سلطه طالبان بر افغانستان؛ چرا پاکستان خوشحال نیست؟

«فکر می‌کردیم با تسلط طالبان در افغانستان، وضعیت پاکستان نسبتا بهتر خواهد شد؛ اما بدتر شد.» این شاید صریح‌ترین و تلخ‌ترین اعتراف یک مقام پاکستانی از پشیمانی اسلام‌آباد به دلیل بازگشت طالبان به قدرت باشد. این در حالی است که بی‌هیچ تردیدی، این پاکستان بود که با حمایت‌های پیدا و پنهان خود، طالبان را به قدرت رساند.

انوارالحق کاکر؛ نخست‌وزیر موقت پاکستان گفته که سلاح‌های به جا مانده امریکا در افغانستان علیه پاکستان، چین، ایران و سایر کشورهای منطقه به کار می‌روند.

او افزوده: «فکر می‌کردیم با تسلط طالبان در افغانستان، وضعیت پاکستان نسبتا بهتر خواهد شد؛ اما بدتر شد.»

آقای کاکر در مصاحبه‌اش با جیونیوز گفته که تجهیزات جدید و پیشرفته امریکایی در افغانستان می‌تواند برای کشورهای منطقه خطرناک باشد.

او افزوده: «تسلیحات مدرن و پیشرفته امریکا که پس از خروج نیروهای این کشور در افغانستان به جا مانده است، نه تنها برای پاکستان؛ بلکه برای منطقه تهدید بزرگی است.»

به گفته او، این تجهیزات در آینده، چین، آسیای میانه و ایران را تهدید می‌کند و ممکن است آشفتگی بزرگی را در منطقه ایجاد کند.

او افزود که خروج عجولانه امریکا از افغانستان باعث شد سلاح‌های دولت سابق و نیروهای امریکایی به جز طالبان، به دست گروه‌های مسلح دیگر هم بیافتد.

این تازه‌ترین هشدار و ابراز نگرانی صریح یک مقام بلندپایه دولت پاکستان درباره پیامدهای امنیتی تسلط طالبان بر افغانستان است، با این تفاوت که نخست‌وزیر جدید پاکستان این بار، صرفا درباره تبعات دستیابی تروریست‌ها به تسلیحات پیشرفته امریکایی برای امنیت ملی کشور خودش، نگران نیست؛ بلکه از احتمال هدف گرفتن چین، ایران و آسیای مرکزی توسط این سلاح‌ها نیز خبر می‌دهد.

آیا این نشان می‌دهد که خطری بزرگ‌تر در حال تولد است؟ آیا پاکستان در صدد بسیج کشورهای دیگر علیه رویکردهای امنیتی طالبان است؟ آیا به راستی تروریزم از کنترل پاکستان خارج شده و به تهدیدی علیه آن کشور و کل منطقه بدل شده‌است؟

پیش از پاسخ به هریک از این پرسش‌ها لازم است این نکته قابل تأمل در سخنان نخست‌وزیر جدید پاکستان، مورد توجه قرار بگیرد که «فکر می‌کردیم با تسلط طالبان در افغانستان، وضعیت پاکستان نسبتا بهتر خواهد شد؛ اما بدتر شد.» این شاید صریح‌ترین و تلخ‌ترین اعتراف یک مقام پاکستانی از پشیمانی اسلام‌آباد به دلیل بازگشت طالبان به قدرت باشد. این در حالی است که بی‌هیچ تردیدی، این پاکستان بود که با حمایت‌های پیدا و پنهان خود، طالبان را به قدرت رساند و حتی زمانی که امریکا از افغانستان خارج شد، عمران خان؛ نخست‌وزیر پیشین پاکستان با ستایش از طالبان، اظهار داشت که آن‌ها «زنجیرهای بردگی را شکستند»!

این‌که اکنون عمران خان دیگر در قدرت نیستند و جای خود را به دولتی وابسته به احزاب مخالف داده، به معنای آن نیست که سیاست خارجی و امنیتی پاکستان در قبال طالبان نیز دستخوش تغییرات اساسی و بنیادین شده‌است؛ زیرا سیاست خارجی و امنیتی پاکستان را ارتش و آی‌اس‌آی، مهندسی و مدیریت می‌کنند نه دولت غیرنظامی مسلط بر اسلام‌آباد.

ارتش پاکستان و سازمان‌ جاسوسی وابسته به آن، همچنان از پروژه طالبان در افغانستان حمایت می‌کنند و امیدوار اند که با افزایش هژمونی و کنترل پاکستان، بتوانند یک دولت دست‌نشانده اسلام‌آباد را در کابل تثبیت کنند.

بربنیاد همین ارزیابی است که شماری از کارشناسان می‌گویند که تنش‌های لفظی و سیاسی میان کابل و اسلام‌آباد، سمبولیک، ساختگی و فرافکنانه‌ است تا طالبان بتوانند از موج فشارهای ناشی از نفرت عمیق و تاریخی مردم افغانستان از پاکستان بکاهند و به آرامی، نقشهٰ‌های استعماری پاکستان را عملیاتی کنند.

صرف نظر از این امر، چیزی که در اظهار نظرهای مقامات مختلف پاکستانی، مشهود است، ناخرسندی آن‌ها از ارتباط طالبان با گروه‌های تروریستی و نگرانی شدید آن‌ها از دستیابی‌ تروریست‌های ضد پاکستانی به تسلیحات برجا مانده از ناتو است. با این‌همه پاکستان ظاهرا مایل نیست به طور مستقیم با طالبان درگیر شود و آن‌ها را علیه خود برانگیزد. شاید به همین دلیل است که انوارالحق کاکر به چین، ایران و آسیای مرکزی هم هشدار می‌دهد که ممکن است در آینده توسط تسلیحات ناتو از سوی تروریست‌های مورد حمایت طالبان، هدف قرار بگیرند. اسلام‌آباد می‌خواهد این کشورها را به اعمال فشار بر طالبان، تحریک کند تا خودش بدون نیاز به درگیری مستقیم یا آسیب‌دیدن منافع راهبردی‌اش در مدیریت طالبان، به هدف خود در زمینه مقابله با تهدیدهای امنیتی از مبدأ افغانستان دست یابد.

نکته دیگر این است که تهدید تروریزم از افغانستان زیر سلطه طالبان، کاملا مشهود و غیرقابل انکار است و اگر جلو آن همین امروز گرفته نشود، فردا دیر خواهد بود و کشورهای منطقه به ویژه پاکستان که همین اکنون هم هر روز قربانی می‌دهد، هزینه‌های بیش‌تری را متحمل خواهند شد.

افزون بر این، با وجود این‌که پاکستان در چند ده سال گذشته، همواره کانون زایش و افزایش تروریزم بوده و از آن به مثابه ابزاری برای گسترش و تحمیل هژمونی خود بر کشورهای پیرامون، استفاده کرده؛ اما بخشی از تروریست‌های مرتبط با طالبان که علیه پاکستان می‌جنگند، خارج از کنترل اسلام‌آباد اند و دردسرساز شده‌اند، و این همان چیزی است که خشم و ناخرسندی پاکستانی‌ها از رویکرد طالبان در قبال تروریزم را تشدید کرده‌است.

مطالب مرتبط