شوراهای علما بدون روحانیون شیعه؛ خطر جنگ مذهبی، جدی است

رهبر طالبان با این تصمیم، صرفا عصبیت عمیق ضد شیعی‌اش را به نمایش نمی‌گذارد؛ بلکه عمدا و عملا میان شیعیان و سنی‌ها تقابل و تضاد ایجاد می‌کند و کشور را به سمت جنگ‌های فرقه‌ای هدایت می‌کند.

هبت‌الله آخوندزاده؛ رهبر طالبان، اعضای شوراهای علمای ولایت‌های بامیان، دایکندی، سرپل، میدان‌وردک، غور و نورستان را اعلام کرد که براساس آن از ولایت‌های عمدتا شیعه‌نشین بامیان و دایکندی و غزنی از روحانیون شیعه در شوراهای علمای این ولایات هیچ روحانی شیعه‌ای حضور ندارد.

ولایت‌های بامیان، دایکندی، غور، سرپل و میدان وردک اکثرا شیعه‌نشین هستند و یا شمار شیعیان در این ولایت‌ها بسیار قابل توجه است.

در اعلامیه‌ ذبیح‌الله مجاهد؛ سخنگوی طالبان آمده که مقام‌های ولایتی مکلف هستند که به مشورت‌ شوراهای علما عمل کنند.

به گفته منابع در فهرست ابتدایی که از بامیان به هبت‌الله آخوندزاده فرستاده شده بود، نام روحانیون شیعه درج بود: «[و] حتی قرار شد اکثر اعضای علمای شورای این ولایت از روحانیون شیعه باشد، به دلیل این‌که ولایتی عمدتا شیعه‌نشین است».

در دایکندی هم براساس آ‌نچه سخنگوی طالبان نشر کرده، نام هیچ روحانی شیعه‌ای دیده نمی‌شود.

پیش از این، از نبود روحانی شیعه در شورای علمای غزنی هم انتقاد شده بود.

این تازه‌ترین اقدام رهبر طالبان در راستای محدود کردن حقوق مذهبی تشیع به مثابه یکی از دو مذهب بزرگ اسلامی در افغانستان است؛ چیزی که البته او از اساس به آن اعتقادی ندارد و پیش از این هم تصریح کرده‌است که شیعیان یک «اقلیت دینی» اند و در افغانستان بیش از یک مذهب اسلامی یعنی اهل سنت حنفی وجود ندارد.

این در حالی است که اهل تشیع همواره تلاش کرده‌اند تا کم‌ترین تخاصم و تصادم را با طالبان داشته باشند و علمای شیعه یکی از مهم‌ترین طیف‌هایی بودند که پس از رسیدن طالبان به قدرت، با آن‌ها تعامل کردند و مطالبات مشروع خود مبنی بر رسمیت بخشیدن به فقه جعفری و مشارکت شیعیان در امور اجرایی دولت را با آنان در میان گذاشتند.

از آن زمان تاکنون اما نه تنها هیچیک‌ از این مطالبات، عملی نشده؛ بلکه طالبان در مقابل، محدودیت‌ها بر فعالیت و آزادی شیعیان به عنوان یکی از بزرگ‌ترین مذاهب اسلامی در افغانستان را تشدید کرده و حقوق اسلامی و انسانی اهل تشیع را به مرور کاهش داده‌اند.

تازه‌ترین تصمیم رهبر طالبان مبنی بر حذف کامل عضویت علمای شیعه در شوراهای علمای ولایتی نشان می‌دهد که رویکرد شیعه‌ستیزانه طالبان، صرفا ناشی از اعمال سلیقه برخی مدیران دون‌پایه یا میان‌پایه آن گروه نیست؛ بلکه از رؤوس اساسی سیاست‌های آن‌ها محسوب می‌شود که توسط رهبرشان تدوین و تحمیل می‌شود و این همان چیزی است که این تصمیم را بسیار خطرناک و نگران‌کننده می‌سازد.

این‌که در ولایت‌هایی مانند بامیان، دایکندی و غزنی که اکثریت قریب به اتفاق جمعیت آن را شیعیان تشکیل می‌دهند، اعضای شوراهای علما همگی سنی‌مذهب اند، صرفا برآمده از یک نگاه خصمانه علیه شیعیان نیست؛ بلکه می‌تواند برنامه‌ای خوفناک و هول‌انگیز برای حذف موجودیت شیعه و سنی‌سازی ساکنان مناطق شیعه‌نشین باشد.

این نگرانی به ویژه از این حیث اهمیت دارد که شوراهای علما در تشکیلات طالبان، نقش برجسته‌ای ایفا می‌کنند. این شوراها همان‌گونه که در بیانیه سخنگوی طالبان، تصریح شده، مسئولیت مشورتی و نظارتی دارند و همه مقام‌های محلی طالبان، مکلف‌اند تا به توصیه‌ها و مشورت‌های این شوراها عمل کنند و ترتیب اثر دهند.

خود رهبر طالبان نیز در قندهار، یک شورای علمای قدرتمند از مولوی‌های سنی‌مذهب همفکر خود ایجاد کرده که فتواهای جنجالی، تندروانه و بحث‌برانگیز خود را با استفاده از آرای موافق اعضای این شورا، مشروعیت می‌بخشد و آن را برای اجرا به سایر دستگاه‌های دولت تحت امر خود، ابلاغ و و تحمیل می‌کند.

بنابراین، حذف علمای شیعه از تشکیلات شوراهای علما به دستور رهبر طالبان، یعنی حذف کامل شیعیان از کانون‌های تصمیم‌گیری، یعنی لغو مشروعیت شیعه به مثابه یکی از دو مذهب بزرگ اسلامی در افغانستان، یعنی گام اولیه برای تدوین قوانین و صدور فتاوی ضد شیعی یا ناقض حقوق شیعیان توسط دولت طالبان، یعنی اقدامی ابتدایی برای حذف موجودیت شیعه.

این بسیار خطرناک است و چشم‌انداز وحدت اسلامی و همگرایی دینی در کشور را به شدت تهدید می‌کند و ظرفیت عظیمی برای بروز جنگ‌های خونین و خشونت‌بار مذهبی ایجاد می‌کند.

رهبر طالبان با این تصمیم، صرفا عصبیت عمیق ضد شیعی‌اش را به نمایش نمی‌گذارد؛ بلکه عمدا و عملا میان شیعیان و سنی‌ها تقابل و تضاد ایجاد می‌کند و کشور را به سمت جنگ‌های فرقه‌ای هدایت می‌کند؛ چیزی که در گذشته، کم‌تر شاهد آن بوده‌ایم؛ اما اگر آتش چنین جنگی زبانه بکشد، با توجه به سرگذشت غم‌انگیز کشورهایی که پیش از این، درگیر این‌گونه نبردهای جنون‌آمیز بوده‌اند، آخرین امیدها برای صلح و ثبات از میان خواهد رفت و افغانستان برای یک دوره دیگر به ورطه درگیری‌های خونبار، سقوط خواهد کرد.

مطالب مرتبط