طالبان و ایران؛ اقتصاد دوستانه، سیاست خصمانه
حتی عناصر میانهروتر طالبان که پیش از این به ایران نزدیک بودند هم با سیاست خصمانه رژيم کابل علیه تهران، همسو و همصدا شدهاند و این نشاندهنده افزایش بیپیشینه تنش میان دوطرف است.
عبدالغنی برادر؛ معاون اقتصادی نخستوزیر طالبان در دیدار با دیپلماتهای ایرانی مقیم کابل گفته است: «بهمنظور بهبود روابط لازم است تا ایران و سایر کشورهای همسایه گامهای اساسی بردارند و به هیچکس فرصت آن را مساعد نسازند، تا به این مناسبات صدمه برساند.»
او افزوده که «افغانستان در امور داخلی هیچ کشوری مداخله نمیکند و نیز به کسی اجازه نمیدهد که در امور داخلی ما مداخله نماید.»
اظهارات آقای برادر در دیدار با حسن کاظمی قمی، نماینده ویژه رئيس جمهور و سرپرست سفارت ایران در کابل، پس از اظهارات جنجالی هفته گذشته وزیر خارجه طالبان صورت گرفته که به صورت بیسابقهای درباره اعدامها در ایران صحبت کرد و واکنش تهران را برانگیخت.
به گفته خبرنامه ارگ، همچنین نماینده رئيس جمهور ایران نیز گفتهاست که تهران بر «حفظ منافع سیاسی و اقتصادی هر دو کشور در هر زمان سعی و تلاش نمودهاست.»
در این تردیدی نیست که رویکرد ایران در قبال طالبان، غالبا مبتنی بر حفظ و تداوم بوده است. تهران حتی در زمانی که طالبان به عنوان یک «گروه تروریستی» با امریکا و همپیمانانش در حال جنگ بودند نیز با طالبان، ارتباط داشت و در یک مورد، گفته میشود که اختر منصور؛ جانشین ملا عمر در بازگشت از سفری مخفیانه به ایران، در مناطق مرزی پاکستان، آماج حمله هوایی امریکا قرار گرفت و کشته شد.
پس از تسلط طالبان بر کشور نیز ایران از معدود کشورهایی بود که به طالبان کمک کرد تا حکومت خود را مستقر سازند و سفارت ایران در کنار تنها چند سفارتخانه خارجی مانند پاکستان، چین، روسیه و ازبکستان در کابل باز ماند.
همان زمان، در داخل ایران، شماری از حلقات تندروتر به ستایشهای اغراقآمیز از طالبان میپرداختند که در یک مورد، تعبیر یک نماینده مجلس که طالبان را «جنبش اصیل منطقه» خوانده بود، واکنشهای زیادی را برانگیخت.
ایران همچنین در کنار پاکستان، روسیه، چین، ازبکستان، ترکمنستان و برخی کشورهای همسایه و منطقه، از معدود کشورهایی است که سفارت افغانستان در تهران را به طالبان واگذار کرده است که البته این تصمیم با توجه به حضور نزدیک به ۶ میلیون مهاجر و پناهجوی افغان در ایران و نیاز شدید به ارائه خدمات کنسولی مستمر از سوی نمایندگیهای مرتبط با کابل، یک ضرورت اجتنابناپذیر به نظر میرسید.
با این وجود، طالبان هرگز آنگونه که انتظار میرفت به توسعه روابط سیاسی و امنیتی با ایران، رغبت نشان ندادهاند. افزون بر چند مورد درگیری مرگبار مرزی میان دو کشور، در عرصه روابط سیاسی نیز مقامهای عالیرتبه سیاسی و امنیتی طالبان به ندرت به ایران سفر میکنند و این در حالی است که آنها تاکنون چندین بار به پاکستان و ازبکستان و قطر و روسیه و چین و عربستان و… سفر کردهاند.
در این میان، حتی ملا برادر که پیش از این، تصور میشد که از مهرههای میانهرو نزدیک به ایران در رهبری طالبان محسوب میشود نیز در دیدار مورد اشاره با سفیر و نماینده ویژه رییس جمهور ایران در امور افغانستان، خواستار عدم مداخله در امور داخلی افغانستان شده و به طور ضمنی، سیاست خارجی تهران در قبال رژيم طالبان را به چالش کشیده است.
این نشان میدهد که حتی عناصر میانهروتر طالبان که پیش از این به ایران نزدیک بودند هم با سیاست خصمانه رژيم کابل علیه تهران، همسو و همصدا شدهاند و این نشاندهنده افزایش بیپیشینه تنش میان دوطرف است.
حمله صریح، گزنده و بسیار تند امیرخان متقی به ایران در سخنرانی اخیر او در کابل که واکنش تهران را نیز در پی داشت، یکی دیگر از نشانگان تشدید تنش میان طالبان و ایران است. آقای متقی، رییس دستگاه دیپلماسی طالبان است؛ کسی که در شرایط عادی، تلاش میکند پاسخگوی مطالبات و خواستههای جامعه بینالمللی از رژيم طالبان باشد و در مأموریتی دشوار به انتقادهای بعضا شدیدی که از عملکرد حقوق بشری این رژيم میشود، پاسخهای سازنده و سیاسی ارائه کند؛ اما در حوزه حمله به ایران، او گویی مأموریت و موقعیت دیپلماتیک خود را نادیده گرفت و به خصمانهترین شیوه ممکن بر وضعیت حقوق بشر در ایران تاخت و مطالبه تشکیل دولت فراگیر از سوی تهران را به چالش کشید.
این در شرایطی است که ایران «بزرگترین صادرکننده» کالا به افغانستان است و منافع اقتصادی بزرگی در افغانستان زیر سلطه طالبان دارد. همزمان با اظهارات تند امیرخان متقی و نیز مطالبه صریح ملا برادر نیز یک هیات از اداره خط آهن طالبان در ایران به سر میبرد و سرگرم دیدار و رایزنی با مقامهای گوناگون ایرانی در حوزه توسعه همکاریهای ریلی است.
با این وجود، اگر تنشهای سیاسی جاری میان دوطرف که احتمالا روندی فزاینده نیز دارد، به سرعت مهار و مدیریت نشود، ادامه و تشدید آن میتواند منافع و دادوستد سودآور اقتصادی تهران و کابل را نیز تحت تاثیر قرار دهد و به تجدید و تشدید تنشهای پنهان در روابط دو کشور منجر شود.