی و سرمایههای ملیشان نیز محروم میشوند.
کشورهای عضو بریکس رکوردهای زیادی دارند:
– اولین (روسیه)، سومین (چین)، پنجمین (برازیل) و هفتمین (هند) کشورهای بزرگ دنیا.
یعنی این سه کشور به تنهایی قادر اند با اتحاد و همبستگی و عضویتشان در یک گروه اقتصادی، چالشی عظیم را در برابر گروه ۷ ایجاد کنند و بنیانهای معادلات راهبردی حاکم بر اقتصاد جهانی را به لرزه درآورند تا به نفع عدالت، تغییر کند و نظمی عادلانه برقرار شود.
– پرجمعیتترینها (دو کشور میلیارد نفری دنیا) یعنی چین و هند. این دو کشور به تنهایی بیش از دو و نیم میلیارد جمعیت دارند؛ چیزی که در کنار اقتصاد پویا، صنعت و تکنالوژی توسعهیافته، نیروی انسانی ارزان و جوان و نخبگان و دانشمندان مبتکر و خلاق، بریکس را در برابر غرب و امریکا، برتری میبخشد و موجبات ایجاد تغییر در نظم جهانی را فراهم میسازد.
– به جز افریقای جنوبی، چهار کشور دیگر در بین هفت کشور اول از نظر مساحت و ۱۰ کشور اول دنیا از نظر جمعیت و تولید ناخالص داخلی قرار دارند. این نکته به وضوح نشان میدهد که گروه ۷ لزوما شامل صنعتیترین و ثروتمندترین کشورهای جهان نیست؛ بلکه یک بلوک اقتصادی است که در خدمت نظام سرمایهداری قرار دارد که توسط امریکا رهبری و کنترل میشود. بنابراین، بریکس آمدهاست تا به این بیعدالتی پایان دهد و با تغییر موازنه قدرت در عرصه اقتصاد، رهبری جهان را از کنترل امریکا خارج کند.
– سه ارتش از پنج ارتش بزرگ دنیا از نظر پرسنلِ در حال خدمت. با این حساب، بریکس در آینده حتی میتواند موازنه قدرت نظامی جهان را نیز دگرگون کند و به ترکتازی امریکا و ناتو به بهانه برقراری نظم و ثبات امنیتی در جهان، خاتمه دهد. بریکس از این منظر، نه تنها در برابر گروه ۷ قرار دارد؛ بلکه حتی میتواند بدیل نظامی ناتو را پایهریزی کند.
– کشورهای بریکس در مجموع، حدود ۴۰ درصد جمعیت، نزدیک به یکچهارم تولید ناخالص ملی و حدود یکسوم خاک دنیا را تشکیل میدهند. این آمار البته تنها محدود به همین پنج کشوری است که پایهگذاران اولیه بریکس هستند و نام «BRICS» از حروف اول نام این کشورها ساخته شده؛ این در حالی است که هماکنون دهها کشور دیگر نیز تقاضای عضویت در بریکس را ارائه کردهاند و اگر عضویت آنها هم پذیرفته شود، آمار مورد اشاره، چندین برابر بیشتر خواهد شد و این یعنی امریکا و غرب دیگر قدرت برتر جهان نیستند.
– در میان این غولها، افریقای جنوبی شاید کوچک به نظر برسد؛ اما تنها کشور افریقایی بریکس است، از نظر تولید ناخالص داخلی دومین اقتصاد بزرگ افریقاست، سومین ارتش بزرگ افریقا را دارد هرچند از نظر مساحت و جمعیت (حدود ۶۰ میلیون)، در این قاره ششم است. ژوهانسبورگ، بزرگترین و ثروتمندترین شهر افریقای جنوبی، پایتخت اقتصادی افریقا محسوب میشود؛ بنابراین، کوچکترین عضو بریکس هم در نوع خود، یک قدرت بزرگ اقتصادی است که سیاستها و رویکردهای آن میتواند بر کل معادلات اقتصادی در قاره سیاه، اثر بگذارد؛ بنابراین عضویت آن در گروه بریکس، یعنی افریقا با سرزمینهای سرشار از طلا و الماس و اورانیم که همواره تحت تاثیر قدرت استعماری غرب، فقیرترین و گرسنهترین باقی مانده، شاهد رشد و جهش اقتصادی فوقالعاده خواهد بود و این تنها از طریق رهایی از سلطه سیاسی، اقتصادی و نظامی غرب میسر میشود؛ چیزی که بریکس به دنبال آن است.
– کشورهای بریکس از مهمترین تولیدکنندگان کالا، خدمات و مواد خام در دنیا هستند و پیشبینی شده در آینده سهم خود را بیشتر کنند. به نوشته اکونومیست، کشورهای بریکس هنوز از نظر تولید ناحالص داخلی پشت سر کشورهای گروه ۷ هستند؛ اما دوبرابر اتحادیه اروپا تولید دارند.
بازهم باید تصریح کرد که آمار یادشده تنها محدود به پنج کشور اصلی تشکیلدهنده بریکس است و این گروه در حال توسعه به زودی میتواند به نیرویی پیشرو در اقتصاد جهانی تبدیل شود و غرب را پشت سر بگذارد.
یکی دیگر از اهداف بریکس دالرزدایی به عنوان ارز معیار تجارت بینالمللی است. به گفته روسیه تشکیل صندوق «ذخیره ارزی بینالمللی» براساس ارز کشورهای عضو در جریان است.
دالرزدایی همیناکنون هم در دستور کار بسیاری از کشورها قرار گرفته و در صورتی که بریکس بر سر ایجاد پول واحد، توافق کند و یا کشورهای عضو این گروه در داد و ستدهای دو یا چندجانبهشان از ارزهای ملی طرفهای قرارداد، استفاده کنند، امپراتوری دالر فرومیپاشد و در نتیجه، لیبرال سرمایهداری، جایگاه ویژه و برتر خود را از خواهد داد که این به معنای پایان قدرت امریکا خواهد بود.