دو سال محرومیت؛ دختران چه گناهی دارند؟

سرنوشت میلیون‌ها دختر افغانستان، از سوی طالبان و جهان به طرزی بی‌رحمانه به بازی گرفته شده و آن‌ها از ابتدایی‌ترین حق انسانی خود، یعنی تحصیل و آموزش، محروم شده‌اند؛ زیرا اهداف و اغراض دیگر، ملاحظات ایدئولوژيک، مخالفت‌های متعصبانه مذهبی و قبیله‌ای و سوء استفاده‌های ناجوانمردانه سیاسی و سوداگرانه از این رویداد در جریان است.

دبیرکل سازمان ملل می‌گوید از روزی که دختران افغانستان از رفتن به مکتب منع شدند، دو سال گذشته و آن را «یک نقض غیرقابل توجیه حقوق بشر» دانسته و از طالبان خواسته است که «اجازه» بازگشایی مکاتب دخترانه را بدهند.

آنتونیو گوترش این دستور طالبان را «یک نقض غیرقابل توجیه حقوق بشری» دانسته که «صدمات طولانی‌مدت» را به افغانستان وارد می‌کند.

مقام‌های طالبان بارها تاکید کرده‌اند که مکاتب دخترانه را «موقتا تعلیق» کرده‌اند تا شرایط تحصیل را بنا به ارزش‌های اسلامی و سنتی کشور فراهم کنند.

فرامین تعلیق آموزش و کار زنان و دختران زیر نظر هبت‌الله آخوندزاده؛ رهبر طالبان صادر شده که در شهر قندهار پنهان شده است.

این در حالی است که دختران برخی از مقام‌های طالبان در کشورهای منطقه درس می‌خوانند و این امر با واکنش‌های زیادی در شبکه‌های اجتماعی مواجه شده است.

از جانب دیگر، پیش از این بارها، مقام‌های سرشناس طالبان از جمله عباس استانکزی؛ معاون سیاسی وزارت خارجه آن‌ها مبنای «شرعی» محرومیت دختران از آموزش را زیر سؤال برده‌ و خواستار بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها به روی دختران شده‌‌اند. این نشان می‌دهد که فتوای شاذ ملا هبت‌الله آخوندزاده، حتی در میان رهبران طالبان هم طرفداران اندکی دارد و شماری از آن‌ها صرفا به خاطر مصالح سیاسی و ملاحظاتی مانند حفظ جایگاه‌شان در تشکیلات دولتی طالبان از بیان صریح انتقاد خود نسبت به این فتوا، حذر می‌کنند.

در موارد دیگر، برخی مقام‌های طالبان، اذعان کرده‌اند که انسداد یا بازگشایی مکاتب دخترانه، یک موضوع مناقشه‌برانگیز و اختلافی است؛ اما آن‌ها به دلیل پرهیز از انشعاب و دودستگی و حفظ وحدت و انسجام و اتحادشان با این تصمیم، مخالفت نمی‌کنند!

یکی دیگر از روایت‌ها این است که طالبان با محروم‌کردن دختران از آموزش در مقاطع متوسطه و دانشگاه، در صدد اعمال فشار بر جامعه جهانی هستند تا امتیاز بگیرند.

شماری از مقامات طالبان پیش از این به طور ضمنی به این موضوع اشاره کرده بودند که بدون شناسایی رسمی دولت‌شان از سوی جامعه بین‌المللی، حاضر نیستند که به طور یک‌جانبه، پیش‌شرط‌ها و مطالبات جهان را برآورده کنند. در مقابل، کشورها و سازمان‌های جهانی نیز یکی از شرایط شناسایی رسمی دولت طالبان را رفع ممنوعیت از آموزش دختران اعلام کرده‌اند.

البته در این میان، استدلال اصلی طالبان، همچنان این است که تا زمان فراهم‌شدن شرایط شرعی و مذهبی لازم برای تحصیل دختران، مکاتب و دانشگاه‌ها «موقتا» به روی آنان بسته خواهند ماند؛ اما مشخص نیست که این شرایط چه زمانی، چه گونه و توسط چه کسی باید فراهم شود! طالبان در هر صورت، بر سرنوشت سیاسی کشور حاکم اند و رهبری دولت را در اختیار دارند؛ بنابراین، مسئول درجه یک تحقق چنین شرایطی خود آن‌ها هستند. این‌که پس از دو سال، هنوز یک دولت قادر به بازگشایی مکاتب و دانشگاه‌ها به روی میلیون‌ها زن و دختر نباشد، مایه شرمساری، شکست و سرافکندگی است.

همه این موارد، نشان می‌دهد که سرنوشت میلیون‌ها دختر افغانستان، از سوی طالبان و جهان به طرزی بی‌رحمانه به بازی گرفته شده و آن‌ها از ابتدایی‌ترین حق انسانی خود، یعنی تحصیل و آموزش، محروم شده‌اند؛ زیرا اهداف و اغراض دیگر، ملاحظات ایدئولوژيک، مخالفت‌های متعصبانه مذهبی و قبیله‌ای و سوء استفاده‌های ناجوانمردانه سیاسی و سوداگرانه از این رویداد در جریان است.

در این میان، مراجعی مانند سازمان ملل، نهادهای تابعه و زیرمجموعه آن و شخص آنتونیو گوترش که پیوسته از محرومیت میلیون‌ها دختر افغانستانی از آموزش، انتقاد می‌کنند نیز در عمل، کاری برای رفع این محرومیت، انجام نمی‌دهند و نمی‌خواهند که طالبان را به دلیل اعمال این سیاست ضد انسانی علیه دخترانی که هیچ سهمی از مناسبات سیاست و نقشی در بازی‌های قدرت ندارند، تحت فشار گذاشته و در برابر اعمال و رفتارهای‌شان پاسخگو قرار دهند.

اگرچه آقای گوترش گفته‌است که موضوع ممنوعیت تحصیل دختران و وضعیت زنان افغانستان در مجمع عمومی امسال سازمان ملل در دستور کار قرار دارد؛ اما ناظران می‌گویند که این امر، چیزی را تغییر نمی‌دهد و انتظار نمی‌رود که تصمیمی بزرگ و سرنوشت‌ساز در این باره اتخاذ شود که طی آن، طالبان مجبور شوند بر سیاست زن‌ستیزانه‌شان تجدید نظر کنند.

از طرف دیگر، سازمانی که به طور آشکار به نفع طالبان، لابی‌گری می‌کند، کشورها را به کمک و «تعامل» بیش‌تر، ترغیب می‌کند و حتی با اخراج کارمندان زن خود در افغانستان نیز کنار آمده، هرگز مرجعی مقتدر و مطمئن برای تحقق رویاهای کوچک و تامین آرزوهای حداقلی زنان و دختران افغانستان نیست.

مطالب مرتبط