در پاکستان «تروریست» در افغانستان «مبارزان آزادی»
اگر طالبان افغانستان «مبارزان آزادی» هستند؛ پس تیتیپی یا طالبان پاکستانی نیز باید شایسته ستایشی مشابه باشند؛ زیرا آنها هم درست برای همان اهدافی مبارزه میکنند که اکنون طالبان افغانستان پس از دهها سال جنگ و خشونت و خونریزی و ترور و توطئه به آن دست یافتهاند.
خواجه آصف؛ وزیر دفاع پاکستان، جنگجویان طالبان را که در برابر دولت پیشین و نیروهای ناتو میجنگیدند «مبارزان آزادی» خوانده که به شدت واکنشبرانگیز شدهاست.
او با بازنشر پستی از امرالله صالح نوشته: «این آقا هیچ جایی در کشورش ندارد، او به خود جرأت داده که پاکستان را با شوروی یا یوگسلاوی مقایسه کند. او و اربابانش توسط گروهی از مبارزان آزادی رانده شدند که فقط مجهز به روحیه نترسی رویارویی با ناتوی قدرتمند بودند. مردی بدون هویت.»
آقای صالح در پاسخ نوشته: «آقای وزیر! نیازی به عصبی شدن یا متوسل شدن به ناسزاگویی نیست. خود واکنش شما این تخمینها و پیشبینیها را تقویت میکند که پاکستان در راه بالکانیزاسیون است. از نظر مفهومی، این کشور قبلاً به یک کشور بالکانیزهشده تبدیل شدهاست. من هم کامنتهای مثبت به زبان پشتو را زیر پست شما نمیبینم. آیا تو میبینی؟»
او افزوده: «جمهوری ما به دلیل یک توطئه بینالمللی گسترده که شامل ایالات متحده/ناتو بود، فروپاشید، دهها سازمان اطلاعاتی از جمله شما و طالبان به عنوان ابزار استفاده شدند. هیچ چیز دیگری نبود.»
صرف نظر از پاسخ کوبندهای که امرالله صالح به موضعگیری زننده خواجه آصف داده، تصور میشود که محکمترین واکنش را خود فعالان پاکستانی و پشتون نشان دادهاند.
آنها به طعنه خطاب به وزیر دفاع رژيم اسلامآباد یادآور شدهاند که اگر طالبان افغانستان «مبارزان آزادی» هستند؛ پس تیتیپی یا طالبان پاکستانی نیز باید شایسته ستایشی مشابه باشند؛ زیرا آنها هم درست برای همان اهدافی مبارزه میکنند که اکنون طالبان افغانستان پس از دهها سال جنگ و خشونت و خونریزی و ترور و توطئه به آن دست یافتهاند.
از سوی دیگر، کارابزارها، شیوهها، شگردها، تاکتیکها و راهبردهای هردو نوع طالبان افغان و پاکستانی نیز برای رسیدن به اهداف مشترک و مشابهشان کاملا همسان است. هردو نیرو میجنگند، حمله میکنند، میکشند، در مسجد و بازار و مراکز آموزشی و جادههای عمومی و شهرها و روستاها بمب میگذارند، انتحار میکنند، ترور انجام میدهند و با اخاذی، آدمربایی، باجگیری، قاچاق و وضع مالیات سنگین و غیرقانونی بر مردم و نیز زد و بندهای پیچیده با سازمانهای استخباراتی، گروههای تروریستی فراملیتی و… قدرت میگیرند.
در کنار همه اینها کسانی که خواجه آصف از آنها به عنوان «مبارزان آزادی» یاد میکند، همدستان و متحدان طالبان پاکستانی هستند که خواجه آصف و همکاران او در دستگاههای امنیتی پاکستان آنان را «تروریست» میخوانند. «مبارزان آزادی» به این «تروریستها»، «برادر» خطاب میکنند، در کشور خود به آنان پناه دادهاند و به ادعای صریح مقامهای پاکستانی، اغلب حملات «تروریستی» از سوی تیتیپی در خاک پاکستان، از افغانستان، سازماندهی میشود و حتی ادعا شده که شهروندان افغان عضو تیتیپی در انجام این حملات خونین و مرگبار، دست دارند.
بنابراین، به باور منتقدان پاکستانی و پشتون از سخنان خواجه آصف، آیا ممکن است که طالبان افغان «مبارزان آزادی» باشند؛ اما طالبان پاکستانی «تروریست» و هراسافکن و جنایتکار و مستوجب سرکوب و نابودی؟!
همین دوگانگیها است که اکنون سیاست و امنیت پاکستان را به بنبست کشانده و به قدرت رسیدن طالبان در کابل که از رویاهای طلایی و دیرین اسلامآباد محسوب میشد، اکنون به چالشی امنیتی، بنبستی در سیاست خارجی و بحرانی در عرصه امنیت ملی آن کشور، تبدیل شدهاست.
چهرههایی مانند خواجه آصف که پیش از این به صراحت نسبت به حمایت رژيم اسلامآباد از طالبان افغان، ابراز پشیمانی کرده و گفته بود که «نمیدانستیم که آنها به مخالفان ما پناه میدهند» امروزه هزینههای سنگین و مرگبار همین حمایتها و ستایشهای دروغین و اغراقآمیزشان را میپردازند؛ هزینههایی که به صورت جوی خون در خیابانهای پیشاور و خیبرپختونخوا و دیگر شهرهای آن کشور جریان دارد و علیرغم فشارهای فزاینده، تهدیدها و هشدارهای مکرر و سفرهای متعدد هیاتهای پاکستانی به کابل – از جمله خود خواجه آصف – این معضل مرگبار نه تنها حل نشده؛ بلکه همچنان رو به گسترش است و تقویت میشود.
این نتیجه دوستی با تروریزم و استفاده ابزاری از تروریستها برای دخالت در امور داخلی کشورهای دیگر و برافروختن آتش جنگ و ارتکاب جنایتهای جنونآمیز در کشورهای همسایه و منطقه از سوی رژيم تروریستپرور اسلامآباد است.